یادداشتی از هادی حوری
امشب " شانس داشتن ته دیگ " را داشتم.
ته دیگی از آشپزخانه کاوه مهدوی که هم خوب نوشته بود و هم خوب کارگردانی کرده بود . به قولی آب و دانش از هم جدا نبود و ته دیگی هم داشت جایتان خالی چرب وچیلی و برشته .
اما جدا از تمام این حرفها " شانس داشتن ته دیگ" نمایشی بی ادعاست که بسیار بسیار بهتر از بسیاری "نمایشی واره های" پر مدعاست.
متن، فضای بسیار خوبی برای تحرک تخیل و اندیشه تماشاچی اش باز میکند و از همین دریچه تماشاچی با آدمها و قصه هایشان یکی می شود و آنها را در خود و در کنار خود می یابد و دنبالشان میرود تا آنها را بشناسد و داستان شان را تا به آخر همراه شود.
با این گونه متنی شما نه تنها زمان را در سه دهه طی می کنید بلکه بی هیچ خستگی جغرافیایی گسترده ای را در ذهن خویش در می نوردید بی آنکه نشانه هایش را گم کنید و در بازگشت های دراماتیک ،آن را باز نشناسید. در این میان کارگردانی خلاقانه و هدایت درست بازیگران و استفاده درست از توانایی ها ،به صحنه صمیمیتی درست را میدهد تا شما در آن میانه وصله ناجور نبینید و همه بازیگران نیز از حق نگذریم بسیار خوب همه چیز را از خود کرده اند و انرژی درستی که به
... دیدن ادامه ››
خوبی در تمام طول نمایش تقسیم شده و ضرباهنگی درست را در اختیار تماشاچی قرار میدهد و فاصله گذاری های مناسب و استفاده خوب و درست از ظرفیت های تئاتریکال که بسیار به دل می نشیند.
من به واقع از تماشای این نمایش ساده اما عمیق لذت بردم و از آنچه در ذات این اندیشه بود کیفور شدم. ته دیگ و حرمت برخوان نشستن تنها بهانه ای ست برای نویسنده ، من و ما که تاثیر روابط و چالش های اجتماعی را بر زندگی ها و خودمان راحت تر و بهتر ببینیم.
ضمنا این نمایش یک بازیگر نوجوان هم دارد که بسیار دوست داشتنی ست و باور کنید اغراق نیست که از "ته دیگ" هم خوردنی تر است...
و در انتها اینکه من تماشای این نمایش را مرهون لطف بازیگر جوان و خوب مان "سینا نصرالهی" عزیزم هستم که مهمانم کرد تا در ته دیگشان شریک باشم و جای همه شما خالی بود .... و چرا خالی هنوز چند شبی دیگر در اداره تئاتر این دیگ به بار است . بفرمایید ته دیگ ...