در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال ریحانه الف | دیوار
S2 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 03:45:34
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
نمیدونم از اول تو خندیدن سخت بودم یا جدیدا بندرت تو تاترا میخندم. برام خنده دار نبود ولی لذت بخش بود، گریم و بازی آلفرد و بروز ترس و هیجاناتش. مصنوعی بودن کلارا،از صداش تا رژ لب و دست و پاش، اولش دلچسب نبود ولی به مرور میفهمیدی که بهترین حالت کلاراست. اون موهای زرد و قرمز تو ذوق زنی که اگه هر رنگ دیگه ای میشد، کلارا یه چیزی کم داشت. قدو قواره سرپاسبان، چشمهای گود رفته و بیرون زده ی زن آلفردو و ...
از عروسکا و عروسک گردان ها تشکر ویژه باید کرد. خیلی خوب، متفاوت، همه چی به جا و هماهنگ بودن.
کلا یه چیزی که تو هر کاری دوست دارم ببینم و برام ارزشمنده، خلاقیته. شلوارکای راه راه با جهت های مختلف، فنر دامن بی پارچه، کلاه های به اهتزاز در اومده، آکاردیونی که زنده نواخته میشه و شعر های موزون و صداهای گوش نواز، صحنه های متفاوت کلیسا یا اولین جلسه خوش آمد به کلارا و زردیو زردیو زردی...
کار بی نقصی نبود، ولی کاملا منصفانه خوبیهاش بیشتر از عیب هاش بود. به همه عوامل خسته نباشید میگم و متشکرم.
"نمیدونم از اول تو خندیدن سخت بودم یا جدیدا بندرت تو تاترا میخندم. برام خنده دار نبود ولی لذت بخش بود،"

این یعنی یک گروتسک بی عیب و موفق.
ریحانه خانم شک به دل راه ندهید، شما دقیقا به مقصد این نمایش رسیده اید.
۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۴
شما خانه کاغذی رو هم دیدین، نظرتون راجب اون چی بود؟؟ راجب اون صرفا واسه حفظ ادب و ناراحت و ناامید نکردن عواملش کامنت نذاشتم، وگرنه اسفبار بود!!
۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۴
امیدوارم تأخیرم در پاسخگویی حمل بر بی ادبی نشده باشد و سکوتی که اختیار نمودم خود جواب را دربرداشته باشد.
۰۷ خرداد ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
با سلام
موقع انتخاب صندلی برای روزهای دوشنبه و سه شنبه، تخفیف مذکور لحاظ نمیشود! لطفا پیگیری فرمایید.
اشکان نجاتی این را خواند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
با نهایت احترام و قدردانی ازهمه ی عوامل کار، بنظرم مردی برای تمام فصول در اصل و محتوا، تکرار سقراط بود. تکراری ضعیف. جدا از بحث تکراری بودن که خودش باعث دسته اول بودن سقراط میشد و من بعد از دیدنش، عطش روحیم به اون رو حس کردم و با تمام وجود ازش لذت بردمو شنیدن تک تک دیالوگ هاش برام مهم بود، سقراط رو خلاقانه تر و هوشمندانه تر در متن و اجرا دیدم. در زیبایی بازی آقای کیانیان شکی نیست، ولی سقراط آقای آییش بیشتر آدمو به دنبال خودش می کشوند و تمامی شخصیت ها فکر شده و شکل گرفته تر بودند، متن قوی تر و پخته تری داشت و چاشنی طنز و خلاقیت زیرکانه بسیار دیده میشد. به شخصه برام هوشمندانه بودن طنز، از خود طنز با ارزش تر و لذت بخش تره و برای همین استفاده مشترک از اون در هر دو کار رو یکسان نمی بینم. حضور پیش خدمت سر تامس موقع تعویض صحنه ها بنظرم بی مفهوم و اضافی بود با دیالوگ هایی که نه خنده دار بود نه بامحتوا و نه ضروری، و اصرار به توضیح و تکرار راجب سر تامسی که در طول 2 ساعت، به جز با الفاظ، از درستکار بودنش، دلیل دشمنی های دیگران و افکارش اون طور که باید چیزی دیده نشد. شخصیت سر تامس توی اون جامعه آنچنان بزرگ و قدرتمند به حساب نمیومد که موافقت یا عدم موافقتش انقدر مهم باشه و باعث همچین ماجرایی بشه. سرتامس پای عقایدش ایستاده بود و این کار ارزشمندیه ولی عقایدش چیزی غیر از تعصب بود؟ در نامه اولی که برای درخواست از پاپ برای موافقت با ازدواج شاه و کاترین نوشته شده بود، سرتامس مشارکت کرده بود، در واقع معتقد بود پاپ حق تغییر قوانین مکتوب الهی رو داره ولی حالا چرا برای درخواست دوباره دخالت پاپ انقدر مخالفت می کرد؟؟ بنظرم نویسنده داستان رو از آخر به اول نوشته بود و برای اتفاقات و رفتار ها دلایل و منطق کافی رو نچیده بود یا حداقل به خوبی به تصویر کشیده نشد.
از لحاظ موسیقی و جلوه های بصری بخصوص دکور هم سقراط بهتر عمل کرده بود.البته برای تهیه لباس و زیور آلات این کار زحمت زیادی کشیده شده بود. قشنگ ترین قسمت این کار بنظرم اجرای عروسی پادشاه در عقب ترین بخش سن و پشت پرده توری بود که تداعی گذر زمان و وقوع وقایع بود و زیباترین دیالوگش هم اونجا که سر تامس گفت: "اگه با هم به محضر خدا بریم، به شما به خاطر عمل به چیزی که بهش اعتقاد داشتید بهشت رو عنایت می کنه. ولی به من بخاطر زیر پا گذاشتن وجدانم، ... دیدن ادامه ›› جهنم رو." و البته بعدش هم میگه: " آیا تو حاضری به خاطر دوستیمون منو همراهی کنی؟!"
باز هم از همه ی عوامل کار تشکر می کنم و بهشون خسته نباشید میگم ولی دیدن این کار رو به دوستانی که از دیدن سقراط لذت بردن پیشنهاد نمی کنم.
با احترام به نظر خانم الف
در مورد نمایش سقراط تا حدود زیادی موافقم.
از نظر من بازی استاد کیانیان انقدر قوی هست که نقاط ضعف کارگردانی رو پوشش بده.در مورد سر تامس
،بهرحال، نمیشه جریان نمایش رو تغییر داد چون حتما میدونید این نمایش برگرفته از شخصیتی واقعیست که در مقابل هانری ایستادگی کرد و سرگذشتش رو نمیشه تحریف کرد .
۱۷ آذر ۱۳۹۳
عجب قیاس مع الفارغی. در کل به ما از بچگی می آموزند مسایل بی ربط را با هم قیاس کنیم. خانم الف نمایشنامه این کار در کتابفروشی ها موجود هست و میتوانید تهیه کرده و بخوانید. علاوه بر آن فیلمی هم از روی نمایشنامه ساخته شده(جهت اطلاع) آن را هم تماشا کنید، و از همه اینها گذشته با سرچی ساده در اینترنت میتوانید در مورد تامس مور هم اطلاعات زیادی کسب کنید. این شخصیت و شخصیتهای دیگر نمایشنامه حقیقی هستند و ماجراها هم همه واقعی. اگر شما شخصیتها را دوست نداشتید یا نمایشنامه را نمایش را یا هر چه را ، دلیلی ندارد چیزهایی را که هیچ ربطی به هم ندارند با هم مقایسه کنید، البته همانطور که گفتم این فرهنگ کاملا ایرانی است.
۲۰ آذر ۱۳۹۳
کاش کنار این چیزهایی که از بچگی یادمون دادن، احترام به نظرات دیگران رو هم یادمون میدادن!
۲۰ آذر ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
ما انقدر خندیدیدم که فقط دوتا نمایشو رسیدیم ببینیم. واقعا تجربه ی جدید و خیلی خوبی بود. :):)) بعدش حسرت میخوردیم که کاش اون موقع که تو تاتر شهرم بود اومده بودیم.
در ضمن نمایشا یه طرف، silver man یه طرف. همگی جدا خسته نباشین. :)