آتش به دلم زدی و ، من خوابم برد
چون دزد شد و آمد و مهتابم برد
تابید به دل ، دوباره نوری از تو
تا اینکه قرار از دل بی تابم برد
============
مستت نشدم هستی پستم رو شد
با بی خبری وجود من همسو شد
بیدار چرا نگشتم از بیداری ت
این قصه ی من غُصه ی تو در تو شد
==============
هی توبه کنم دل مرا گمراهیست
کوهی
... دیدن ادامه ››
ز گنه چو دادی ام از کاهیست
دست از سر من بیا و بردار دمی
همواره دلم ز تو دل پر آهیست
================
او بخشد همه گناه اگر میخواهی
گوید که بیا بنده ز هرگمراهی
من را تو ببین و با ادب باش دمی
نادم چو شدی ببخشمت با آهی