چند شب پیش به تماشای این نمایش نشستیم. نمایش پیوتر اوهه اثری در ژانر تئاتر ابزورد است که با بهرهگیری از کمدی سیاه، نظامهای سرکوبگر و وضعیت
... دیدن ادامه ››
انسان در جوامع مدرن را به چالش میکشد. این نمایش، با موقعیتهایی در ظاهر مضحک اما عمیقا هولناک، به بررسی مکانیزمهای قدرت، بروکراسی و استحالهی فرد در مواجهه با سیستمهای اقتدارگرا میپردازد.
پیوتر اوهه، شخصیت اصلی نمایش، مردی عادی است که درگیر اتفاقی غیرمنتظره میشود؛ حکمی رسمی به دستش میرسد که اعلام میکند یک ببر خطرناک در حمام خانهاش زندگی میکند. این مسئله، زنجیرهای از وقایع را رقم میزند که در آن ماموران دولتی، نمایندگان قانون، دانشمندان و حتی مدیر یک سیرک به خانهی اوهه میآیند تا او را متقاعد کنند که ببر وجود دارد و او باید با این وضعیت کنار بیاید. در نهایت، تحت فشار مداوم، اوهه واقعیتی را که پیشتر انکار میکرد، میپذیرد و خود را با آن تطبیق میدهد.
نمایش از یک استعارهی قدرتمند بهره میبرد: ببری که هرگز دیده نمیشود، نماد تهدیدی خیالی است که توسط حکومت یا ساختارهای قدرت ساخته و ترویج میشود تا مردم را به پذیرش سلطه وادار کند. نمایش با طنزی هوشمندانه، نشان میدهد که چگونه حقیقت در نظامهای توتالیتر نه بر اساس واقعیت، بلکه بر مبنای منافع صاحبان قدرت شکل میگیرد. در این فضا، افراد حتی بدون مشاهدهی شواهد، تحت تاثیر تبلیغات و فشار جمعی، روایت رسمی را میپذیرند.
همانطور که در آثار برجستهی ابزوردیسم مانند نمایشنامههای ساموئل بکت و اوژن یونسکو دیده میشود، در پیوتر اوهه نیز از موقعیتهای غیرمنطقی برای افشای مکانیسمهای قدرت و انفعال انسان استفاده شده است. روند ورود شخصیتهای مختلف به خانهی اوهه، گفتوگوهای تکرارشونده و در نهایت پذیرش یک واقعیت تحمیلی، همگی نشانگر ساختاری است که در آن فردیت انسان در برابر سیستم فرو میپاشد. این نمایش یادآور جوامعی است که در آنها سرکوب، سانسور و پروپاگاندا، ادراک افراد را از واقعیت تغییر میدهد (و چه آشناست برای ما).
پیوتر اوهه نمایندهی انسانهایی است که در جامعهای استبدادی زندگی میکنند. او در ابتدا در برابر این روایت ساختگی مقاومت میکند، اما بهتدریج، تحت تأثیر فشار اجتماعی و استدلالهای متناقض شخصیتهای مختلف، حقیقت را فراموش کرده و خود را با واقعیت تحمیلی هماهنگ میکند.
سایر شخصیتها نیز نمادهایی از نهادهای قدرت هستند. مامور دولتی که حقیقت را نادیده میگیرد و اجرای بیچونوچرای دستورات را در اولویت قرار میدهد. دانشمند که با استدلالهای علمی جعلی، روایت رسمی را تقویت میکند. شکارچی که تجربهی شخصی خود را مبنای پذیرش تهدید قرار میدهد. مدیر سیرک که از این وضعیت برای منافع شخصی بهره میبرد. این کاراکترها تصویری از نظامهایی را ارائه میدهند که افراد را به پذیرش دروغ، انفعال و از خودبیگانگی سوق میدهند.
کارگردانی نمایش در خلق فضای غیرواقعی و ابزورد تا حدودی موفق بوده است. طراحی صحنه به خوبی فضای ذهنی و سوررئال نمایش را منعکس میکند. طراحی لباس نیز یکی از نکات حائز اهمیت است؛ لباسهای یکسان غریبهها، اشتراک آنها را در تلاش برای سلطه بر اوهه نشان میدهد. بازی بازیگران، بهویژه مرتضی حسینزاده در نقش اوهه، قابل توجه است و آنها توانستهاند پیچیدگیهای شخصیتی کاراکترها را بهخوبی به نمایش بگذارند.
پیوتر اوهه نمایشی تلخ و تأملبرانگیز است که با کمدی سیاه، ابزوردیسم و کنایههای تند و گزنده، مخاطب را با حقیقتی هولناک روبهرو میکند: چطور قدرت میتواند واقعیت را دگرگون کند و انسان را به پذیرش دروغ وادار سازد. این اثر نهتنها نقدی بر نظامهای توتالیتر، بلکه هشداری به تمامی جوامع است که چگونه حقیقت میتواند به ابزاری در دست قدرت تبدیل شود. در صورت اجرای مجدد، تماشای این نمایش توصیه میشود. خیلی ممنونم از همه عوامل.