در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | بهروز پناهنده
S3 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 19:29:10
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
تأملی کوتاه بر نمایش من و گربه‌ی پری نوشته‌ی سیمین امیریان و کارگردانی شهره سلطانی

تصویری از زنده‌گی طبقه‌ی متوسط شهری اخته‌شده

لینک یادداشت بهزاد صدیقی درباره‌ی تئاتر من و گربه‌ی پری نوشته‌ی سیمین امیریان به کارگردانی شهره سلطانی منتشرشده در خبرگزاری چهارسو پرس (1403/7/4):

https://teater.ir/news/64796

‎ بهزاد صدیقی / نمایش‌نامه‌نویس، مدرس و پژوهشگر تئاتر

نمایش من و گربه‌ی پری نوشته‌ی سیمین امیریان به کارگردانی شهره سلطانی چند روزی ... دیدن ادامه ›› است که در تالار چهارسوی تئاتر شهر اجرا می‌شود. از امیریان که پیش از این، بیش‌تر نمایش‌نامه‌هایی برای مخاطب و کودک و نوجوان دیده ‌بودیم، این‌بار متنی برای مخاطبان بزرگ‌سال را شاهدیم که زنده‌گی زن و شوهر جوانی از طبقه‌ی متوسط شهری را با لایه‌ای از فانتزی به تصویر کشیده است. تماشاگر با دیدن این اثر با درامی رئالیستی-فانتزی رو‌به‌رو می‌شود که به نوعی نمونه‌ای از این نوع درام را در این سال‌ها شاهد نبوده است. سلطانی که به هم‌راه دو بازی‌گر دیگر، ایفاگر نقش‌های این نمایش‌نامه ‌است، کوشیده نمایشی از این طبقه را با زبان فانتزی اجرا کند. در این اثر حضور راوی-گربه سبب شده تا تماشاگر با اثر هم‌راهی و هم‌ذات پنداری بیش‌تری کند زیرا که راوی (بهروز پناهنده) در برخی از لحظات نمایش، در نقش گربه که یکی از شخصیت‌های این اثر است، ظاهر می‌شود و خیلی شیرین و بانمک آن را بازی می‌کند. از آن‌جا که ما با مسائل و مشکلات زنده‌گی این زوج رفته‌رفته آشنا می‌شویم، اما حضور گربه نیز به همان میزانی که در آپارتمان آن‌ها راه می‌یابد، در زنده‌گی این زوج جوان نیز خلل وارد می‌کند. همان‌گونه که اخته‌گی گربه به زنده‌گی طبیعی این حیوان خانه‌گی آسیب می‌رساند، حضور این حیوان نیز سبب می‌شود، آنان از زنده‌گی زناشویی و نیاز های عاطفی–جنسی خود غافل شوند و به یک اخته‌گی و سترونی ناخواسته‌ای تن دهند؛ زنده‌گی‌هایی که در این سال‌های اخیر بیش از پیش در میان زوج‌های جوان جامعه رواج پیدا کرده و مشکلات فراوانی را برای آن‌ها ایجاد کرده است. ‌  
نمایش من گربه‌ی پری در عناصر اجرایی (طراحی صحنه و نور و لباس و موسیقی) و هم‌چنین بازی‌های بازی‎گران موفق عمل کرده است. از این روی می‌توان گفت کارگردان در اجرا توانسته در همه‌ی این عناصر اجرایی، هارمونی و هماهنگی لازم را به وجود آورد و نمایش خوش‌ریتمی را پیش روی تماشاگران خود نشان دهد و در نهایت نیز به ارتباط خوبی با آنان دست یابد. علاوه بر این هر سه بازی‌گر این نمایش، شهره سلطانی، مجتبی رجبی معمار و بهروز پناهنده در این نمایش با هماهنگی کامل، بازی‌های راحت، روان، مسلط و به یادماندنی از خود به نمایش می‌گذارند بدون آن‌که به دام بازی‌های تکراری و یا کلیشه ای در این نوع از نمایش‌ها بیفتند. نمایش من و گربه‌ی پری، بی‌هیچ ادعا و ادا و اطواری تأثیر خود را بر روی تماشاگران می‌گذارد و با تلنگری بر آنان، به تأمل‌شان وا می‌دارد.
به نظر می‌رسد اجرای این نمایش در کنار نمایش پشت هم‌اندازها نوشته و کارگردانی علی محمدرحیمی در تالار چهارسو، نوید امیدی را برای دور شدن تئاتر شهر از نمایش‌های بی‌خاصیت یا سفارشی و آماتوری این سال‌های اخیر (البته منهای تعداد بسیار محدوی از نمایش‌های اجرا شده در این مجموعه‌ی حرفه‌ای که استثنا قلم‌داد می‌شوند) می‌دهد.

چهارم مهرماه هزاروچهارصدوسه
@aframanaa
یک پژوهشگر تئاتر در یادداشتی به بررسی نمایش «من و گربه پری» شهره سلطانی پرداخت و این نمایش را اثری مدرن با نگاهی کمدی و تراژدی دانست.

به گزارش خبرنگار مهر، محمدرضا دلیر پژوهشگر تئاتر در یادداشتی که در اختیار گروه هنر خبرگزاری مهر قرار داده به بررسی نمایش «من و گربه پری» به کارگردانی شهره سلطانی پرداخت که این روزها در سالن چهارسوی مجموعه تئاتر شهر روی صحنه است.

در این یادداشت آمده است:

«در نمایش «من و گربه پری» گرچه خط اصلی داستان بر محور سرپرستی پری (شهره سلطانی) از یک گربه استوار است، ولی سیمین امیریان در مقام نویسنده نمایشنامه از دیگر مسائل حوزه زنان و البته مردان امروز که با آن روبه‌رو هستند غافل نبوده است و از هر کدام به میزان لازم چاشنی متن خود کرده است. نمایش ... دیدن ادامه ›› با تعریف تازه‌ای از پدیده ازدواج به روایت ساسان همسر پری (بهروز پناهنده) آغاز می‌شود که بر خلاف تصور غالبا منفی عموم مردم از ازدواج، این اتفاق را یک موهبت بزرگ می‌پندارد و کاملا از آن راضی است. پری نیز زنی است که که وقتی حوصله‌اش از تنهایی سر می‌رود، به همسرش یادآوری می‌کند زنان بعد از ازدواج، وظایفی بیش از شستن و پختن دارند و برای تثبیت حرفش از زنان موفق تاریخ نظیر آتوسا (اولین زن شاعر)، رابعه بلخی (شاعر پارسی‌گوی) و مهستی گنجوی (شاعر ) نام می‌برد که ساسان هیچ کدام از آنها را نمی‌شناسد و با شخصیت‌های هم‌نام آنها شوخی می‌کند!

برگ برنده نمایش «من و گربه پری»، کارگردانی و بازی‌های خوب بازیگران است. شهره سلطانی در مقام کارگردانی باتجربه است. کارگردانی او در این نمایش، قابل توجه و تحسین‌برانگیز است. میزانسن‌ها، انتخاب موسیقی و استفاده خلاقانه از نور، گویای تسلط شهره سلطانی بر کارگردانی است. صحنه پایانی نمایش و طراحی نور روی زمین به شکل میله‌های قفس، خیلی خوب و در خدمت دیالوگ و مفهوم کار شکل گرفته است. بازی هر سه بازیگر نمایش، دیدنی و دوست‌داشتنی است. بهروز پناهنده که پیشتر در نمایش «مجلس توبه‌نامه‌نویسی اسماعیل بزاز» خوش درخشیده بود، در اینجا در یک نقش مدرن و متفاوت با بازی بی‌نقص خود تماشاگر را غافلگیر می‌کند. شهره سلطانی نیز نقش یک زن امروزی را خیلی روان بازی می‌کند اما بازی مجتبی رجبی‌معمار بسیار شگفت‌انگیز و به یادماندنی است. او نقش ساسان را طوری بازی می‌کند که انگار در خارج از صحنه نمایش هم چنین مردی بوده است!

«من و گربه پری» روایت یک زوج جوان است که در دانشگاه همکلاسی بوده‌اند و پس از تجربه دوستی در آن دوران و قرارمدارهای آزادی زن و مرد به‌طور مطلق و عدم به‌دنیا آوردن بچه باهم ازدواج می‌کنند. قولی که این زن و شوهر جوان پیش از ازدواج به هم داده‌اند باعث می‌شود به سمت بچه‌دارشدن نروند و پری زن قصه که احساس تنهایی می‌کند، تصمیم می‌گیرد که به‌جای فرزند، گربه‌ای به خانه بیاورد. نمایش «من و گربه پری» درام اجتماعی خانوادگی با ابعاد روانشناسانه است که به موضوع حمایت از حقوق حیوانات نیز اشاره دارد. این نمایشنامه، متنی مدرن است و همزمان نگاه‌ کمدی و تراژدی را باهم دارد. فضای کمدی نمایشنامه «من و گربه پری» با سویه‌های سوررئالیستی تلاش دارد به رابطه انسان شهرنشین امروزی با حیوانات خانگی بپردازد. برای این منظور یک گربه در نظر گرفته شده تا فضای آشنایی برای مخاطبان تداعی شود اما در ادامه این آشنایی دلپذیر با مناسبات فراواقعی و عجیب و غریب جایگزین می‌شود. نویسنده نمایشنامه از فضای رئالیسم اجتماعی این روزهای طبقه متوسط فاصله می‌گیرد و به سرنوشت گربه‌ای می‌پردازد که به موازات اهلی‌شدن، امکان سخن گفتن می‌یابد. از منظر اجرایی کارگردان تاحدودی به متن نمایشنامه وفادار مانده است و نقش پری را هم خودش بازی کرده است. طراحی صحنه نیز مینی‌مالیستی است. در مجموع نمایش «من و گربه پری» تاحدودی این امکان را دارد که نقدی باشد بر رابطه انسان مدرن ایرانی با حیوانات خانگی.»

https://www.mehrnews.com/news/6230432/%D9%85%D9%86-%D9%88-%DA%AF%D8%B1%D8%A8%D9%87-%D9%BE%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D8%AB%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D8%AF%D8%B1%D9%86-%D8%A8%D8%A7-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%DA%A9%D9%85%D8%AF%DB%8C-%D9%88-%D8%AA%D8%B1%D8%A7%DA%98%D8%AF%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA
درباره نمایش « من و گربه ی پری » به کارگردانی شهره سلطانی

مهرداد کوروش نیا

مدرس، نویسنده و کارگردان تئاتر و سینما

نمایشی که برخلاف اسمش موضوعی جدی و دغدغه انسانهای آپارتمان نشین معاصر را از منظر اخلاقی و زیستی مورد بررسی قرار میدهد و یادآوری میکند، انسان کمی هم بجز خواسته ها و خودخواهی هایش به موجودات و جهان پیرامونش باید حساس و متعهد باشد.
نمایشی با سه بازیگر جذاب و البته بدون هیچ اضافه کاری با کارگردانی بدور از هرگونه خودنمایی و تفرعن.
درباره نمایش « من و گربه ی پری » به کارگردانی شهره سلطانی

دکتر مهدی موسوی میرکلائی

شاعر، نویسنده و مدرس دانشگاه

هشداری نهفته در یک انسان‌پنداری

از زمانی که صادق چوبک در پایان‌بندی داستان “قفس” دغدغه‌‌ای جدی را مطرح کرد تا الان چیزی تغییر نکرده است. فقط زندگی قدری آسان‌تر شده ... دیدن ادامه ›› و موبایل و فست‌فود و چند چیز دیگر به ظرف زیستی ما انسان‌ها اضافه شده است. اضافاتی که توان تغییر ماهیت نوع بشر را نداشته است. آنجا مرغ‌ و خروس‌های محبوس در قفس، انسانی را از پشت میله‌ها مشاهده کردند که تخم مرغ تازه را به طرزی وحشیانه و به سرعت در گودال دهان فروبرد. لحن مشمئزکننده‌ی چوبک در انتهای داستان به دنبال القای این سوال مهم بود که واقعاً “ما از زاویه‌دید یک حیوان چگونه دیده می‌شویم؟”
ما به طور روزانه آنها را می‌کشیم و تبدیل به همبرگر و ژامبون می‌کنیم در حالی که در تمام این مدت هیچ‌گونه آسیبی از جانب آنان به ما نمی‌رسد.
واقعیتی دردناک که در تئاتر “من و گربه‌ی پری” به شیوه‌ای امروزین در یک رابطه زن و شوهری پیگیری شده است.
پری، گربه‌ای را به خانه می‌آورد و ساسان در ابتدا مخالفت می‌ورزد. تئاتر به مرور با اشاره به مشابهت‌های حیوان و انسان چشم‌اندازهایی را به روی مخاطب می‌گشاید که هر کدام طعنه‌ای جدی به سبک زندگی بخشی از بدنه‌ی اجتماع روزگار ما دارد.
همانطور که از اسم تئاتر بر می‌آید محور نه خود پری بلکه گربه‌ی اوست. نویسنده و در پی‌ آن کارگردان با تغییرات مکرر راوی با بیانی طنزگونه قصه را گاهی از چشم شخصیت انسان و‌گاهی حیوان نگاه می‌کند. تئاتر ریتمی حساب‌شده و ضرب‌آهنگی معتدل دارد و تا پایان ماجرا، مخاطب با هر سلیقه و سطح دانش به خود وا نهاده نمی‌شود که حوصله‌اش برای لحظه‌ای سر برود و از تاثیر متن بر او کاسته شود. صحنه‌ مینیمالیستیی چیدمان شده است و از تمام جزئیاتش به دقت استفاده شده است. محتوا دقیقاً از جامعه‌ی امروز سرچشمه گرفته و آگاهی کم عمق برآمده از فضای مجازی در جای جای نمایش به مسخرگی گرفته می‌شود.
در مجموع می‌توان “من و‌گربه‌ی پری” شهره سلطانی را یک تئاتر موفق و خوش‌ساخت قلمداد کرد که احتمالاً از جانب مخاطب و منتقد نمره‌ی قبولی دریافت خواهد کرد.
درباره نمایش « من و گربه ی پری » به کارگردانی شهره سلطانی

سعید محبی

عضو هیات مدیره کانون ملی منتقدان تئاتر ایران

من و گربه پری نام سیمین امیریان را به عنوان نویسنده و شهره سلطانی را به عنوان کارگردان بر پیشانی خود دارد.امیریان را به عنوان هنرمند نمایش کودک و نوجوان می شناسیم و از او کارهای خوبی در این زمینه دیده ایم.شهره سلطانی هنرمند گزیده کاری است که در کارنامه هنری اش آثاری دلسوزانه نسبت به جامعه انسانی و در این آخرین کارش او را نگران حیوانات بی پناه کوچه و خیابان می بینیم.او نمایش را در ادامه دغدغه های زیست محیطی خود و در حمایت از حیوانات ... دیدن ادامه ›› خانگی با شعار رفتار مهربانانه با حیوانات به روی صحنه برده است.اجرای من و گربه پری نگارنده را به سال های دور می برد و یاد اجرای آثاری چون دو نمایش با یک بلیط با بازی خسرو شکیبایی و بازی و کار هایده حائری می اندازد.درامی که سادگی و صمیمیت نمایش هایی همچون خرس و خواستگاری چخوف و یا نمایش مهم نیست به کارگردانی منیژه محامدی را به یاد می آورد.خط ارتباطی بین عوامل نمایش و تماشاگران را همان صمیمیتی به هم وصل می کند که در آثار دیگر سلطانی هم به چشم می خورد.هر چند نمایش شعار دوستی با حیوانات را در رو ساخت با خود به همراه دارد اما در لایه های زیرین خود به درون انسان ها نقب می زند و می خواهد واکنش روانی آنها را مورد واکاوی قرار دهد.نمایش رویکرد دیگری هم در اجرا دنبال می کند و آن ساحت فانتزی است که از اجزای غیر قابل تفکیک نمایش های کودک است که تولید کنندگان این اثر به خوبی با آن آشنا هستند.گربه در نمایش با آدم ها صحبت می کند, روی مبل دراز می کشد و با حرف زدن و حرکاتش خود را عضوی از اعضای خانواده به حساب می آورد.تا آنجائیکه نگارنده در خاطر دارد نمایشی با این حد از توجه به حقوق حیوانات خانگی در روی صحنه ندیده است.هر چه بوده، اشاراتی کوچک به آن بوده است.اما نمایش شش دانگ توجه خود را بر روی این موضوع قرار داده است.نمایش با ورود گربه که جایگزین غریزه بچه دار شدن زوج نمایش می شود، آغاز می گردد.مرد نسبت به حیوان دافعه دارد ولی به تدریج با آن کنار می آید و هر دو گربه را به عنوان عضوی از خانواده می پذیرند. بازی های روان و خط کشی شده در کنار طراحی ساده و باور پذیر صحنه، نمایش را دیدنی کرده است.می توان کنار تماشاگران دیگر نشست و در یک عصر تابستان از اجرایی روان با طراحی ساده و بازی های خوب تاثیر پذیرفت و لذت برد.
درباره نمایش «من و گربه پری» به کارگردانی شهره سلطانی
فرآیند دشوار اهلی کردن گربه‌ به دست پری
نوشته محمدحسن خدایی
فضای کمدی نمایشنامه «من و گربه پری» سیمین امیریان با سویه‌هایی سوررئالیستی‌‌، تلاش دارد به رابطه انسان شهرنشین امروزی با حیوانات خانگی بپردازد. برای این منظور، یک گربه در نظر گرفته شده تا فضای آشنایی برای مخاطبان تداعی شود اما در ادامه این آشنایی دلپذیر با مناسبات فراواقعی و عجیب‌وغریب جایگزین می‌شود. به هر حال گربه‌ها را می‌توان از محبوب‌ترین حیوانات خانگی در زندگی شهرنشینی در نظر گرفت که این روزها مهمان خانه انسان‌ها شده‌‌اند. و حال اگر این موجود مرموز و دست‌داشتنی این امکان را داشته باشد که به گفتگو با اهالی خانه مبادرت ورزد محبوبیتی دو چندان کسب خواهد کرد. سیمین امیریان در مقام نمایشنامه‌نویس، از رئالیسم اجتماعی این روزهای طبقه متوسطی فاصله می‌گیرد و به سرنوشت گربه‌ای می‌پردازد که به موازات اهلی‌شدن، امکان سخن‌گفتن می‌یابد. البته حضور نابهنگام این موجود مرموز، نه به میانجی بدن‌مندی یک گربه واقعی، که کمابیش از طریق بدن شخصیت «ساسان» ممکن می‌شود. به عبارت دیگر، دو ساسان در صحنه حاضر هستند و به نوعی دو زمان‌مندی را بازنمایی می‌کنند. ساسان 2 زمان حال صحنه‌ای را بازی می‌کند و می‌توان گفت، در گذشته‌ای حضور دارد که ساسان 1 در حال روایت کردن‌اش است. تمهید خلاقانه‌ای که سیمین امیریان در این زمینه بکار بسته، یکی‌شدن گاه و بی‌گاه گربه و ساسان 1 است که در جایگاه راوی می‌شناسیمش. بنابراین یک بازیگر می‌تواند توامان ساسان 1 و گربه باشد و میان این دو فضا و دو بدن‌مندی در رفت‌وآمد. به‌لحاظ شکلی، نمایشنامه با این تمهید روایی، به خوبی ... دیدن ادامه ›› توانسته گذشته‌ و اکنون را به موازات یکدیگر بر صحنه احضار کرده و اتصالاتی مابین این زمان‌ها برقرار کند.
