در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال هاله دادمهر | دیوار
S3 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 06:42:05
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
احتمالاً تا مدت‌ها بهترین اجرای مونولوگی باشد که دیده‌اید.
کمی هم از داستان کار می گین.
۰۶ دی ۱۴۰۰
انگار این شعر شاملو داره تو مغزم پخش میشه دائما از بعد اجرا

و به هنگامی که همگنان من
عشق را در رویای زیستن
اصرار می کردند
من ایستاده بودم
تا زمان لنگ لنگان
از برابرم بگذرد,
و اکنون در آستانه ی ظلمت
زمان به ریشخند ایستاده است
تا من اش از برابر بگذرم
و در سیاهی فرو شوم
به دریغ و حسرت چشم بر قفا دوخته آنجا که تو ایستاده ای
۲۰ دی ۱۴۰۰
پروا پویان
انگار این شعر شاملو داره تو مغزم پخش میشه دائما از بعد اجرا و به هنگامی که همگنان من
عشق را در رویای زیستن
اصرار می کردند
من ایستاده بودم تا زمان لنگ لنگان از برابرم بگذرد, و اکنون در ...
چه انتخاب زیبایی در سر داشتید.
۲۸ دی ۱۴۰۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش مری پاپینز، زیباست، سرگرم‌کننده، با طراحی صحنه‌ی بسیار جذّاب... ولی همین! فقط و فقط همین و باید فقط با همین دید به تماشایش نشست! به هیچ عنوان نباید انتظار دیدن چیزی متفاوت یا بازی‌های عجیب و هیجان‌انگیز داشت. نقش‌ها طبق روتینی از پیش تعیین‌شده پیش می‌روند و هیچ چیز منحصر به فردی در مورد آن مطرح نیست.

نکته‌ی مثبتی که این نمایش نسبت به «اشک‌ها و لبخندها» داشت اختصاص می‌کروفون اختصاصی به هر بازیگر بود و صدا خیلی واضح‌تر به گوش شنونده می‌رسید ولی مطمئن نباشید آهنگ‌ها از پیش ضبط نشده باشند!

هیچ نکته‌ای مری پاپینز رو از نمایش‌های مشابهش متمایز نمی‌کند! برای دیدن چند بازیگر مطرح و یک داستان تکراری و اجرای معمولی، صندلی‌ها بی‌دلیل گرانند.
«اشک‌ها و لبخندها»!
«تئاتر موزیکالی که بازیگران آن واقعا می‌خوانند!» جمله‌ای که مرا به دیدن این نمایش ترغیب کرد. طراحی صحنه زیبا و موسیقی، حساب شده، دقیق و لذّت‌بخش بود.

بازی بازیگران خردسال چندان متمایز نبود و قطعا جای پیشرفت داشتند و به نظر برای اجرایی در این سطح کمی انتخاب‌های عجولانه‌ای بودند.

قسمت‌های پایانی داستان فراز و فرودهای هیجان‌انگیزی ندارد و نمی‌توان گفت در عوض اجرای بازیگران، به داستان طراوت بخشیده ولی در کل اجراهای ضعیفی نمی‌دیدیم.

۲ ضعف فنّی انکارنشدنی در مورد اجرا وجود داشت:
اوّلی در مورد زمان‌بندی‌ست. سکوت طولانی و فضای تاریک سالن در اواخر نمایش، بی‌برنامگی قابل ... دیدن ادامه ›› چشم‌پوشی‌ای نبود. حتّی تعدادی از تماشاچیان با تصوّر اینکه نمایش به پایان رسیده است، سالن را ترک کردند.
ضعف دیگر مربوط به رسایی صدای بازیگران بود و به نظر صدا صرفا به چند ردیف آغازی می‌رسید.

و در پایان باید گفت دقایق شیرین و لذّت‌بخشی را ضمن تماشای این نمایش تجربه می‌شد.
اگر فیلم «فرانکنشتاین جوان» از «مل بروکس» را دیده باشید، «قصر موروثی خاندان فرانکنشتاین» چندان چیز جدیدی برای عرضه ندارد و داستان برایتان تکراری‌ست.

در اثری که بر داستان آن اشراف دارید حداقل باید منتظر بازی‌های متفاوت و تحسین‌برانگیزی باشید که نمایش را برایتان خسته‌کننده نکند که متاسفانه کل این کار صرفا مدیون چند قسمت کوتاه از بازیگران نسبتا جوان‌تر بود. بازی ستاره پسیانی، خسرو پسیانی و علی شادمان کمی نمایش را رنگ می‌بخشید ولی در کل حضور بازیگرانی چون رامبد جوان چندان نکته‌ی کلیدی‌ای محسوب نمی‌شد. حرکات بازیگران به مرور و با پیش‌روی داستان قابل پیش‌بینی‌تر و تکراری‌تر می‌شد و این اجرا، نقطه‌ی اوج خاصّی نداشت.

در کل نمایشی‌ست که اگر برای ایفای نقش بازیگران محبوبتان انتخابش نکنید، دلیل معقول‌تری برای هزینه کردن نخواهید یافت!
هاله دادمهر
نمایش لانچر ۵ روایت‌گر پرونده‌ی مربوط به قتل ۳ سرباز در مجاورت یک پرتاب‌کننده‌ی موشک به نام «لانچر ۵» است و به لحاظ اشاره به موضوعی شایع، ایده‌ی اصلی و خط داستانی خوبی داشت ولی تا به مقصد رساندن هدف و بازگو کردن اصل موضوع بازه‌‌ای نسبتا طولانی درگیر جزئیاتی شد که تاثیر چندانی بر باقی داستان نداشت و به نظر می‌شد یک ساعت آغازین را فشرده‌تر هم به اجرا درآورد.

موضوعی که به آن پرداخته شد محدود به بازه‌ی تاریخی مشخّصی نیست و این قسمت داستان جزو جزئیات خیلی ضروری نبود یا حتی اگر ضرورتی می‌بود، که اشاره شود در چه برهه‌ی تاریخی‌ای داستان جریان دارد، شاید هوشمندانه‌تر بود که از نحوه‌ی پوشش برای این منظور بهره برند و نه تابلو‌های موجود در صحنه.

در مجموع بازی‌های واقعا قوی‌ای داشت و حس هر نقش مستقیماً القا می‌شد و بیننده بر جزئیات اجرا دقیق‌تر می‌گشت. نیمه‌ی پایانی نمایش واقعا جذّاب بود و طولانی بودن نمایش در نهایت چندان موضوع مهمی به نظر نیامد.
سه نفر به قتل رسیدن، اتفاقا فکر میکنم جزییات زیاد و مهم باشه
۰۵ آذر ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید