در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال مونا احمدیان | دیوار
S3 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 03:57:48
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
از دیدن این اجرا بسیار لذت بردم..
بدون اغراق میشه گفت که همه دیالوگها ماندگار بود و بازی خوب خانم معتمد اریا و اقای چنگیزیان حس و حال دیالوگها رو ماندگارتر میکرد..
ایده داستان رو خیلی دوست داشتم.. از اون داستانهایی که تا چند روز فکر رو مشغول میکنه و ادم رو از روزمرگی درمیاره..

دیدن این نمایش رو به همه دوستان شدیدا توصیه میکنم..

برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
واقعا عالی بود...
ایده داستان... بازیها و انتقال حس و حال.‌.. دیالوگها... واقع گرایی محض... همه چی بدون هیچ ایرادی سر جای خودش بود..
امیدوارم دوستانی که تا حالا فرصت نکردن این چند تا اجرای اخر رو از دست ندن..
ایده داستان رو عجیب دوست داشتم.. نمایشی پر از احساس و پر از معنا ومفهوم و پر از دیالوگهای ماندگار و قابل تامل با اجرای خیلی خوب بازیگران..
از اون تئاترهایی که تا چند روز فکر آدم رو درگیر میکنه..
تئاتر بسیار مطلوب و تاثیرگذاری بود.. روایت بیماران روانی که ذهنشون در چارچوب ذهنهای عادی نیست و دنیا رو متفاوت میبینن و لمس میکنن.. دختری که فکر میکنه خوابه و منتظره تا کسی بیدارش کنه.. مردی که درکی از کلمات و مفهوم کلمات نداره.. دختری که باید بدنش رو ببینه تا بتونه اشیا رو حس کنه و یا حتی راه بره.. مردی که تیکهای عصبی وحشتناک داره و مدام در حال لرزشه.. دختری که اوتیسم شدید داره و..‌
بازیها بسیار خوب و پخته بود و حس و حال بیماران روان پریش رو بخوبی منتقل میکرد..
دیدن چند اجرای آخر رو به تمام دوستان توصیه میکنم..
سلام.. چرا چهارشنبه و پنجشنبه اجرا ندارین؟
سلام.. چرا پنجشنبه اجرا نمیشه؟
سعیده قوچ کانلو این را خواند
شب وفات هست.
۱۶ دی ۱۳۹۸
خریدار
سعیده قوچ کانلو (saeidehghchknl)
به دلیل شهادت حضرت فاطمه (س) اجرای پنجشنبه لغو شده، با پوزش از اینکه پیغام شما دیر پاسخ داده شد
۱۹ دی ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
خیلی نمایش خوبی بود.. با اینکه هیچ دکور و صحنه خاصی نداشت ولی بازیها و دیالوگها عالی بود.. ایده داستان که همون مرض مزمن صندلی قدرت بود بخوبی منتقل شد..
حیف که این نمایش تمدید نشد و فقط سانس فردا اجرا میشه..
امیدوارم دوستان علاقمند اجرای فردا رو از دست ندن..
اجرای خیلی خوبی بود.. هم بازیها خوب بود، هم دکور و صحنه هم اینکه موضوع تا آخر لو نرفت که برای مضامین جنایی خیلی مهمه..
فقط حیف که سالن خالی بود و استقبال خوبی از نمایش به این خوبی نشد که البته جای تعجب داره..
طراحی دکور و صحنه واقعا عالی و خلاقانه بود.. ایده داستان خیلی زیبا و جذاب بود ولی متاسفانه روال داستان کند و خسته کننده بود و شاید اصلی ترین دلیلش هم این بود که داستان خیلی زود لو رفت..
بازیگر نقش زن بازی خوبی رو ارائه داد ولی بازی بازیگر نقش شوهر رو دوست نداشتم خصوصا که تن صدای ایشون به نظر من اصلا مناسب با نقش نبود.. در بعضی از جاها فیلمبردار به بازیگر نقش زن و مرد خیلی نزدیک میشد و عملا تمرکز تماشاگر رو بهم میزد.. بهتر بود فیلمبردار کمی از بازیگرها فاصله میگرفت تا تماشاگر بتونه اشراف بیشتری نسبت به صحنه داشته باشه.. بازیگر نقش پیرزن هم که کلا رو مخ بود..

در مجموع بخاطر طراحی صحنه عالی و موضوع داستان، دیدن این نمایش کاملا ارزش وقت گذاشتن رو داره..
مضمون نمایش رو بطور کلی به دو بخش میشه تقسیم کرد:
عشق بین مری و کشیش که یه عشق ممنوعه س و همه ویژگیهای شناخته شده عشقهای ممنوعه رو شامل میشه..
فریب و دروغ و ریا و تزویر سیاستمدارها برای مصلحت و بقای خودشون.. در اینجا کلیسا بیشتر بعد سیاسی داشت تا مذهبی..
دکور صحنه زیبا بود و بازیها هم مناسب بودن..
در مجموع نمایش مطلوب و خوبی بود.. ولی نمیتونم ادعا کنم یکی از بهترین نمایشهایی بود که دیدم..
نمایش بسیار جذابی بود.. شیوه بیان و روایت ماجرا خیلی خلاقانه بود و علیرغم درهم ریختگی و سبک سورئال نمایش، داستان نمایش کاملا قابل فهم بود..
دکور صحنه و رفت و آمدها رو خیلی دوست داشتم..

به همه دوستان توصیه میکنم که تو این چند اجرای باقیمانده حتما وقت بذارن و نمایش رو ببینن..
نمایش صدای آهسته برف پر از نکته و نماد بود.. من رو یاد نمایشنامه در انتظار گودو انداخت.. اونجا آدما منتظر گودو بودن و اینجا منتظر فصل بهار.. یه انتظار عبث و بیهوده که نتیجه ش فقط انفعال آدمهاست و بی تحرکی..
روال نمایش خیلی کند و خسته کننده بود که البته بطور کلی ساختار نمایش همین بود و به نظرم همین کند بودن رنج انتظار رو بیشتر نشون میداد..
طراحی صحنه و دکور رو دوست داشتم.. دکور حس سرما و یخ زدگی رو به بهترین شکل منتقل میکرد.. جوری که واقعا موقع نمایش سردم شد..
برای دوستانی که از نمایشهای نمادین خوششون میاد، قطعا دیدن این نمایش میتونه جذاب باشه و بهشون توصیه میکنم که ببینن‌‌..
امروز نمایش پنجاه پنجاه رو دیدم... با اینکه معمولا از نمایشهای اکسپرسیونیستی خوشم نمیاد، ولی از این نمایش واقعا خوشم اومد..
دقیقا حال و هوای امروز ما رو نشون میده..
دیدنش رو به همه دوستان توصیه میکنم..
تئاتر دریاچه قو در مجموع نمایش مطبوعی بود.. داستان، سیر خطی و ساده ای رو دنبال میکرد.. بازیها خوب انجام شد و بازیگران اون حس و حال رو تونستن به خوبی انتقال بدن..
طراحی لباس و گریم بسیار مناسب بود..
حرکات فرم رو دوست نداشتم.. با توجه به محدودیتهایی که تو ایران هست بهتره که کلا از حرکات فرم تو نمایشهای این چنینی اجتناب بشه.. چون فرسنگها با حرکات جاافتاده باله فاصله خواهد داشت و تماشاگر نمیتونه این حرکات رو بعنوان باله بپذیره و حس خوبی نمیگیره..
نمایش سکوت سفید بسیار عالی و تامل برانگیز بود.. به امید روزی که همه بتونیم به سکوت و آرامشی که مد نظرمون هست برسیم..
دیدن این نمایش رو به همه دوستان توصیه میکنم..
خیلی مختصر و مفید باید بگم که اگه فقط یک بار میخواید تو عمرتون تئاتر برید، حتما لانچر ۵ رو لحاظ کنین...

یک تئاتری با این کیفیت اونم با محدودیتهای ایران واقعا یه اثر هنریه..

من فقط یه انتقاد شدید به قیمت بلیط این تئاتر دارم که واقعا اجحاف در حق دست اندرکارانش هست.. بلیط این اجرا حداقل باید ۱۰۰ هزار تومن باشه.. ۳۵ هزار تومن پول یه پیتزا هم نیست.. برای ۱۳۵ دقیقه اجرا اونم با این کیفیت واقعا این رقمها خنده دار و توهین امیزه.. مسئولین لطفا رسیدگی کنن..
سرکار خانم شما میتونستین به جای بلیط خارج از ظرفیت 35 تومنی ، بلیط 45 تومنی بخرین که هم به خودتون بیشتر احترام گذاشته باشین و هم بیشتر به عوامل کمک کرده باشین.
و این که عوامل اجراها(به طور کلی نه این اجرا) به اندازه کافی به فکر منافع خودشون هستن.شما اگر میخواین کمک کنید میتونید شماره کارت تهیه کننده یا کارگردان رو بگیرین و مبلغی رو به عنوان هدیه تقدیمشون کنید.
۲۱ آبان ۱۳۹۸
100 هزار تومن واسه همین سالن؟؟
۲۵ آبان ۱۳۹۸
برای نمایش.. نه برای سالن.. وگرنه سالن که دوزارم نمی ارزه..
۲۶ آبان ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
متن نمایش چندان دلچسب نبود و پراکنده گویی زیاد داشت جوری که گاهی واقعا رشته موضوع از دست آدم خارج میشد..
صحنه اجرا در وسط ردیفهای تماشاچیها بود و از اونجایی که بازیگرها روی صندلی بصورت دایره نشسته بودن، تماشاچیها روی بازیگرها اشراف کامل نداشتن چون همیشه تعدادی از بازیگرها پشت به تماشاچیها بودن..
گروه موسیقی خیلی خوب بودن..
مونا احمدیان (drahmadianmona)
درباره اپرای عروسکی مولوی i
بسیار عالی بود.. اشعاری که برای اجرا انتخاب شده بود، هماهنگی خیلی خوبی با فضا و صحنه اجرا داشت و آدم رو به خلسه میبرد..
سبک نمایش بسیار کسالت اور و نچسب بود! طوری که من واقعا خوابم گرفته بود.. من که اصلا نتونستم با این اجرا ارتباط برقرار کنم.. نه داستانش مشخص بود که چی هست و چی میخواد بگه.. نه اجراهای کاراکترها قابل درک و فهم بود.. خلاصه ملغمه ای بود واسه خودش..!
بسیار نمایش خسته کننده ای بود!
celine، مینا سروش، Dina Gholami و Hast rarh این را خواندند
رضا صادقیه این را دوست دارد
اتفاقا بر عکس
۰۱ آبان ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید