«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
جذابیت این نمایش ازین بابت بود که پس از تجربه دلچسب ریش ابى دیدن ستارگانش در این نمایش به همراه گروه و اینکه ردى از هنرمندى کم نظیر مرحوم اتیلا پسیانى رو داشت در کارگردانى تجربه جدیدى از یک نمایش فانتزى همراه با به تصویر کشیدن نماهاى زیبا رو در اجراشون پیدا کردم.به نظرم طراحى لنج و بازى ها خیلى هیجان انگیز بود .در کل تجربه متفاوتى بود و سلعت خوشى رو در سالن گذروندیم بى اینکه خسته بشیم .عروس دریایى بى نظیر بود.مسحور شدیم 😊
بعد از مدت ها نمایشى رو دیدم که موقعیت محور نبود و مکالمه ها بود که مجذوبم مى کرد..عمیق و به فکر فرو برنده...بازى صحرا اسدالهى نازنین در هر دو نقطه از اوجش باعث شد حس کنم یک غم قدیمى گلومو فشار میده و اشک توى چشمهام جمع شد و بى اختیار از چشمهام سرازیر شد حسى که مدت ها بود در هیچ تئاترى تجربه نکرده بودم.بى نظیر بودین 🙌🏻
بازى روان و جذاب و امادگى بدنى بالا از ویژگى هاى جذاب این نمایش بود.دنبال داستان و مکالمه ها کشیده میشدم و دوست داشتم بدونم بعدش چى میشه.در تمام زمان اجرا یک لحظه چشمم رو از روى صحنه بر نداشتم .نور پردارى کار هم جذاب بود و حیف ازین نمایش خوب این روزهاست که به دیدنش نرین.
جمعه گذشته به دیدن این نمایش رفتیم.از قبل از شروع بازیگر ها در صحنه بودن و مشغول زندگى نقش هاشون بودن.بعید میدونم با وجود شکل طراحى صحنه کسى ممکن بوده باشه صحنه اى رو درست ندیده باشه.همه چیز پشت سر هم و با وجودى که در بعضى صحنه ها تعداد بازیگر ها زیاد بود برام جالب بود که حتى با وجودى که ممکن بود شنیده هم نشن اما دیالوگ مى کردن باهم و این فضا رو طبیعى تر مى کرد براى یک نمایش خوب.موزیک به شکل قشنگى با این نمایش دراویخته بود و هنر اجرا و نواختن و خوندن و اپرا گاهى بیشتر جذبم کرد.بازى ها همگى قوى بود و نورپردازى درست در صحنه هایى که باید درست نگاهتو مى برد همونجا که باید.پایان نمایش اوانگارد طور بود.در طى نمایش دوره هاى زمانى متفاوت با وجوه اشتراک موضوعى بهم پیوند خورده بود و پایان ارمانیش دور از انتظار نبود.
در کل نمایش خوبى بود و نه خسته شدیم نه پشیمون از انتخابمون.
پیشنهاد مى کنم این نمایش رو از دست ندین.
شب دوم اجرا نمایش مضحکه سیاه رو براى گذروندن عصر روز جمعه انتخاب کردیم.جالب اینکه بعد از دقایقى انتظار با دعوت گروه با موسیقى و شادى کارناوال تماشاچى ها از بیرون سالن به سمت داخل شروع شد و در طول راهرو با نوشیدنى خنک و استقبال بازیگرها و شمه اى از کاراکترشون در نمایش در حالى که صداى موسیقى شاد روحوضى از داخل سالن با پیش بازى هنرمندان قبل از نمایش به گوش میرسید با کنجکاوى وارد سالن شدیم.اونقدر به صحنه اجرا نزدیک بودیم همه که انرژى لحظه لحظه شاد نمایش رو گاهى با چشم در چشم شدن با بازیگران احساس کردیم.
شخصیت هاى ساده و ملموس با طنازى هاى به جا و خنده هاى پیوسته ما.
خلاصه که ساعتى شاد و صمیمى رو دور از زندگى روزمره رو تجربه کردیم و با حال خوش سالن رو ترک کردیم.
حتما به دیدنشون برین
اولین روز اجراى نمایش دایى سعید با حضور هنرمندان جوان و بازى روونشون بسیار دل انگیز بود.در کنار موضوع اصلى پرداختن به موضوع کاهش وزن و دغدغه عموم مردم براى رسیدن به وزن ایده ال و رژیم هاى سخت و پیدا مردن نیمه گمشده هم چاشنى جذابى براى نمایش بود.در طول زمان نمایش جایى نبود که مخاطب درگیر یکنواختى بشه یا به ساعتش نگاه کنه. جایگاه تماشاگرا توى سالن جمع و جور و نزدیک به سن بود و این باعث این شده بود که همه دید خیلى خوبى به روى صحنه داشته باشن و با لحظات شاد و تامل برانگیز نمایش هم زاد پندارى کنن.خلاصه که نمایش' دایى سعید ' بهانه خوبیه براى گذروندن ساعتى خوب توى عصر تابستون براى دیدن یک اثر دیدنى و بعدش وقت گذروندن در یک فضاى جذاب هنرى در خانه هنرمندان ایران که هم داخلش پر از جذابیت هاى هنرى هست هم بیرونش قدم زدن یا نشستن در باغى قشنگ با گربه هاى با مزه .