به مناسبت پایان دور بیست و ششم از زندگی ام و آغاز دور بیست و هفتم !
به مدد پررودگار منّان ...
.................................................................................................................
ترانه های من همه شد فصل انتظار
ای آسمان ابری غم دیده کم ببار
پَرپَر شدند ثانیه ها در هجوم سالها
اما تو را به تیغ بُرّان زمان چه کار?
ننوشته دفتر عمرم همه شد برگ برگ
در دست این خزان بیرحم روزگار
ای
... دیدن ادامه ››
آنکه روی تو را ماه کرده قاب خویش
این قلب خسته از نگاه تو شد بیقرار
نگاه تو باران رحمت و این دل کویر شد
بَهر شفای آتش سینه کمی ببار
لبخند تو شده درمان چشم های من
ای روشنی دیده ام, لختی شکر ببار
دیوانه و بیمارم از هجر جمال تو
جز آن نگاه نافذ خود مرهمی نیار
(ج.امید)