در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال کیانوش سالاری | دیوار
S3 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 01:30:05
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
برای این نمایش نمیشود گفت خوب است یا بد، اصلا صحبت درمورد خوبی یا بدی این نمایش کار درستی نیست، بهتر است بگویم عجیب بود، عجیب
اتفاق ها در جایی ... دیدن ادامه ›› که باید اتفاق بیوفتد نمیوفتد و این شروع یک گمراهی است، یک گمراهی خوب، نه بد، شروع کار با نمایش نورها، بازیگرانی صامت و تکرار صبحتی که با زبانی دیگر بیان میشود و در کنار تمام اینها نیز موسیقی چرخهای این اجرا را جلو میبرد، الحق هم که راننده ای ماهر است.
کمی که نمایش جلو میرود دیالوگ های بازیگران شروع به گشایش این معمای درهای بسته میکند، اما همانطور که درها در اجرا مرتب باز و بسته میشوند، گره های این معما نیز مرتب باز میشوند اما مجدد مجادله ای دیگر برای بیننده ایجاد میکند، که این مجادله برای فهم داستان اصلی در کنار داستانهای دیگر در تمام طول نمایش ذهن بیننده را سخت درگیر خود میکند.
دویدن بازیگران از این در به در دیگر و به صورت دایره وار نیز به شما یادآوری میکند که هیچ چیز آنطور که فکر میکنید نیست، همه چیز یک دایره بی انتهاست!...

در کل دیدن این نمایش را برای حس یک درگیری خوب شدیدا پیشنهاد میکنم، هرچند که نباید به آن به صرف یک وقت گذرانی نگاه کرد. باید در آن کمی بیشتر دقیق شد.
سپاس از شما بزرگوار
۲۵ فروردین ۱۳۹۶
درخت شیشه‌ای آلما، کارگردان: فرید قادرپناه ... به زودی
۰۶ مرداد ۱۴۰۰
دوست عزیز گروه تئاتر «ریگولیتو»، نمایش تازه‌ی ما به نام «پناه‌کاه» از ۲ تیر در تماشاخانه‌ی ایرانشهر اجرا خواهد شد. امیدواریم شما را در سالن نمایش ببینیم.

لینک تیوال: https://www.tiwall.com/p/panahkah2
۲۶ خرداد ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
این فیلم بی نظیر بود. نوشته زیر تفسیر من از این فیلم است و ممکن است کاملا اشتباه و یا جایی از آن درست باشد.اما دوست داشتم با دوستان اینجا درمیان بگذارم.
-------------------------------------احتمال اسپویل فیلم موجود می باشد.اگر فیلم را ندیدید و یا نمیخواهید اسپویل شود، به صحنه هایی از فیلم در زیر اشاره شده است------------
فیلم نقدی به سینمای بعد از انقلاب بود. ناصی نمادی کامل از سینما و هنر کلاسیک بود. گویی انگار پدر سینما در نمادی از نیمکت، یک موتور که تبدیل به وانت شده است(چرخهای سینما) و شخص ناصی، ظاهر شده است.
اشکان خطیبی در نظر من دو نماد است، یک موسیقی و یا هنر ایرانی که شدیدا به اصول سینما و به سینمای قبل از انقلاب وابسته است و با چنگ و دندان از میان دشمنان عبور کرده(صحنه ای که اشکان خطیبی در میان برف با دستانی باز و دندانهای خون الود ایستاده است) تا خود را به پدر برساند، و دوم جوانانی که سرشار از استعداد هستند ولی نیازمند یک لقمه نان بوده و حاضرند با حداقل دستمزد که همان سیر شدن شکمشان است با استعداد بیش از اندازه خود، خود را در اختیار هنر قراردهند(گشنه بودن مداوم و درگیری همیشگی با غذا)
هومن برق نورد را میتوان نمادی از سینمای مدرن دانست. در واقع مهندسین را در سینمای مدرن به نمایش میگذارد که باعث شده است سینما تا حد زیادی ... دیدن ادامه ›› متحول شده به سینمای فعلی تبدیل شود. صفا(اگر اشتباه نکنم) در کنار نقش خود نمادی از سینمای مدرن ضعیف و رنجور ایران نیز هست، سینمایی که نقش مهندسین در آن آنقدر کم است که میتوان از آن به کلی صرفنظر کرد و همچنان ریشه های آن با سینمای کلاسیک چه خارج از ایران و چه سینمای کلاسیک داخل ایران پیوند خورده است.او که با کمترین تجهیزات تلاش میکند که هرچه زیباتر کردن فیلم ها کمک کند همیشه مریض است، به هیچ چیز غیر از کارش فکر نمیکند و به مادر شدیدا وابسته است.

مهتاب نصیرپور مادر سینماست. مادری که هم درگیر و عاشق هنر کلاسیک است و هم خواهان مدرنیته. به اصول پایبند است و میگویند هنر را نباید سانسور کرد. پایان خوش یا بد فیلم را عضوی از فیلم میداند، تغییر آن را به دلخواه کسی دیگر را برنمیتابد و مخالف آن است. مادر، مادر است و فرزندانش را دوست دارد، فرزندی که در کنار او و به عشق او هنر را رنگ و بو میبخشد بیش از اندازه به او وابسته است و مادر ، مانند همیشه میخواهد رشد فرزندش را ببیند، پس راه خود را انتخاب میکند، دست فرزندش، مهندس سینمای مدرن را میگیرد و با خود به سوی دیگری میبرد.در حالیکه پدر همچنان درگیر گذشته است و میخواهد با تغییر در آن شاید صحنه ای جدید خلق کند.

فیلم پر از سکانسهای نمادی است، نمادی که همه تلاش میکنند که با سختی چرخهای سینما را بچرخانند تا آن را به قله برسانند(کشیدن وسیله نقلیه در سربالایی کوه) و بسیاری دیگر اما نتیجه گیری آخر فیلم تا حدود زیادی جالب است.
صفا، که همیشه در جوش و خروش بوده، همیشه آنقدر تلاش داشته که دچار بی خوابی شده است در آخر آرام گرفته و این آرام گرفتن مساوی خواب ابدی اوست. مادر از فرزندش رضایت دارد ولی انگار کار او پایان یافته است، دیگر نمیخواهد پای خود را در هنر بگذارد. عطا کمی به خود آمده، حالا برای خود آهنگ میسازد، شعر میگوید، و مینویسد. ولی هنوز پدر را دوست دارد. و پدر، که تنها نماد مانده از سینماست هنوز درگیر گذشته است، شاید در صحنه آخر بفهمیم که چرا عطا مرد، چرا مادر رفت و چرا پدر هنوز درگیر است، زیرا باید نقش دو نفر را یکی بازی کند، سینما هنوز درگیر سانسورهای مردانه و زنانه است و .... الخ

جناب سالاری، سپاس از شما بابت اشتراک این تجربه ارزنده.
۰۲ دی ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
درسته که هنر قیمت نداره و تا هر چه قدر هم هزینه کنید کمه ولی واقعا ؟!! 45 هزار تومان؟؟!

والا من که نمیدونم...

امیدوارم خودشون بدونن...


انگار تورمم اینجا تاثیر گذاشته
?!?!?!?!?!?!?!?!?!?!?!?!?!?!?!?!?!?!?!?!?!?!?!?!?!?!?!?!?!?!?!?!?!
۱۷ مرداد ۱۳۹۲
این والله برقی بود که بعد از دیدن قیمت از سرم کوچ کرد
۱۷ مرداد ۱۳۹۲
دود رد بسیار هستم !!!
۱۸ مرداد ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمیتوانم بگویم بد بود!! بعد از این همه زحمت کشیدن و این همه بازیگر خوب و این همه اسمهای معروف، راحت بگویم، کمی نامردی است... اما این را نیز راحت میگویم، خوب نبود. 110 دقیقه پایم درد گرفت، حوصله ام کمی سر رفت و گه گهداری هم، خندیدم. پیشنهاد نمیکنم دیدنش را مگر اینکه بخواهید چند بازیگر خوب ببینید نه یک تئاتر خوب.
من این نمایش رو دیروز دیدم ، داستان به نظر جالب میومد اما اجرا اصلا خوب نبود، شاید فقط چند جا حس داستان رو میتونستی درک کنی .... در بقیه موارد انگار 4 نفر نشستن و دارن یه نمایشنامه رو باهم میخونند... بعضی مواقع واقعا حس تئاتر های مدرسه بهم دست داد!!!