در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال بهزاد شاهنظری | دیوار
S2 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 22:06:23
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
بازی رویا میرعلمی و سوسن پرور دلنشینه
موسیقی کار و وکال هارو دوست داشتم
دیدنش خالی از لطف نیست
Bafrin Ninja و امیر مسعود این را خواندند
ژانرش چیه؟ کمدی؟ اجتماعی؟ درام؟
۰۶ آبان ۱۳۹۸
فانتزی نیمه موزیکال فک کنم
۱۰ آبان ۱۳۹۸
ممنون :)
پس غم و غصه و ناراحتی که توش نداره؟ ازین تاترهای اشک و آهی نیست؟
۱۲ آبان ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
باد می وزد تنها دو شخصیت دارد اما قصه آن قدر درگیر کننده است که مخاطب لزومی برای وارد کردن نفر دیگری نمی بیند و بازی های این دو نفر برایش کافی است. از آن مهم تر دیالوگ هایی است که بسیار خوب و هوشمندانه نوشته شده اند. دیالوگ هایی که همان قدر که گاهی مخاطب را می خندانند، همان قدر هم او را درگیر می کنند. دیالوگ هایی که چقدر خوب چرخشی شده و از دهان یکی به دهان دیگری پرش می کند و آن قدر زنانه است که باور مرد بودن نویسنده از مخاطب سلب می کند.
علی جباری، صبا صالحیان، امیر مسعود و فروزین تقوی نژاد این را خواندند
سجاد تابش این را دوست دارد
ببخشید، می‌فرمایید دقیقن کجای کار شما به خنده وا داشته شدید؟
۲۲ مرداد ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
همه‌چیز در بی‌زمانی و بی‌مکانی محض می‌گذرد! مغازه‌ی خودکشی در شهری نامعلوم قرار دارد که می‌تواند هر کجای جهان باشد. همین مشخص نبودن زمان و مکان به ما کمک می‌کند تا وجود این مغازه‌ی خودکشی را در نزدیکی خودمان تصور کنیم.
باید بگم نمایشو دوس داشتم
بازی وحید اقاپور و نوشین تبریزی خیلی به فانتزی متن نزدیک شده بود
بازیگر نقش آلن خیلی دوست داشتنی و شیرین بود
برعکس همه، همیشه لبخند پهنی روی لب داشتو امید توی دلش زنده است
بهتون توصیه می کنم این نمایشو ببینین
وحید اقاپور و نوشین خانم تبریزی بی نظیرند
۰۷ مرداد ۱۳۹۸
دقیقا به خاطر همین دو نفر این کار رو تو لیست گذاشتم برای دیدن
۰۸ مرداد ۱۳۹۸
بخاطر وحید خان رفت تو لیستم
۰۸ مرداد ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
کمیته نان و نانی که جایش در سفره ی بعضی ها خالیست. اول از همه عاشق اسم نمایش شدم. به خاطر ترکیب کمیته و نان که هر کدام در شرایط خاص می تواند لرزه بر تن بیاندازد. نمایش که تمام شد با اینکه بارها و بارها از دست صبری خانم قهقهه زده بودم ولی چشم هایم خیس بود... درود بر شرف و شجاعتتان... خوسحالم که لااقل شما سرتان را زیر برف نکرده اید و از رنج این مردم حرف می زنید. کاش از مرز امضأ گرفتن و استوری گرفتن با ستاره ها ی نمایش های آنچنانی عبور کنیم و از آثاری حمایت کنیم که شرایط اقتصادی و سیاسی کشورش را نقد می کند و جیب های خالی این روزهایمان می گوید... کمیته نان را به شدت پیشنهاد میکنم... تنها انتقادم کیفیت ضعیف صدا در ردیف 6است که به دلیل صدای فن سالن کمی آزار دهنده است... باز هم خدا قوت راهتان روشن ایمانتان به بیان دردهای مردم محکم تر از همیشه
مریم رودبارانی (maryam.roudbarani)
سپاس از شما
۲۰ خرداد ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
طبیب اجباری مولیر "یه کمدی موزیکال خوشمزه ست و گروه موسیقی درست مثل تیکه های قلمبه ی مرغ تو سوپ ه که سورپرایزتون می کنه.
پیشنهاد می کنم این نمایش و به اتفاق خونواده ببینین
بعضی از شخصیتها مث زن طبیب، ممه خانوم و آقا سعید خیلی جیگرن :)
کاملا موافقم
به منم خیلی چسبید دیدن این نمایش که به مناسبت تولدم مهمون سمیرای عزیز بودم
کاش گروه اجرایی اسم این نوع از عروسکهای غول پیکرو بگن چیه
چون با نمایش ها دیگه که دیده بودم فرق داشت
۱۱ شهریور ۱۳۹۶
بهزاد عزیز
سپاس از حضورتون در تئاتر باران و ممنون از درج نظرتون
۱۱ شهریور ۱۳۹۶
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
-بهزاد دیدن این نمایش را قویا توصیه می کند-
"روز عقیم"نمایشی ه که دست گذاشته روو آدمایی که توو تاریخ گم شدن ... دست گذاشته روو معصومیت هایی که تووو آتیش سوختن !
بازی بازیگرها عالی بود و انقدر فضاسازی درست، حس و ری اکشن ها تکنیکی بود که بعد اجرا دوس داشتم از تک تک شون تشکر کنم.
فهیمه امن زاده که بعد از اجرا سرچ کردم ببینم تو کدوم کار دیدمش و در کمال تعجب فهمیدم همون دختره جوون تو نمایش"سعادت لرزان ه"و همینطور بازیگر شیک نمایش"کوپن" به نظرم یه جاهایی از بازی ش اونجاهایی که از بچه ش دفاع می کنه یا میخواد شکمشو پاره کنه عالی بود علیرغم اینکه خودش مادر نیست یکی از بهترین مادرهارو خلق کرد.
شایسته ایرانی هم که گل کاشت با گریم و لباس و لحن عالی...عاشقش شدم_کاش بیشتر تو تئاتر ببینیمش-
و اما حسین کیانی:آنقدر این متن حرف داشت وآنقدر انتخاب سوژه ات جذاب بود و آنقدر دیالوگ های خوب نوشتی که تا مدت ها طعم خوش این تئاتر رهایمان نمی کند
درود به گروه خوب اجرایی
رضا تهوری این را خواند
مریم رودبارانی، وحید عمرانی، امیر و امین فخار این را دوست دارند
بهزاد عزیز
سپاس از حضورتون و درج نظرتون
۲۱ مرداد ۱۳۹۶
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
کارگردانی، طراحی صحنه، نور و موسیقی بسیار با روح حاکم بر نمایش سازگاره
میزانسن، جسورانه
انتخاب درست بازیگرها و بازی‌گرفتن عالی از هر سه آنها
پایان‌بندی درخشان نمایش
مریم رودبارانی و تیاتر باران این را دوست دارند
سپاس از حضورتون
۰۴ بهمن ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
##حتما این نمایشو تو جشنواره ببینین##

یک تاتر رئال و البته با متن ایرانی،
سه اپیزود متفاوت که ماهرانه به هم مربوط میشد !
شروع و خاتمه خوبی داشت ... استفاده از ویدئو پروژکتور هم معقول بود و به نظرم به اندازه !
بازی بازیگر ها در همه اپیزود ها عالی بود و به نظرم انتخابشون برای نقشها خیلی خوب بود . من بازی شیدا خلیق رو خیلی دوست داشتم و خوشم آمد !
در مجموع به دیدنش میرزید و البته فضای دوست داشتنی مسعودیه هم به این رضایت می افزود. دیدنی بود
نمایش سه اپیرزود مختلف داشت
بازی ها هر کدوم از بازیگرا در اپیزود خودشون و نقش خودشون عالی بود
دیالوگ ها خوب
ارتباط بین اپیزودها جالب بود
خلاصه که لذت بردم از تماشای این نمایش
به شخصه اپیزود دوم رو خیلی دوست داشتم
شاید چون حرف هایی که درباره حال و آینده میگفت روتجربه کردم
مریم رودبارانی و ف کیوان این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
شبی که اومدم این اجرا رو دیدم استاد شمس لنگرودی نیز میهمان این اجرا بود
در کمال تعجب یه آقایی از تو جمعیت احسان کرمی و صدا زد و گفت: من وقتی پول بابت تئاتر می دم انتظار دارم گریم و دکور هم داشته باشه!

آخه برادرمن اینجا تئاتره!!! ماست نیست که انتظار داشته باشی خامه هم روش باشه :)
همه ما تماشاگرا که پا به پای کار اومده بودیم ارتباطمون و با این دیالوگ نابخردانه ش قطع کرد
و اما برسیم به خود"آیس لند"
من گزینه"دوست داشتم"و انتخاب کردم
چون بازی"آزاده صمدی"و دوست داشتم و باورش کردم یه جورایی معصومیت لیلا حاتمی تو"آب و آتش"و برام تداعی کرد.
نمایشنامه ... دیدن ادامه ›› فووق العاده بود و من همش فک می کردم اگه این کار با تصویر همراه میشد و نگاه خطی نداشت عجب چیزی بود
بازی ها تو این نمایش خوب و باور پذیر
مسئله متن به روز بود
همه چیز تو اجرا مینی مال بود
در کل تماشاگر با رضایت سالن و ترک می کنه
sina gorgin این را خواند
مریم رودبارانی، یونس مولوی نیا و یاسمن صفایی این را دوست دارند
مریم رودبارانی (maryam.roudbarani)
بهزاد عزیز سپاس از حضورتون
و ممنون از درج نظرتون
۲۵ دی ۱۳۹۵
هرچند اون شخص کار اشتباهی کرده که نمایش رو قطع کرده اما در حالت کلی مقصر اون دسته از گروههای تاتری(در واقع امثریت مطلقشون) هستند که توضیحات لازم رو در مورد سبک و ژانر و چگونگی اجرای نمایش نمیدن...خیلی وقتها تماشاگر قبل از شروع نمایش نمیدونه که مونولوگ هست یا نه؟فیزیکال هست یا نه؟رئال هست یا نه؟با زبان محاوره ای صحبت میکنن یا زبان ادبی هزار سال پیش؟ و ترس گروههای تاتری ازین هست که مشخص شدن هر کدام ازین پاسخ ها عده ای رو از دیدن کار منصرف کنه و چیزی رو که در نظر نمیگیرن اینه که به همون اندازه یا بیشتر عده دیگری رو میتونه به دیدن کار مشتاق کنه....الان که این همه انتخاب هست هم در تاتر و سینما و هم در فیلم ها و بویژه سریالهای جهان، خیلی ها وقتی وقتی وقت و هزینه میپردازن که احتمال زیادی بدن که سبک کار رو میپسندن
۲۶ دی ۱۳۹۵
سلام، ان شب من هم بودم و اتفاقا پیش این اقا نشسته بودم ، 10 دقیقه از نمایش نگذشته بود فکر میکنم صدای خوردن اجیل را شنیدم تا پایان نمایش هم حداقل 5 بار پاشون به من خورد ، در پایان هم که میخاست اعتراض کنه حقیر پیشنهاد کردم به حرمت شمس لنگرودی ( میهمان ان شب) سکوت کنند و بیرون با کارگردان صحبت کنند که قبول نکردن.من برای بار دوم بود که بلیط تهیه کردم ، بار اول به علت سفر موفق به دیدن نمایش نشدم و همین جا ضمن تشکر از خانم کیخایی بابت کارگردانی این نمایش و بازی در نمایش ماه در اب (حدودا ماه پیش فکر میکنم دیدم) و همچنین بازی هر سه هنرمند روی سن ، به اطلاع میرسانم در اولین فرصت مجددا دوس این نمایش را یک بار دیگر ببینم.ارادت فراوان - سینا گرگین
۲۷ دی ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
هیچ کس از جراحات جنگ رهایی نمی‌یابد
محمد رحمانیان درک فوق‌العاده‌ای از زبان و تصاویر دارد. او از رنگ قرمز به زیبایی در گفت و گوی نعیم استفاده می‌کند، شاید ارتباطی استعاری با(روز مقدس تمام قرمز)، تاریخ شروع برای جنگ الجزایر، هنگامی که انقلابیون حمله کردند و استعمارگران فرانسوی کشته شدند هم وجود داشته باشد. او در «مصاحبه» شخصیت‌های به یاد ماندنی بوجود می‌آورد که زخم‌های انقلاب را می‌پوشاند و به ما یادآوری می کند که هیچ کس از جراحات جنگ رهایی نمی‌یابد.
محمد مشتاقی و ماه منیر تقوی این را خواندند
نفیسه م و علی امیری این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید


صدا: تو میدونی تنهائی یعنی چی ؟
نعیم : پس چی که آره ! مث انگشت تو دهن، مث آسمون بالا سرم یا ... عین خدا.
----------------------
صفیه : آدما وقتی ساکتن، زیباترن.
دیروز با حضور"امیرحسن چهل تن" این نمایش روی صحنه رفت و توضیح داد که فکر نمی کرده داستانش قابلیت تبدیل شدن به نمایش و داشته باشه و از این اقتباس راضی بود...بسیار لذت بردم از دیدن این نمایش
در پس خنده هامون فکر بود...کافه فرانسه به نظرم مثل یه کیک خوشمزه ست :)
و واقعاً از تماشای آن لذت بردم. واقعاً لذت بردم.
طراحی صحنه، لباس و نور خیلی خوب بود. داستان نمایش خیلی جالب بود.
"سعادت لرزان مردمان تیره روز"امتداد قلم دردشناس علیرضا نادری است
تلخی و ناامیدی در سراسر نمایش موج می زند اما تو به عنوان تماشاگر لذت می بری
چون همه چیز سرجای خودش است
نمایش ونمایشنامه پر از نشانه هستند، بازی های بی نظیر بازیگران،طراحی صحنه و لباس؛ فضایی سیاه و سنگین را ایجاد کرده که تماشاگر را به درون خود می بلعد.
تیاتر باران و امیر مسعود این را خواندند
مریم نوربخش، سپیده و یاسر امیری این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
در این نمایش از اتهامی سخن گفته میشود که دامان همه افراد نمایش را گرفته است، اتهاماتی که بخشی به خاطر عقده‌هایی از گذشته است، بخشی به خاطر یک عشق قدیمی و بدست آوردن آن، بخشی برای رسیدن به تعالی، اما همه این خواسته‌ها زنجیره‌وار به یکدیگر متصل هستند و البته مخاطب نیز به دنبال آن در حرکت تا به پایان نمایش برسد.
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بافتن رویای مشترک و دزدیدن آن از یکدیگر تنها راه مقاومت آن‌ها در نپذیرفتن تجربه‌ی تروماتیک جنگ است. اما پرسش اصلی آنجا است که واقعیت را تا کجا می‌توان طرد کرد؟ واقعیت آنقدر سفت و سخت است و پذیرفتن آن آنقدر اجباری است که در نهایت خود را به تمامیت زندگی خیال‌گونه‌ی ما تحمیل کند.

پرسوناژهای اصلی نمایش تونل نیز در پذیرفتن واقعیت مقاومت می‌کنند. شبیه و متفاوت از هم.
نیلوفر ثانی و آرش فصیح این را خواندند
n s، تایماز موسی زاده و ژینا بابان این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
مهدی: حاج آقا یه چیزی میگم ولی نمیخوام رو حکمم تاثیر داشته باشه
من الان که پیش شمام آمار دارم واسه زنم تو شهرستان داره خواستگار می یاد...!!!
یه نمایش خوب و جمع و جور
بازی ها مهمترین نقطه قوت کار بود
البته دوس دارم همین اجرارو با بازی آزاده صمدی هم ببینم
همیاری جان میشه اونایی که این کارو با بازی مونا فرجاد دیدن برای دیدن دوباره یه تخفیف ویژه داشته باشن !!
دیالوگ نویسی ها هم خوب بود و هم خیلی بامزه :)
رومینا خلج هدایتی این را خواند
علیرضا حسینی و مجتبی مهدی زاده این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نظرم در مورد این کار مطلق نبود ولی با این حال روی"دوست داشتم" کلییک کردم
من به ریتم در تئاتر خیلی اعتقاد داشتم و این نمایش در زمره آثاری بود که ریتم کندی داشت ولی این کند بودن ریتم چون آگاهانه و تعمدی بود در زمره نقص هایش قرار ندادم
پرداختن به آثار جنگ و دیالوگ هایی که میشود از آن استخراج کرد(یه مثالش پیکرزن همچون میدان نبرد در جنگ بوسنی) خیلی زیاد می تونه وسعت داشته باشه اما فارس باقری و در این متن خیلی موفق ندیدم

اگر نظر بنده رو بخواهید: بازیگر جوان این نمایش"روح الله حق گوی لسان"که هیچ کاری تا به حال از ایشون ندیده ام خوب ایفای نقش کرد
فاطمه معتمدآریا نیز کافیست که وارد صحنه شود
و شبنم مقدمی هم مثل همیشه خوب بود

نمایشی نیست که دوبار ببینمش ولی دیدنش و توصیه می کنم
البته بسیار بیسار مانند بد و افتضاپح . ومتعجب از استا احصایی از انتخاب او.؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
۱۹ خرداد ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
پیام دهکردی:مخاطبی که در این سال‌ها به‌نوعی نسبت به درام تلخ و تفکر برانگیز بدعادت شده و بیشتر عادت به فضاهای شاد دارد. چراکه در این سال‌ها تأکید شده که بگویید و بخندید و شاد باشید چراکه در این سال‌ها زندگی به‌اندازه کافی تلخ هست پس شاد باشید. اما من پرسشم این است که چرا وقتی شاد نیستیم الکی بخندیم؟

درود به پیام دهکردی عزیز
دیشب نمایش شما مرا سرشار از شادی کرد ولی نه شادی از سر کمدی که شادی از لذت دیدن یک کار خوب
سپاس و سپاس
دانستم که در پس هر حرکت بازیگر شما ذره ای از احساس شما خودنمایی می کند
رورانس و صدای دلنشیتان همه ما تماشاگران دیشب را سرشوق آورد
چرا فروش بسته ست؟؟؟
خریدار
علیرضا حسینی (alirezahoseini)
مونا فرجاد در روزهای چهارشنبه 20 خرداد تا دوشنبه 25 خرداد پنج اجرای نخست این نمایش را به جای آزاده صمدی بازی خواهد کرد.
برای خریداران عزیز پیشین این نمایش حق جابجایی روز خرید محفوظ است. برای جابجایی با شماره 66871897 در ساعات اداری (از ساعت ۱۰‌ تا ۱۷ به جز ساعت ۱۳ تا ۱۴) تماس حاصل نمایید.
۱۸ خرداد ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید