( رئال ؛ جذابیت روایت غیرخطی )
میلاد دلان/کارشناس بازیگری
در رئال زمانی با روایت داستانی روبهرو هستیم که واقعهای همچون تاخیر در حضور تنها بازیگر زن نمایش(یلدا) در کار است.منظور از واقعه حالت ناپایداری است که با هوشیاری نویسنده به متن ورود پیدا میکند و داستان را به حرکت میاندازد. عاطفه کوشکی بستر مناسب را در تمرینات یک گروه نمایش می بیند که با تاخیر یلدا در محل تمرین مخاطب پا به رویدادهایی میگذارد که نظم زمانی و مکانی را بههم میریزند. آنوقت شاید، رویدادی که در پایان داستان اتفاق میافتد به آغاز روایت داستانی تعلق گیرد و وقایعِ پس و پیش داستان با تمهید درست نویسنده در طول داستان روایت شوند.
کوشکی در خلق آدم های نمایش نهایت دقت عمل را بکار می برد. خلق آدم هایی از جنس اجتماعی که در آن غوطه ور هستیم.کسانی مثل بابک که هرچه در این مرداب دست و پا می زنند,بیشتر غرق میشوند.
چنانکه از کارگردانی کوشکی هم پیداست, از تار و پود سادگی, پیچیدگی را خلق می کند.
جسارت کارگردان در هدایت
... دیدن ادامه ››
بازیگران و استفاده درست از عناصر صحنه قابل تحسین است.
خوانش صحیح بازیگران از متن و درک موقعیت، باعث هماهنگی و یکپارچگی در ارائه ی نقش ها شده است.رضا شاه کرمی جذابیت وقایع را با رفتارهای زیرکانه پررنگ می کند.امیررحمان خسروی مسلط ظاهر شده و در جهت گیری اتفاقات درست عمل کرده و عاطفه کوشکی در روی صحنه مسیر درست را تا پایان می پیماید.تعدد صحنه ها و نقش ها نه تنها تاثیر منفی بر کل اثر نگذاشته ، بلکه باعث بروز نگاه خلاقانه ی کارگردان در مصور کردن متن نمایشی شده است.
روح اله امامی در مقام طراح صحنه و لباس در نهایت سادگی با شناخت صحیح متریال ، رابطه ی منطقی فرم و محتوا را به نمایش میگذارد تا راه را برای مانور متن، کارگردانی و بازیگری هموار کند. عناصر صحنه در نمایش رئال فضایی به دور از اغراق و افاده های امروز تئاتر را خلق می کنند تا حفره ی بین مخاطب و تئاتر تنگ تر شود.