( رئال، مستندی تو در تو و جذاب از یک تمرین تئاتر )
دانش دولتشاهی / مخاطب
خیال نمی کنم تماشاگری وجود داشته باشد که از فضای رمز و راز گونه ی یک اجرای تئاتر لذت نبرد و از تو در تویی شخصیت ها و عناصر صحنه ذوق نکند مادامی که به کشفی درست از این پیچیدگی ها دست پیدا کند.
( رئال ) یک سری وقایع مستند را بدون تغییری در محتوا و تنها با پرداخت در فرم روی صحنه ی تئاتر بازسازی می کند. ( رئال ) به هیچ وجه نمی خواهد این سوتفاهم را برای تماشاگر ایجاد کند که واقعیت موجود روی صحنه ی تئاتر قرار هست که تقلید شود. به همین دلیل از نوعی فاصله گذاری در روایت استفاده می کند که تماشاگر در حین دیدن اجرا واقعیت و حقیقت را از هم تفکیک نمی کند و همین عدم تفکیک است که حس تعلیق اثر را بیشتر و
... دیدن ادامه ››
بیشتر می کند.
برای آن که نمایش ( رئال ) که یک درام روانشناختی به شمار می رود، از نگاه زیبایی شناسانه مورد ارزیابی قرار بگیرد، بهتر است به درک اهداف و مقاصد خالق اثر ( عاطفه کوشکی ) بپردازیم:
خالق اثر با درک درست و نگاه آسیب شناسانه به جامعه، خیال دارد دریچه ای حقیقی را برای مخاطبش باز بنماید که این به خودی خود هم از عنوان کار ( رئال ) پیداست و هم فرم ارائه ی چنین متریالی ریشه در آگاهی درست و صد البته خلاقیت خالق اثر و تیم اجرایی اش دارد. مسئله ی شکل و فرم در نمایش ( رئال ) در ارتباط تنگاتنگ با مقاصد و اهداف خالق اثر قابل ملاحظه و ردیابی است؛ به طوری که استقلال و تفکیک هیچ یک از دیگری ممکن نیست و این درست همان نقطه ی معما گونه و تو در تویی ست که ( عاطفه کوشکی ) تیمش را به شکل قابل توجهی در همین مسیر رهبری کرده است.
سخن کوتاه که طرح داستانی نمایش ( رئال ) مینی مالیست و بسیار کم حاشیه است و با این حقیقت که نبض دراماتیک اثر تا پایان مانند یک ریتم تام تام تبل پر جوش و خروش می زند.
با مهر...