اما به لحاظ مفهومی، ایده‌هایی که نمایشنامه مطرح می‌کند، حرف تازه‌ای در باب حقوق زنان ندارد. به دیگر سخن، اینجا همان نظریات کلیشه‌ای در باب حقوق زنان از زبان شخصیت ابن‌الوقتی چون پری بیرون می‌آید و خبر چندانی از پیچیدگی وضعیت زنان ایرانی در مناسبات اجتماعی این روزها نیست. نمایشنامه «من و گربه پری» از این باب یک روایت محافظه‌کارانه از کنش‌ورزی زنانه است. چراکه شخصیت پری چنان بازنمایی شده که نه شغلی داشته باشد و نه انگیزه‌ای برای نگه‌داری از حیوان خانگی‌. پری به‌واقع در کلیشه‌ای‌ترین شکل ممکن نمایان شده و فیگوری است مبتنی بر تن‌آسایی و مسوولیت‌ناپذیری. اما متن نمایشنامه در آن دقایقی که به رابطه ساسان و گربه می‌پردازد، تا حدودی از کلیشه‌ها عبور کرده و سرنوشت مشترک هر دو را چنان به نمایش می‌گذارد که یادآور فلسفه اخلاق در رابطه با حقوق حیوانات باشد. ساسان و گربه هر دو موجوداتی تنها هستند که به اجبار تن به اخته‌شدن داده‌ و میل فرزندآوری را برای همیشه از دست داده‌اند. عمل وازکتومی ساسان به درخواست پری، استعاره‌ای است از سترونی و حذف شدن از عرصه نمادین؛ آن‌هم در جایگاه یک مرد و یا همسر. گویا گریزی از این مسئله برای ساسان و گربه پری وجود ندارد و می‌بایست به دستورات و درخواست‌های خارج از منطق پری گردن نهاده شود. از این منظر، سیمین امیریان توانسته نقدی بر فرهنگ عمومی جامعه وارد کند و مسوولیت شهروندان در قبال حیوانات خانگی را گوشزد کند. اینکه بشر امروزی به دلیل زندگی در شهرهای بزرگ و تمنای استفاده از مواهب مدرنیته، تنهاتر از گذشته شده، حرف تازه‌ای نیست. اما مسئله مهم بی‌شک این خواهد بود که این موجود مدعی، قبل از اینکه به نگهداری از حیوانات در خانه و کاشانه خویش مبادرت ورزد، می‌بایست در باب اخلاقی بودن این عمل به خوبی تامل کرده و با پدیدار شدن کوچکترین مشکلات پیدا و پنهان، به آسانی هر بلایی که اراده کرد بر سر حیوان بینوا آوار نکند. واقعیت تلخی که در رفتار پری در قبال گربه‌اش مشاهده می‌شود و روح خسته ساسان را می‌آزارد. این مسئله به تدریج بدل به مصیبتی اخلاقی شده و لاجرم، هویت ساسان و گربه پری را به امری مشترک و محنت‌افزا تبدیل می‌کند. این‌همانی مابین ساسان و گربه پری، نتیجه بی‌واسطه عدم مسوولیت‌پذیری پری است. زنی که بعد از آوردن حیوان خانگی، اخلاقیاتش تغییر کرده و تو گویی در صدد کنترل‌گری ساسان از طریق گربه‌ای است که دیگر دوستش ندارد و فکر می‌کند به راحتی می‌تواند دورش بیندازد.
از منظر اجرایی، شهره سلطانی به متن نمایشنامه تا حدود زیادی وفادار مانده است. نقش پری را خودش بازی کرده و به نسبت در این زمینه موفق است. اما شاید بیش از این بتواند بر اغواگری خویش بیفزاید و در بعضی صحنه‌ها، تغافل ویرانگرتری را در قبال شخصیت‌ها از خود بروز دهد. همچنین که جنس بازی بهروز پناهنده و مجتبی رجبی معمار، در بازنمایی شخصیت ساسان‌ 1 و 2 متفاوت است و گویی با دو کاراکتر متفاوت مواجه هستیم. بهروز پناهنده ساسان 1 را درون‌گرایانه و با طمانینه بازی می‌کند و در مقابل مجتبی رجبی معمار، نقش ساسان 2 را برون‌گرا و سهل‌انگارانه به نمایش می‌گذارد. یک تضاد دلنشین که بعضی صحنه‌ها را تماشایی می‌کند؛ فی‌المثل هنگامی که هر دو ساسان کنار هم قرار گرفته و با یکدیگر گفتگو می‌کنند. مخصوصا وقتی که ساسان 1 توامان نقش گربه را هم بازی می‌کند و نوعی هم‌آمیزی نقش‌ها و زمان‌ها شکل می‌یابد.
طراحی صحنه، کمینه‌گرایانه و مینیمالیستی است. شیوا حسینی تلاش کرده فضاهای مختلف یک خانه را از طریق استفاده از اشیایی چون میز و صندلی، و همچنین اشیایی که بر دیوار آشپزخانه نقاشی شده‌اند تعین مادی بخشد. بنابراین فضایی که به تماشاگران نزدیک‌تر است با اشیایی واقعی مبلمان شده و هر چه فاصله بیشتر می‌شود شاهد انتزاعی شدن طراحی صحنه هستیم. از این باب، طراحی صحنه، تا حدودی توانسته فضای پر تنش و اتمیزه خانه را بازتاب دهد و نورپردازی موضعی بعضی صحنه‌ها، این تنهایی و منازعه را شدت بخشد.
در نهایت می‌توان گفت اجرای نمایش «من و گربه پری» تا حدودی این امکان را دارد که نقدی باشد بر رابطه انسان مدرن ایرانی با حیوانات خانگی. اما همچنان می‌بایست به لحاظ نظری، و از منظر فلسفه اخلاق، بیش از این خود را تقویت کند و موضعی رادیکال‌تر بگیرد. این رویکردی است که اجرا در رابطه با خوانش خویش از زنان فمنیست بیش از این‌ها باید به آن فکر کند و سیاست بازنمایی‌اش را در نسبت با واقعیت این روزهای زنان از نو صورتبندی کند.

نقد و نظری بر نمایش «من و گربه پری» به کارگردانی شهره سلطانی
ناگفته‌های زندگی مشترک با حیوانات
قفس یعنی حبسِ نفس
احمدرضا حجارزاده
تئاتر به عنوان یکی از هنرهای پرطرفدار و تاثیرگذار علاوه بر سرگرم‌سازی تماشاگران، رسالت دیگری دارد و آن طرح دغدغه‌های زندگی آدم‌ها و ایجاد اندیشه در آنهاست. تئاتر این قابلیت را دارد تا به مدد آن هر مساله‌ای را که بشر درگیر آن است، به تصویر و چالش بکشد. یکی از مهم‌ترین مسائل مردم ایران از دیرباز تا امروز، موضوع نگهداری از حیوانات خانگی و احترام به حقوق آنهاست که متاسفانه در این زمینه هیچگاه به درستی و
کفایت فرهنگسازی نشده. اسفندماه سال گذشته نمایش «ساعت آخر» به نویسندگی و کارگردانی مونا موسوی در پردیس تئاتر شهرزاد با موضوع حمایت از حقوق حیوانات روی صحنه رفت و گرچه نمایش چندان موفقی نبود اما به لحاظ محتوا، دست روی یکی از مهم‌ترین موضوعات جهان امروز به‌ویژه در کشورهای جهان سوم گذاشته بود. اکنون در ادامه همان دغدغه، شهره سلطانی نمایش «من و گربه پری» را به صحنه آورده که نگاهی دیگر و بهتر به هم‌زیستی انسان و حیوان در جامعه شهری امروز ... دیدن ادامه ›› دارد. از آن‌جا که طی سال‌های گذشته، میزان تقاضا و علاقه مردم ـ بخصوص بانوان ـ به نگه‌داری از سگ‌ها و گربه‌ها افزایش داشته، پرداختن به این مساله در بستر تئاتر را باید یک اتفاق نیکو تلقی کرد که امیدواریم روند تولید چنین نمایش‌های دغدغه‌مندی ادامه‌دار و بر سبک زندگی مردم تاثیرگذار باشد.
در نمایش «من و گربه پری» گرچه خط اصلی داستان بر محور سرپرستی پری (شهره سلطانی) از یک گربه استوار است، ولی سیمین امیریان در مقام نویسنده نمایش‌نامه از دیگر مسائلی که زنان و البته مردان امروز با آن مواجه‌اند غافل نبوده و از هر کدام به میزان لازم چاشنی متن خود کرده. نمایش با تعریف تازه‌ای از پدیده ازدواج به روایت ساسان/ همسر پری (بهروز پناهنده) آغاز می‌شود که برخلاف تصور غالباً منفی عمومِ مردم از ازدواج، این اتفاق را یک موهبت بزرگ می‌پندارد و کاملاً از آن راضی‌ست اما در همیشه بر یک پاشنه نمی‌چرخد، چون ممکن است همین زن عاشق و مهربان، یک روز از بی‌کاری حوصله‌اش سر برود و ناگهان تحت تاثیر مطالعات فلسفی و تاریخی و البته فضای مجازی، پرچم دفاع از جنبش‌های زنانه بردارد و خود را با زنانی مقایسه بکند که در طول تاریخ دوشادوش مردان و گاهی جلوتر از آنها حرکت کرده‌اند. پری نیز یکی از همین زن‌هاست که وقتی حوصله‌اش از بی‌کاری و تنهایی در خانه سر می‌رود، به همسرش یادآوری می‌کند زنان بعد از ازدواج، وظایفی بیش از شستن و رُفتن و پختن دارند و برای تثبیت حرفش از زنان موفق تاریخ ایران مانند آتوسا (اولین زن شاعر)، بیجه مُنَجمه (اخترشناس و ادیب)، رابعه بلخی (شاعر پارسی‌گوی) و مهستی گنجوی (شاعر) نام می‌برد که ساسان هیچ‌کدام را نمی‌شناسد و با شخصیت‌های هم‌نام آنها شوخی می‌کند. حتی وقتی ساسان حق را به زنش می‌دهد و او را به خریدکردن و آرایشگاه‌رفتن ترغیب می‌کند پری آرام نمی‌گیرد، چراکه اساساً مساله او این چیزها نیست. مساله آنست که وقتی همسرش در منزل نیست، او تنهاست و کاری برای انجام‌دادن ندارد. پس تصمیم دارد گربه‌ای را به سرپرستی بگیرد! ماجرا از همین‌جا شروع می‌شود، چون نگه‌داری از گربه در آپارتمان نودمتری برای پری تنها جنبه سرگرمی دارد، نه دغدغه حمایت از حیوانات بی‌پناه. همان‌طور که شوهرش در پایان نمایش به او می‌گوید «تو فقط یک اسباب‌بازی می‌خواستی».
امیریان داستان اصلی را در بستر طنزی ظریف پیش می‌برد تا تماشاگر علاوه بر خندیدن به موقعیت‌های مضحک یک زندگی مشترک، با نمایش همراهی و پیام آن را دریافت بکند. از این منظر، شوخی‌های کلامی و رفتاری مرتبط با موضوع اصلی، خیلی خوب در دل کار نِشسته و به نتیجه دلخواه نویسنده می‌رسد. مثل شوخی با حمام‌کردن گربه، تغییر ذائقه‌اش توسط ساسان در غیاب پری یا خروج از منزل و عاشق‌شدن گربه که خیلی بانمک نوشته و اجرا شده‌اند. غیر از این، امیریان در لحظه‌های زندگی زوج اصلی هم جزییات تلخ و شیرینی را گنجانده که در بازتابی آینه‌وار از رفتار اجتماعی مردم امروز، نقدی بر تغییر روحیه آنها و ناآشنایی با سرپرستی حیوانات است. برای نمونه ببینید لحظه‌ای را که پری می‌خواهد با لوس‌کردن خود، حرفش را در مورد گربه‌آوردن به کرسی بنشاند و ساسان بلافاصله می‌گوید:«این لحن بچگونه چه سَمّی بود که بین زن و شوهرها مد شد؟!». با این‌حال بهتر بود نویسنده از شعارزدگی در اواخر متن پرهیز می‌کرد. هرچه نیمه اول نمایش‌نامه قصه‌گو و جذاب است، به پایان که نزدیک می‌شویم شعارپراکنی بر دیالوگ‌ها غالب می‌شود و نمایش‌نامه فرم بیانیه به خود می‌گیرد. وقتی جای پری و شوهرش در وابستگی به گربه عوض می‌شود، ساسان که حالا به درک و هم‌دلی با موقعیت مظلومانه گربه رسیده و حبس جانور در قفس که موجب مرگش شده، او را به اوج خشم و اندوه رسانده، شعارهای تکراری درباره حمایت از حیوانات سر می‌دهد. باغ‌وحش و قفس را تقبیح می‌کند و آنها را ظالمانه می‌پندارد. نکته عجیب این‌که نویسنده در متن خود کم‌ترین اشاره‌ای به برخوردهای نادرست نظام حاکم با مساله نگه‌داری از حیوانات خانگی نکرده است. در عوض، شوخی‌های اروتیک فراوانی را در متن گنجانده که ربطی به فضای کلی نمایش ندارند و عملاً یکدستی مسیر نمایش‌نامه را بر هم زده‌اند. آیا نیاز است چند بار ببینیم پری برای دستیابی به خواسته‌هایش، از ترفند لوندی و عشوه‌گری نزد شوهرش استفاده می‌کند؟! تکرار این موقعیت‌های به‌ظاهر خنده‌دار، علاوه بر این‌که اصالت و عشق واقعی زن و مرد را زیر سوال می‌بَرد، زنان را موجوداتی فریبکار در زندگی و مردها را ضعیف‌النفس در قبال نیاز جنسی و گرسنگی نشان می‌دهد.
اما برگ برنده نمایش «من...»،کارگردانی و بازی‌های خوب بازیگران است. شهره سلطانی هرچند بیش‌تر به‌عنوان بازیگر فعال بوده، در کارگردانی صاحب تجربه است.کارگردانی او در این نمایش، قابل توجه و تحسین‌برانگیز است. میزانسن‌ها، انتخاب موسیقی و استفاده خلاقانه از نور،گویای تسلط سلطانی بر کارگردانی‌ست. صحنه پایانی نمایش و طراحی نور روی زمین به شکل میله‌های قفس، خیلی خوب و در خدمت دیالوگ و مفهوم کار شکل گرفته است. حضور سلطانی به عنوان بازیگر نقش پری، شاید می‌توانست موجب ضعف کارگردانی او بشود که خوش‌بختانه چنین اتفاقی نیفتاده و کارگردانی و نقش‌آفرینی او با کیفیت بالا و در سطح حرفه‌ای انجام شده است. سلطانی ریتم نمایش را در طول اجرا به خوبی حفظ کرده تا مخاطب حین تماشای نمایش، حتی برای یک لحظه خستگی و کلافگی را احساس نکند. همچنین انتخاب دو راوی هم‌زمان و یک‌شکل در نقش ساسان و گربه ایده خلاقانه‌ای است که بر جذابیت نمایش افزوده.کارگردان به سادگی می‌توانست راوی اصلی را به صدای پِلی‌بَک تبدیل و برای نقش گربه از عروسک استفاده بکند، ولی به کارگرفتن راوی زنده در دو نقش همسر/گربه، تمهید بسیار هوشمندانه‌ای برای تاثیرگذاری و تماشایی‌ترشدن نمایش بوده است. با وجود این، بهتر بود رقص و آواز ساسان در صحنه سیاه‌مستی او، حذف یا به گونه‌ای اجرا می‌شد که فرم بازاری و عامه‌پسند پیدا نکند.
بازی هر سه بازیگر نمایش، دیدنی و دوست‌داشتنی است. بهروز پناهنده که چندی پیش در نمایش تاریخی و سنتی «مجلس توبه‌نامه‌نویسی اسماعیل بزاز» خوش درخشیده بود، این‌جا در یک نقش مدرن و متفاوت با بازی بی‌نقص خود تماشاگر را غافلگیر می‌کند. به ویژه این‌که حضورش در دو نقش همسر/گربه کاملاً هدایت‌شده است و تغییر صدای او در نقش گربه، توی ذوق نمی‌زند. شهره سلطانی نیز نقش یک زن پرتوقعِ تنوع‌طلب و امروزی را خیلی روان و باورپذیر بازی کرده اما بازی مجتبی رجبی‌معمار بسیار شگفت‌انگیز و به‌یادماندنی‌ست. او نقش ساسان را چنان دقیق و تکنیکی بازی می‌کند که انگار خارج از صحنه و در دنیای واقعی هم همیشه چنین مردی بوده. رجبی‌معمار نه وارد فضای تیپ و اغراق می‌شود و نه از اصول دراماتیک بازیگری بیرون می‌زند. این بازیگر پابه‌پای هم‌بازی‌های خود، حس کاراکترش را متناسب با همان لحظه به بهترین شکل ممکن اجرا می‌کند. البته باید بخشی از موفقیت او را در بازیگری مرهون انتخاب درست سلطانی برای نقش ساسان و هدایت کارگردان برای رسیدن به این کیفیت در بازی دانست.
در نهایت، نمایش «من و گربه پری» را می‌توان اثر اجتماعی دغدغه‌مندی با رویکرد روان‌شناسی دانست که در زمانی کوتاه از هم‌زیستی مسالمت‌آمیز انسان و حیوان می‌گوید و همچنین از حق حیات حیوانات به‌عنوان یکی از ساکنان زمین دفاع می‌کند؛ نکته‌ای که این روزها انسان‌های گرفتار و خودخواه،کم‌تر به آن توجه دارند.
 

زمینه‌های فعالیت

تئاتر

تماس‌ها

09123497405