یک بار باید ببینی و از تسلط بازیگران و کارگردانی و هماهنگی و طنز و لباس و نور و چه و چه، کیف کنی و لذت ببری و یک بار هم باید ببینی و فقط یه کم فکر کنی، خیلی مختصر و نه خیلی عمیق.
مفهوم و قدر و اندازه، ساده به نظر میان ولی همزمان ساده نیستن، خندهدار به نظر میان ولی در اصل خندهدار نیستن همونطور گریهها و دردها و شادیها و...، هیچی سر جای خودش نیست ولی شاید هم هست، چون "زندگی" متاسفانه یا خوشبختانه همینه. این بود زندگی؟ آره حسینآقا همین بود و هست و خواهد بود :)
ولی من "سبکی" رو بیشترتر دوست داشتم.
تبریک به دوستان عزیز و مهربان و گرانقدرم؛ داریوش، کیوان، علی، محمدرضا، اشکان و همهی آدمهای "تو دل برو"ی این کار عزیز.
حتما ببینید "قلب نارنگی" رو :)
این دیدگاه و نظر شخصی منه، دیدگاه و نظر شما ممکنه فرق کنه! :)
من هم این کار رو دیدم، دوست هم داشتم در کل، اما واقعا معنای "بهترین تئاتری که در عمرم دیدم"، "سه بار دیدم، میخوام برم امروز برای بار چهارم ببینم" ، "بینظیر بود" و... رو متوجه نمیشم. شاید بحث سلیقه هست. در کل داستان بسیار سادهای داشت. بازی و صدای آقای ساعی خیلی خوب و تاثیرگذار و لذتبخش بود که کم و کاستیها رو میپوشاند، آقای محدث هم مثل همیشه عالی بودند. ضمنا نور و صحنه معمولی بود. بین آتیساز و این اثر، این اثر رو بیشتر دوست داشتم و بازی خوانندهها در دو اثر خیلی خوب بود.
خسته نباشید خدمت عوامل محترم این اثر.
یکی از تومخیترین جملههای رایج اینه که مثلا یه عده میان میگن: "مگه میشه فلانی یه کاری بسازه و اون کار خفن نباشه؟"
آره عزیزم میشه، چرا نشه؟ قطعا میشه، واقعا میشه :)
اکثرا هم کارِ آقا یا خانمِ فلانی رو هنوز ندیدن :)
من به همراه چند نفر از دوستانم به دیدن این نمایش نشستیم. من این کار رو دوست داشتم ولی دوستانم دوست نداشتند. در واقع من فکر میکنم شما یا این کار رو دوست دارید یا ندارید و حد وسطی وجود ندارد :)) دنیایی که آقای پشتکوهی ساخته بودند برایم خیلی جذاب بود.
یکی از شاخصترین و جذابترین ویژگیهای اثر، کارگردانیِ دقیق و تر و تمیزِ این اثر بود. نور، موسیقیِ زنده، صحنه و لباس همه در بهترین شکل ممکن و تقریبا بازیها.
اما زمان نمایش کمی زیاد بود و گاها بعضی شوخیها هم از حد معمول و قشنگش میزد بیرون :)
خسته نباشید خدمت تمامی عوامل این اثر.
نکتهای که بهش فکر میکردم و گفتم اینجا هم به شما بگم اینه که؛ تکرار میتواند باعث ایجاد طنز شود، در واقع با تکرار میشود از مخاطب خنده گرفت منتها تکرار زیاد خسته میکند. در این اثر تکرارها خیلی تکراری و پرتکرار بودند و زمانبر :)
اما در کل شما با اثری مواجه خواهید شد که طنز نسبتا تمیز و شسته رفتهای را به شما نشان میداد.
ضمنا بازیها بسیار درست و درخشان.
خسته نباشید خدمت تمامی عوامل این نمایش.
آنقدر نقاط و نکاتِ مثبت و درخشانِ این اثر زیاد بود که دیگر خرده و ایرادی به چشم نمیآمد. فقط به نظر من متن میتوانست خیلی بکرتر و درخشانتر باشد و همین.
عروسکگردانیها عالی، عروسکها عالی، نور عالی، صحنه عالی و.... عالی.
حتی به نظرم این اثر برای نوجوانها هم مناسب است.
دیدنِ این اثر چشمنواز رو از دست ندید.
خسته نباشید خدمت تمامی عوامل این اثر.
من اجراهای اول این اثر رو به همراه یکی از دوستانم تماشا کردم.
به نظر من،
بازی و اجرای آقای لاریان اولین و یکی از دوتا نقطهی قوت و درخشان این اثر بود،
مورد دیگر کارگردانی آقای دشتی، میزانسنها و صحنه بود.
با کمال احترام بازیِ خانم پروانه به شدت ضعیف بود طوری که این موضوع توی چشم میزد. بازیِ گیراتر و درستتر و بااحساسترِ ایشان و در واقع نقشِ ایشان، میتوانست چندین پله به درخشندگی اثر بیفزاید.
ضمنا من هنوز اثر تهران پاریس تهران را ندیدم. احساس میکنم با دیدن این اثر که خوشبختانه تمدید شده، میشه نقد دقیقتر و پرتوقعتری نوشت. :)
خسته نباشید خدمت تمامی عوامل این اثر.