خانه پدری را باید دید.
فیلم یک سکانس افتتاحیه میخکوب کننده، چند بازی خوب، فضاسازی فوق العاده و موضوعی قابل بحث داره ( از این نظر فیلم کارکردی شبیه «خواهران مگدالن» یا «12 سال بردگی» میتونه داشته باشه و یادآور تفکر و منشی است که شاید در ظاهر مورد پسند نباشه ولی پس مانده هاش هم چنان در ناخودآگاه جمعی وجود داره و هرزگاهی چنین تلنگری برای یادآوریش الزامی است). با این حال صرف نظر از ایرادات روایی، چند نکته هنگام تماشای فیلم توی ذوق میزنه. یکی هم سطح نبودن بازی بازیگرانه که حداقل در یک مورد به شدت ناهمگون جلوه میکنه. دیگری وجه تکراری ماجراست که همسو با دیدگاه ناتورالیستی کارگردان است اما به نظر من بیش از اندازه بهش تاکید شده و نکته آخر که البته به سازندگان فیلم چندان ارتباطی نداره و بیشتر متوجه مسئولینه عدم اعمال محدودیت سنی برای تماشای فیلمه. دیشب هنگام تماشای فیلم چند ردیف جلوتر خانواده ای که احتمالا با بلیط های مهمان وارد شده بودند دختر بچه 5-6 ساله ای هم به همراه داشتند. من نمیدونم بعد از تماشای این فیلم دختر بچه نسبت به پدرش چه احساسی خواهد داشت (البته ممکنه این تجربه به کمکش بیاد و باعث حل و فصل شدن عقده الکترای او بشه!) و این رو هم میدونم که در درجه اول پدر و مادر خود بچه مقصرند که بدون تحقیق از محتوای چیزی که قراره براشون پخش بشه به تماشای فیلم نشستند، اما در این میان دیگرانی هم مقصرند که در مرحله اول این آگاهی رو به مخاطبینی که ندانسته وارد شدند نمی دهند و در مرحله دوم از ورود کسانی که براشون چنین محدودیت هایی بی معنی است جلوگیری نمی کنند.
من این فیلم رو دوست دارم (هر چند نه به اندازه «بودن یا نبودن») و دوست دارم که فیلم دیده بشه ولی با توجه به این که مسئولین نشان دادند که تمایلی برای اعمال محدودیت سنی هنگام اکران فیلم ها ندارند، بعید میدونم فیلم با همین سر و شکلی که در جشنواره قابل تماشاست بعدها هم نمایش داده بشه. پس مخلص کلام این که بشتابید.