درباره نمایش « من و گربه ی پری » به کارگردانی شهره سلطانی
دکتر مهدی موسوی میرکلائی
شاعر، نویسنده و مدرس دانشگاه
هشداری نهفته در یک انسانپنداری
از زمانی که صادق چوبک در پایانبندی داستان “قفس” دغدغهای جدی را مطرح کرد تا الان چیزی تغییر نکرده است. فقط زندگی قدری آسانتر شده
... دیدن ادامه ››
و موبایل و فستفود و چند چیز دیگر به ظرف زیستی ما انسانها اضافه شده است. اضافاتی که توان تغییر ماهیت نوع بشر را نداشته است. آنجا مرغ و خروسهای محبوس در قفس، انسانی را از پشت میلهها مشاهده کردند که تخم مرغ تازه را به طرزی وحشیانه و به سرعت در گودال دهان فروبرد. لحن مشمئزکنندهی چوبک در انتهای داستان به دنبال القای این سوال مهم بود که واقعاً “ما از زاویهدید یک حیوان چگونه دیده میشویم؟”
ما به طور روزانه آنها را میکشیم و تبدیل به همبرگر و ژامبون میکنیم در حالی که در تمام این مدت هیچگونه آسیبی از جانب آنان به ما نمیرسد.
واقعیتی دردناک که در تئاتر “من و گربهی پری” به شیوهای امروزین در یک رابطه زن و شوهری پیگیری شده است.
پری، گربهای را به خانه میآورد و ساسان در ابتدا مخالفت میورزد. تئاتر به مرور با اشاره به مشابهتهای حیوان و انسان چشماندازهایی را به روی مخاطب میگشاید که هر کدام طعنهای جدی به سبک زندگی بخشی از بدنهی اجتماع روزگار ما دارد.
همانطور که از اسم تئاتر بر میآید محور نه خود پری بلکه گربهی اوست. نویسنده و در پی آن کارگردان با تغییرات مکرر راوی با بیانی طنزگونه قصه را گاهی از چشم شخصیت انسان وگاهی حیوان نگاه میکند. تئاتر ریتمی حسابشده و ضربآهنگی معتدل دارد و تا پایان ماجرا، مخاطب با هر سلیقه و سطح دانش به خود وا نهاده نمیشود که حوصلهاش برای لحظهای سر برود و از تاثیر متن بر او کاسته شود. صحنه مینیمالیستیی چیدمان شده است و از تمام جزئیاتش به دقت استفاده شده است. محتوا دقیقاً از جامعهی امروز سرچشمه گرفته و آگاهی کم عمق برآمده از فضای مجازی در جای جای نمایش به مسخرگی گرفته میشود.
در مجموع میتوان “من وگربهی پری” شهره سلطانی را یک تئاتر موفق و خوشساخت قلمداد کرد که احتمالاً از جانب مخاطب و منتقد نمرهی قبولی دریافت خواهد کرد.