در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال فرامرز فرخ | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 04:13:22
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
آتش به دلم زدی و ، من خوابم برد
چون دزد شد و آمد و مهتابم برد

تابید به دل ، دوباره نوری از تو
تا اینکه قرار از دل بی تابم برد
============
مستت نشدم هستی پستم رو شد
با بی خبری وجود من همسو شد

بیدار چرا نگشتم از بیداری ت
این قصه ی من غُصه ی تو در تو شد
==============
هی توبه کنم دل مرا گمراهیست
کوهی ... دیدن ادامه ›› ز گنه چو دادی ام از کاهیست

دست از سر من بیا و بردار دمی
همواره دلم ز تو دل پر آهیست
================
او بخشد همه گناه اگر میخواهی
گوید که بیا بنده ز هرگمراهی

من را تو ببین و با ادب باش دمی
نادم چو شدی ببخشمت با آهی
۲ نفر این را امتیاز داده‌اند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
گناهش همه دید و رسوا نکرد
ولی او مّصر گشت و پروا نکرد
چو آرامش خود در آن جسته بود
رسید آخر عمر و پیدا نکرد
۱ نفر این را امتیاز داده‌است
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
چه عاشقانه و ، بی ادعا شما رفتید
ز جسم و خاک رها گشته ، تا خدا رفتید
نداند آنکه به دنیای پست مشغول است
ز خود چگونه گذشتید و یا چرا رفتید
-
خوشا به حال خوش و آن سعادت زیبا
وضوی خون و شهادت عبادت زیبا
مدافعان حرم افتخارشان این است
به آن دفاع و دلیری ، شهادت زیبا


۱ نفر این را امتیاز داده‌است
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

باسمه تعالی

می رسد مهدی (عج)و عالم جمله مفتون می کند
عالم و آدم ز عشــــــــق خویش مجنــــون می کند

می رسد آن وعده ی ،نصـــر من الله عـــــاقبت
ظالمین را از قیامش خوار و مغبــــون می کند

می رسد آن جمعه ی دیدار یار منتظـَــــــــــــر
نا امیــد ابلیس و شیطانهای ملعون مــــی ... دیدن ادامه ›› کند

می رسد خورشید عالم تاب و از انوار خـــــود
شوره زار این جهان را سبز و گلگون می کند

می رسد آن کو عدالت ، انتظارش مــی برد
هر ستمگر را ز عدل و داد محـــزون می کند

می رسد گاه وصال و بگذرد وقت فـــــــراق
کل عالم را ز عطر خویش مشحـــون می کند

می رسد آنکس که دفع شر کند از مسلمیـن
کافرستان جهــــان را او دگرگون می کنــــد

یا مهدی

با ویرایش اندک 18/12/1392
۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
باسمه تعالی
روز علی اکبر و ..............روز جوانان شده
وقت گل و گلشن و سوسن و ریحان شده
زمزمه عشق از......... روز جوان می رسد
جلوه ی فصل دگر .........فصل بهران شده
ویژه شده روزگار .................بر اثر نوبهار
امر خدای بزرگ .......زنده تن و جان شده
نیست برای جوان .........مشکل لاینحلی
.............................
روز جوانان ما ...........روز علی جان شده
او که شهید ره ............خدا و قرآن شده
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۵
۲ نفر این را امتیاز داده‌اند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
لاک جیغــــــــــی بودم و از لاک بیرون آمدم
ترس خود کردم رهــــــا بی باک بیرون آمدم
-
چشم خود را شسته ام یک جور دیگر دیده ام
رفته ام آزاد و اما ، سوی حـــــــق پیچیده ام
-
رفته ام عمری خطا رنجانده خوبان را ز خود
دور کردم دور کردم روح ایمـــــان را ز خود
-
مو و آرایش عیان کردم چو بر، نامحـــرمان
من پشیمانم کنم اقرار، با فعل و زبــــــــــــان
- ... دیدن ادامه ››
ای خــــدا کن توبه ی من را ، قبول و راه ده
راه خوبـــــــــــی را ، نشان بنده ی گمراه ده
-
میکنم تبلیغ دین ، زین پس که جبرانش کنم
جان فدای خالق و ، آیات قرآنــــــــــش کنم

۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۵
۲ نفر این را امتیاز داده‌اند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
باسمه تعالی

چرا آخر نگاهت را ندیدم
بخواندم لیک راهت را ندیدم
همیشه غرق خود بودم خدایا
چرا من شکل ماهت را ندیدم

حقیقت را مدام انکار کردم
گناهت را ولی بسیار کردم
اسیر بند خودخواهی شدم من
وجودم مستحق نار کردم

میان حرف من همواره بوق است
گهی غیبت نمودم گه دروغ است
تو را دیدم ولی، انکار کردم
چنین شد روزگام بی فروغ است
۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
باسمه تعالی

ابلهی با خودش چنین می گفت
که جوانی خوشا که برگردد
-
کاشکی ز فرش منزل ما
همه ی شهر با خبر گردد
-
در خیابان و کوی و برزن ها
تا لگد کوب رهگذر گردد
-
من شنیدم که قیمتش افزون
قدرش البته بیشتر گردد
-
چرک و آلوده اش ببینی تو
آن ... دیدن ادامه ›› زمان که به خانه برگردد
-
به یقین عقل خود ز کف داده
فکر باطل همیشه شر گردد
-
فرش زیبا چو پا به منزل خورد
آن زمان چون طلا و زر گردد
-
نه که در کوچه و خیابانها
پای کوب بنی بشر گردد
-
گوش اگر نشنود و کر گردد
حرف حق جمله بی اثر گردد
۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۵
۲ نفر این را امتیاز داده‌اند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
باسمه تعالی

توشیح یا ابالفضل (ع)

یا ابوفاضل که یاری بر امام
با ادب بودی امامت را مدام

ای وفا را کرده معنا در عمل
معنی کار تو شد خیر العمل

بردی از دلهای ما صبرر و قرار
از تو شد تفسیر لفظ اقتدار

امر مولایت خریداری ... دیدن ادامه ›› به جان
لحظه ای رو را نتابیدی از آن

لب نکردی تر به آب خوشگوار
کاینچنین مانده وفایت ماندگار

فهم تو از چون منی دشوار شد
گر تلاش او بسی بسیار شد

ضربتت بنموده لشکر ها تباه
روزگار خود پرستان شد سیاه

لا تو گفتی جز به ذات سرمدی
تا بساط ظالمان برهم زدی


۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۵
۲ نفر این را امتیاز داده‌اند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
یاسمه تعالی

توشیح سیزده رجب

سیزدهی گشته مبارک ، که غم از یاد ببر
غم دل را همگی، جمله تو بر باد ببر

یار ِ اول ز امامت به جهان چشم گشود
چو تویی شیعه او هر گنه از یاد ببر

زده ای جان و دلت را، چو به مهر نبوی(ص)
جان و دل را به علی (ع)داده ... دیدن ادامه ›› وآباد ببر

دگرت خوف نباشد به دل اندوه نگیر
معتکف گشته و آنگه تو دل شاد ببر

همه را در کف اخلاص بنه ور نه برو
رو ولی فرقت عشقش نه به فریاد ببر

رهرو راه ولایت به دلش نور هُداست
گر نباشد ، ز سرت مستی و هم باد ببر

جور این عشق کشیدیم وشکایت هرگز
چه کسی گفت که آن نیز، به استاد ببر

باده از جام ولایت بکشی درهمه عمر
به قیامت تو از این باده بسی شاد ببر

۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۵
علیرضا بابایی، فریبا غضنفری و سید فرشید جاهد این را امتیاز داده‌اند
بسیار زیبا، شخصا علاقه زیادی به توشیح دارم... درود و سپاس
۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۵
سلام سپاسگزارم خواهرم
۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
باسمه تعالی

پس چرا وضع روزگار این است

حمله ها از چه رو سوی دین است

-

از چه فرهنگ پست بیگانه

ما بدست خود آوریم خانه

-

کافران امتحان خود ، دادند

دیدی آخر ، به ذلت افتادند

-

پیروی کردنش ... دیدن ادامه ›› چه سودی داشت

جز جنایت ، مگر سرودی داشت

-

ادب و دین و معرفت گم شد

این بلا سوی جان مردم شد

-

خط او خط کفر و الحاد است

خائنان را ازو دلی شاد است

-

آنچه در بین خط خطی باشد

این کجا ، نقد دولتی باشد

-

نقد یک یک ، تمام افراد است

نقد تزویر و کفر و الحاد است

-

نقد حرف و تلاش ِ بیهوده ست

شهر خود خواه ما پر از دوده ست

-

شده ترویج ، حکم شیطانی

رفته از یاد ما ، مسلمانی

-

شد هنر وصف عاشق و معشوق

شده فرهنگ ما تمامی ...بوق

-

هر چه بازی به جای جدی شد

وحدت اما به سوی ضدی شد

-

بی ترحم ، همه به یکدیگر

چشمهامان به جمع بازیگر

-

یا به جمعی ، بنام بازی کن

خیز و با حق تو سرفرازی کن


24/6/1393

۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۵
۱ نفر این را امتیاز داده‌است
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
باسمه تعالی

