در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال فرشید مجد | دیوار
S3 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 03:43:17
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
ستاره زد
سلام کن ...

سلام و درود می‌فرستم به همه دوستان توتیوالی عزیز!
اول از هر چیزی تبریک به همه برای اسباب‌کشی صفر و یکی به این سایت خوش‌رنگ و لعاب و یه خسته نباشید و دست مریزاد به تمام دوستای کاربلد خودمون که زحمت کشیدن و با تمام مشکلاتی که پیش روشون بود این فضا رو برای همه ما بوجود آوردن.
امممم خب فکر کنم اینجا بتونیم کلی از آهنگایی که هرکدوممون باهاشون تک‌تک لحظه‌های زندگیمون رو گذروندیم و با شنیدنشون کلی خاطره زنده میشه رو معرفی کنیم و خب سعی بر اینه که بتونیم اندوخته‌هامون رو در زمینه موسیقی بطور تخصصی‌ و موشکافانه‌تر با بقیه عزیزان به اشتراک بزاریم.
منِ کوچکترین خواستم آهنگ " ستاره زد، سلام کن " با صدای گرم و دلنشین فرمان فتحعیلان عزیز به شما دوستان معرفی کنم. در ابتدای این کار دکلمه‌ایی ... دیدن ادامه ›› با صدای وحید جلیلوند می‌شنویم که شور و حال عجیبی به این کار میده؛ اگه یادتون باشه چند سال پیش تیتراژ برنامه‌ای از شبکه پنج به همین نام بود. این آهنگ در آخرین آلبوم فرمان فتحعلیان به نام " با مردم بیگانه " قرار داره.
امشب بیشتر جنبه‌ی خوش‌آمدگویی رو برای همه‌مون داره و در روز‌های بعد کامل‌تر درباره این کار، فرمان فتحعلیان و آلبوم " با مردم بیگانه" حرف می‌زنیم.
لینک دانلود و همین‌طور کلیپ تصویری رو در آخر براتون گذاشتم
امیدوارم اولین ترانه که انتخاب شده به دل همه دوستان بشینه...
مانا باشید

شراب می دهند هان ، دو دست را سبو بگیر
دو دست را بلند کن ، بلند شو وضو بگیر
سبو وضو گرفته با ، شراب سرخ چشم تو
وضو گرفته با گلاب ناب سرخ چشم تو
بیا و سرمه ای به سایه های پلک شب بکش
تو سرخی انار را به لب بزن ، به لب بکش
عبیر و عود و مشک را سپند دانه دانه کن
چراغ داغ باغ را تجلی جوانه کن
طلوع دفع شمس را به صبح من غزل بگو
دو بیت از شکر بخوان ، سه مصرع از عسل بگو
به احترام نور او قیام کن ، قیام کن
در آسمان ترین زمین ستاره زد ، سلام کن

http://youtu.be/B_SvUmiRDXo

http://www.iransong.com/song/29267.htm
مرسی فرشید عزیز
۰۵ شهریور ۱۳۹۱
البته این ترانه رو آقای حافظ ایمانی سرودن!و فقط قسمتی از اون توسط فرمان فتحعلیان خونده شده با دکلمه ی وحید جلیلوند. حتی در تیتراژ برنامه ی "ستاره زد سلام کن" قرار بوده آقای ایمانی هم در کنار آقایان جلیلوند و فتحعلیان، دف بزنن ولی گویا به این برنامه نمی رسن.
ترانه ی کامل را اینجا ببینید:
http://hafez7.blogfa.com/post-8.aspx

آهنگساز ... دیدن ادامه ›› و خواننده : فرمان فتحعلیان
دکلمه : وحید جلیلوند
شعر : حافظ ایمانی



شراب می‌دهند هان! دو دست را سبو بگیر
دو دست را بلند کن ، بلند شو وضو بگیر

سبو وضو گرفته با شرابِ سرخ چشم تو
وضو گرفته با شرابِ نابِ سرخ چشم تو

بیا و سرمه‌ای به سایه‌های پلک شب بکش
و سرخی انار را به لب بزن ، به لب بکش

عبیر و مُشک و عود را سپندِ دانه‌دانه کن
چراغ داغ باغ را تجلّی جوانه کن

طلوع دف‌ِّ شمس را به صبح من غزل بگو
دو بیت از شکر بخوان ، سه مصرع از عسل بگو

شکر به شرط شاهدی به بزم خسروان بده
اذان بگو به گوش گل، گلاب زعفران بده

به احترام نور او قیام کن ! قیام کن !
در آسمان‌ترین زمین ستاره زد سلام کن !


این هم صفحه ی فیسبوک آقای ایمانی:
http://www.facebook.com/hafez.imani.3?ref=ts
http://www.facebook.com/photo.php?v=1372432266723
۰۵ شهریور ۱۳۹۱
مرسی از نیلوفر، حسین، هومن و سید محمد عزیز
و ممنون از سعیده احدی برای اطلاعات تکمیلیش، البته من حدود یک یا دو سال پیش این ترانه رو از رادیو مجددا شنیدم و اونجا شنیدم که وحید جلیلوند این ترانه رو گفته که احتمالا ایشون هم اشتباه میکردن؛ به هر حال مرسی سعیده جان که تصحیح کردی
۰۵ شهریور ۱۳۹۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بدون‌شک نام حسین کیانی همیشه منو وسوسه می‌کنه ! فرقی نمیکنه کارگردان باشه یا نویسنده، دراماتورژ یا ایده‌پرداز اثر..هنوز خاطره خوش "همه فرزندان خانوم آقا" و "خدارحم" از خاطرم پاک نشده!
اینبار کیانی با مشروطه‌خواه بیوه‌ای که فقط اسمی از مشروطه و آزادی‌خواهی را یدک می‌کشه به سالن اصلی اومده بود. بروشور کار پر بود از اسم‌هایی که هر کدومشون میتونه به تنهایی کلی مخاطب رو به سالن اجرا بکشونه ! فریده سپاه منصور، بهزاد فراهانی، سیامک صفری، محمود جعفری، مسعود میرطاهری، بهناز جعفری، آذر خوارزمی، شهرام حقیقت‌دوست، خسرو شهراز، رویا نونهالی، هومن سیدی، ...
یه شروع منحصربفرد ! کار با چنان ظرافتی شروع میشه که جای هیچ حرفی نمیذازه، طراحی صحنه سه بعدی، آواز حامد تمدن، درشکه و صدای سم اسب، همه و همه با هم عجین شده بودن تا فضای خفقان و کورسوی امید آزادی‌خواهان رو برای آزادی، به خوبی القا کنه. ده دقیقه‌ی اول کار یه طوری از کل کار جدا بود ( اینو بعد از 3 ساعت می‌فهمید!) بعد از این ده دقیقه نمایش همچنان تب و تاب دلنشینی داشت، صحنه پردازی عمارت پیر ولی توی شروع کار با ترکیب رنگ برگای پاییزی که افول استبداد رو نشون میداد خیلی خوب طراحی شده بود.
بعد از گذشت حدود نیم ساعت و بازگو شدن قصه، کار از ریتم خودش می‌افته. چندین و چند بار به بروشور نگاه کردم تا باز هم مطمئن شوم این متن رو حسین کیانی نوشته یا نه ! شخصیت‌پردازی کار اصلا یک‌دست نبود، جوری که حضور بعضی از کاراکتر ها فقط جنبه پر‌کردن داستان رو داشت. شاید حضور نوبتی کاراکتر‌های محبوب مخاطب، تنها چند دقیقه‌ای اجرا رو منقلب می‌کرد که متاسفانه تنها چند دقیقه بود. دیالوگ‌ها به خاطر وقوع زمان داستان اصلا جالب نبود، خیلی اوقات تنها ... دیدن ادامه ›› قسمت‌های ابتدایی جمله‌ها حس و حال قدیمی پیدا می‌کرد و انگار خود بازیگر خسته میشد تا انتها به همین منوال پیش بره و یکباره جمله‌ها به زمان حال ادا می‌شد. تم داستان انتخاب خوبی بود که موضوع بکری رو همرا داشت ولی ابدا بستر جالبی برای این داستان طراحی نشده بود. فقط گاهی جملاتی پراکنده درباره آزادی‌خواه و آزادی می‌شنیدیم که اصلا خوب ادا نمیشد و خیلی سمبلیک بود. روایت عاشقی "سهره" و "عبدل" تکرار ضعیف داستان عشقی "همه فرزندان خانم آغا" بود که هیچ جذابیتی نداشت مخصوصا برای کسایی که اون کار رو با بازی خود هومن سیدی دیده بودن. مدت زمان کار واقعا زیاد بود و دیدن بعضی از بازی‌ها و شنیدن دیالوگ‌ها کم انرژی روز اول، گذر زمان رو دیرتر می‌کرد.
چند لحظه از این کار به قدری زیبا پرداخته شده بود که انگار اصلا برای این نمایش نبود ( شاید هم قسمت‌های ضعیف برای این کار نبودند) صحنه حضور پیرولی و اقرار به گناه پیش خانواده و تقاضای قصاص بی‌نظیر بود (بازی بی‌نظیر استاد فراهانی) . تنها بخش‌های ابتدایی پرده اول و دوم جذابیت داشت و لحظه‌های بعد طوری پرداخته شده بود که گهگاهی تنش‌های میان شخصیت‌ها رنگ و لعابی به کار میداد اما باز همان روند کند و طراحی خسته کننده داستان! بخش‌های گوشه نشینی پیرولی و بخش‌ درد دلش با سرمه که می‌تونست بهتر از این باشه جزو بخش‌های ضعیف کار بود.
بازی‌های علی سلیمانی حقیقت دوست، خسرو شهراز و علی میلانی خوب بود. آذر خوارزمی ... نقطه قوت کار، دیالوگ گویی خاص خودش، پر انرژی، ادامه‌ی شخصیت‌های بی‌نقص "خداحافظی نکردی با نجمه، سورچی" و " همه فرزندان خانم آغا" ! بازی و بیان رویا میر علمی به قدری بد بود که به کاراکتر "سرمه" لطمه میزنه. رویا نونهالی هم با سبک راه رفتن خاص خودش بیشتر خاطر مخاطب رو آزرده میکنه تا حس یک بانوی به ظاهر مشروطه رو پر رنگ تر کنه. حضور سیامک صفری ... شاید خستگی و حضور در چند کار بود ولی به هر حال اصلا کاراکتر میردستان خوب نبود ! دیالوگایی که برای سیامک صفری نوشته شده بود واقعا ضعیف بود، صفری چند بار حس کرد که توی کافه تریا داره صدسال تنهایی رو اجرا می‌کنه !!!
موسیقی همراه و همگام با کار بود، خب مسلما اجرای اول تپق داره که اصلا هم جای تعجب نداره اما گاهی که دیالوگای خیلی مصنوعی پیام داستان رو بیان می‌کردن حضور موسیقی این نقص رو کمرنگ‌تر میکرد. سبک موسیقی انتخاب شده برای این کار عالی بود اما باز هم در انتها کار موسیقی انتخاب شده به نظر من یک جور بازی با احساسات تماشاگر بود که از سالن راضی بره که باز هم خلا دیدن یه نمایش قوی رو پر نکرد که نکرد.
این بار هم یه خدافظی سرد تو یه روز سرد با یه نمایش سرد !
خداحافظ سالن اصلی !!!
نقدت رو خواندم و تا قسمتی هم میپذیرم فرشید عزیزم

ولی با این همه اوصاف مشروطه بانو یکی از بهترین های صحنه سال 90 ماست...قبول میکنم بازی بد رویا میر علمی رو...بازی بد هومن سیدی ...گل درشت بودن پایان نمایشنامه رو قبول میکنم...

ولی بازهم یکی از بهترین نمایش های امسال ماست(کاش همه مثل تو اعتراض به کار میکردند و کلی نقد نمیکردند)
۱۶ دی ۱۳۹۰
اگر منتظر یه کار دلنشین چون بیداریخانه نسوان یا همه فرزندان خانم آقا از حسین کیانی بودی دقیقا بهت حق میدم که این کار به قدر ما سبقش دلنشین نبود اما این قضیه دلیل هایی داره چون اجرای سالن اصلی ، بزرگ بودن پروژه ، پر پرسناژ بودنش و ... که در یک نقد جداگون حتما بهش میپردازم .
ممنون فرشید جان که نوشتی و از ریز بینیت تو سیر نمایش لذت بردم
۱۶ دی ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
مترسک گفت
ای گندم تو گواه باش مرا برای ترساندن افریدند،
اما من عاشق پرنده ای بودم
که از گرسنگی مرد…

از: ناشناس
حاصل عشق مترسک به کلاغ مرگ یک مزرعه است . . .
۱۴ آبان ۱۳۹۰
آفرین واقعا عالی بود فرشید جان
۱۴ آبان ۱۳۹۰
ممنون از کژال و سهیل عزیز برای جمله‌های زیباشون
بهار جان همسفر بودن با شما سعادتی بود برای ما
مرضیه و سمیرا جان تشکر از لطفتون
فرزانه جان ارادت داریم نسبت به شما:دی
۱۴ آبان ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
چهل سال بعد
یا مرده‌ام ! که هیچ ،
و یا
نم نمای باران که به صورتم برسد
دلم هوای تو را خواهد کرد




از: ناشناس
واقعاً
من نمی دونم این بارون چی داره منو که دیوانه می کنه.فوقالعاده حسهای ناب میده.خاطرات عجیب ........ودلتنگی!!!
۱۱ آبان ۱۳۹۰
به به فرشید جان خودمون. خوبی هم محلی؟
زیبا بود زیاد..تشکر فرشید جان..
۱۲ آبان ۱۳۹۰
پس مرا به خاطر بسپار
۱۲ فروردین ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
با طعم ولپـــــــــــــــــــن!
بعد از مدتی "تئاتر" دیدیم ! عرض کردم "تئاتر" !
مهدی کوشکی رو باید دید! کارشو؛ حرفشو؛ ایده‌هاشو !
بازی با لت !
میری میشی ولپن! میشی گُرباچیو ! ولتر ! بوناریو !
متن عالی! دراماتورژی کوشکی معرکه؛ حسین ایرجی دستیار!
طراحی صحنه در عین هیچ بودن پر بود از همه چی ! به خیالت احترام میذاشت !!!
بازی‌ها روان و عالی!
انتخاب موسیقی !!! آرش صباغ و علی کوزهگر ! انتخاب آهنگ از یکی از شاهکارهای دنیای موسیقی the doors: pepole are stange
که واقعا این انتخاب موسیقی و اجرای خوبش حالی داد به ما اساسی !!!
خسته نباشید نقطه سر خط .
هنر خداگونه‌تر از علم است.
علم کشف می‌کند... هنر می‌آفریند!
درود بر شما،
خوش آمدین :)
۱۸ بهمن ۱۳۸۹
درود بر شما خوش آمدید
۱۹ بهمن ۱۳۸۹
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید