این بینظیر که رنج های آدمی را پس از نابودی روح، در این جهان نشان می دهد. شیطان(یا هرچیزی مشابه آن) روحش را گرفت و هیچ چیز هم به او نداد!
فاوست بیچاره خسته، گمان کرد که نجات یافته، حال آن که هرروز جز رنجش نیفزود و سبب مرگ دختری بیچاره تر از خود هم شد!
چیزی که مرا سخت متاثر کرد، رنجی بود که همه اعضای نمایش می کشیدند. انگار ذات این دنیا با فریب های مکررش این گونه است. فاوست بیچاره....
تنها نقدم این است که در این گونه نمایش ها امید به آینده بسیار کم نشان داده می شود. طوری نیست که فعالیت و جوشش در نهاد آدمی بیانگیزد. برعکس ما را فقط به اندوهی دیرین می کشاند.
اما این نمایش به طور کلی بی نظیر بود. حاضرم چند بار دیگر هم ببینم. :)