به جای درس خود رفتی تو.. گوشی
چرا علاف این......... تبلت فروشی
-
گرفتیم عاقبت........ اون رو خریدی
تو عمرت رو چه ارزون می فروشی
-
خودت رو می کنی آخر.... اسیرش
ولی معتاد اون......... دنیای توشی
-
جدا می شی ز مردم ...... توی خونه
تو اینترنت شجاع ، بیرون چو ... دیدن ادامه ›› موشی
-
همه عمرت فدا کردی....... تو اونحا
نمیدونی هنوز........ چی رو بپوشی
-
زکف میدی .....تو فرهنگ خودی رو
چه چیزایی که ...میزاری توی گوشی
-
یه جا دم میزنی................ از معنویت
یه جا حامی سرسخت .......گوگوشی
-
اسیر و تشنه ی ........کسب علومی
تو اینترنت همش.. درعیش و نوشی
-
به دنبال کلَش ، فیفا ....... شب و روز
لباس رزم و جنگ خود .........بپوشی
-
تو از دست می دی هم خواب و خوراکت
خیال کرده که بابا ..........سخت کوشی
-
از این سایت می ری اما ، توی اون سایت
گرفتار و اسیر .................رنگ و روشی
-
نیاد روزی بری.....این سو و آن سو
که دنبال........ یه ذره مرگ موشی
-
اگه دیدی که نابینا و............... چاهه
گناهه این سکوت و این ........خموشی

۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۵
۲ نفر این را امتیاز داده‌اند
البته این رو هم اضافه کنم که به شخصه حامی سرسخت خانم گوگوشم.
۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۵
خوشبختانه این یکی رو لا اقل من نیستم
۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
به نام خدا

پسندم حرف حقی را که گفتی
حقیقت را تو هرگز کی نهفتی
-
ولیکن دیگری ، زیبا سروده
دل من را به نیکویی ، ربوده
-
دگر باطل بگفته حرف خود را
پذیرفتم به هر آشی ، نخود را
-
مهم شعروهنرباشد دراین جا
برای معرفت ، شد کمترین جا
-
بیا تکلیف خود ، ... دیدن ادامه ›› بنما تو روشن
ز یک رنگی شود دنیا چو گلشن
-
سه کس دعوا چو می کردند باهم
بساط رفتن قاضی فراهم
-
یکی گفتا که قاضی حرفم این است
که قاضی گفت حق با تو یقین است
-
دگر گفت اینکه مطلب زین قرار است
و قاضی گفت حقت با تو یار است
-
ولیکن شخص سوم اینچنین گفت
حقیقت را ز ِمن ، باید که بشنفت
-
شنیدم حرف حق، تنها تو گفتی
که هم با قدرت و ، گردن کلفتی
-
بیا تکلیف خود را، کن تو روشن
ز یک رنگی شود دنیا چو گلشن

14/2/1393 با ویرایش

پذیرای نقد
۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۵
۱ نفر این را امتیاز داده‌است
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
منم یک مادری که با حجابم
ولیکن دخترم بی اعتقاده .*(به حجاب)

نگفتم بهر دختر حرف دین را
که ای دختر حجاب تو جهاده

نه گفتم نه عمل نیکو نمودم
بدین سان تربیت عین فساده

نفهمیدم حجاب از حق عطا شد
نکردم انتخابش با اراده

فقط عادت نمودم این روش را
چنین فکری فقط در حزب باده

نکردم ... دیدن ادامه ›› من وفا بر عهد و پیمان
که این دختر به این راه اوفتاده

ز دینداری ندید از من نشانی
که جاهل شد اگر چه با سواده

**************

من اما مادری با اعتقادم
بوَد چادر برایم همچو تاجی

به اخلاق نکو طی کردم ایام
شدم از بهر دختر همچو ناجی

نمودم تربیت او را به نیکی
که کفران را نمیباشد علاجی

نکردم غیبتی من این و آن را
به خوش خلقی شدم همچون سِراجی

که راه حق عیان کردم به دختر
طواف کعبه اینجا کردم حاجی

حقیقت را بیان کردم همیشه
نبودم من به مانند سَراجی

به پاکی حفظ کردم من حجابم
به شیطان ها ندادم هیچ باجی

بدادم درس دینداری به فرزند
نمودم عاملش بی احتجاجی

3/11/1392
۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
باسمه تعالی

مال بیت المال وغارت ها چرا
عزت انسان کجا و، این حقارت ها کجا
با خدا و خالق دنیا و عقبا دشمنی.....
می کنی و چشم خود را
بر ندیدن میزنی
خشم خالق با چه قیمت
یک نگاه بی لجام!!!!
ای برادر حفظ کن چشمت
تو از مکر مدام
خشم خالق با چه قیمت
قیمت یک تار مو!!!!
گر که می ارزد ... دیدن ادامه ›› تو خواهر
سرّ این کارت بگو
زود باشد که شود پایان عمر ما همه
ای خوشا آنکس که بودش از قیامت واهمه
بر طریق بندگی همواره می باش و بگو
ای خدا من بنده ام حفظم کن از مکر عدو
هم ز شیطان و ، هم از وسواس او
کن حذر، بنما عمل فرمان خالق ، مو به مو

18/7/1394
۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
باسمه تعالی

ترجمه منظوم سوره حمد

بنامت خدا مهربانی و، برتر
به نیکان ولیکن ،تویی مهربانتر

ترا شکرکرده که شکر تو شاید
چوهر بنده ای که ، تشکر نماید

تو میپروری خلق خود را خدایا
توما را و هم ،خالقی ماسوی را

به نیکان همیشه ... دیدن ادامه ›› تو برتر زجانی
به این قدرت خود ولی مهربانی

تویی مالک رستخیز و ، قیامت
به ما می نمائی همیشه ، عنایت

تو را میپرستیم و ، تنها شما را
خدایا خدایا ،کمک کن تو ما را

همان ره که مردان نیک تو رفتند
به غیر از تو راهی دگررا نرفتند

هدایت نمودی و ، نعمت تو دادی
و عشق خودت را به دلها ، نهادی

نه آنها که خشم تو را برگزیدند
نه آنها که گمراهی خود خریدند

8/6/1394
۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۵
۲ نفر این را امتیاز داده‌اند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
باسمه تعالی

ای تو دریای ادب ، عباس جان
ابن ِ مولا شیر ِ رب ، عباس جان
-
دست و چشمت آب را ،دید و نخورد
زان گذشتی خشک لب ، عباس جان
-
از وفایت ، بی وفایان ِ زمان
ازخجالت گشته آب،عباس جان
-
روی خود ای حضرت فضل و کرم
از من عاصی متاب ، عباس جان

12/8/1393
۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۵
آرزو نوری، سید فرشید جاهد و کیمیا TAV این را امتیاز داده‌اند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
باسمه تعالی

ترک گناه کردن و دلپاکی ات بدان ااا با هم خوشند و از هم جدا مدان

یاران از دشمنان نشناختیم ااا زین رهیده سوی آن بشتافتیم

دروغ و ریا و فریب و دغل ااا شتابم کجا تا به خیر العمل

دوستی با گرگ اوج ابلهی ست ااا دشمنی با دوستانت گمرهی ست

دریغا دل به شیطان ها سپردیم ااا دمی دل را به سوی حق نبردیم
۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۵
۱ نفر این را امتیاز داده‌است
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
باسمه تعالی

می رسد مردی که عالم را دگرگــــــون مـی کند
یک جهانی را ز عشق خویش مجنون می کند

می رسد آن وعده ی ،نصـــر من الله عـــــاقبت
ظالمین را از قیامش خوار و مغبــــون می کند

می رسد آن جمعه ی دیدار یار منتظـَــــــــــــر
نا امیــد ابلیس و شیطانهای ملعون مــــی کند

می رسد خورشید عالم تاب و از انوار خـــــود
شوره ... دیدن ادامه ›› زار این جهان را سبز و گلگون می کند

می رسد آن کو عدالت ، انتظارش مــی برد
هر ستمگر را ز عدل و داد محـــزون می کند

می رسد گاه وصال و بگذرد وقت فـــــــراق
کل عالم را ز عطر خویش مشحـــون می کند

می رسد آنکس که دفع شر کند از مسلمیـــــن
کافرستان جهــــان را او دگرگون می کنــــد

یا مهدی
۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۵
۲ نفر این را امتیاز داده‌اند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
باسمه تعالی

بیا تکلیف خود ، بنما تو روشن
--------------------------------

پسندیدم چو حقی را که گفتی
حقیقت را تو هرگز کی نهفتی
-
ولیکن دیگر ی ، زیبا سروده
دل من را به نیکویی ، ربوده
-
دگر باطل بگفته حرف خود را
پذیرفتم به هر آشی ، نخود را
-
مهم شعر و هنر ... دیدن ادامه ›› باشد در اینجا
برای معرفت ، شد کمترین جا
-
بیا تکلیف خود ، بنما تو روشن
ز یک رنگی شود دنیا چو گلشن
-
سه کس دعوا نمودند ی فراهم
برفتند و سوی قاضی ، با هم
-
یکی گفتا که قاضی حرفم این است
بگفت قاضی که حق با تو یقین است
-
دگر گفتا که مطلب زین قرار است
بگفت قاضی که حقت با تو یار است
-
سوم شخص لیک، با قاضی چنین گفت
حقیقت را ز ِمن ، باید که بشنفت
-
بگفتا اتفاقاً ، حقیقت را تو گفتی
که هم با قدرت و ، گردن کلفتی
-
بیا تکلیف خود ، بنما تو روشن
ز یک رنگی شود دنیا چو گلشن

15/2/1393
۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید