در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | علی د: جلسه امروز نمایش فیلم های کوتاه آقای مکری در مرکز گسترش سینمای مستند و
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 05:52:13
جلسه امروز نمایش فیلم های کوتاه آقای مکری در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی با تمهید قابل تقدیر دست اندرکاران در دو سانس برگزار شد و من هم که با تاخیر به محل رسیده بودم خوشبختانه در سانس دوم امکان تماشا و حضور در جلسه گپ و گفت برام فراهم شد. البته از بخت خوب در مدت انتظار تا شروع سانس دوم فرصت هم کلامی با مصطفی عزیز نیز دست داد.
در مورد فیلم ها من «آندوسی» رو پیش از این دیده بودم ولی با تماشای دو اثر دیگر دید بهتری راجع به پیش زمینه و خواستگاه ایده های آثار متاخر شهرام مکری پیدا کردم.
هر چند من طرفدار آثار آقای مکری نیستم اما نمی تونم از ایده های خلاقانه و بعضا به شدت فکر شده ای که در کارهاشون وجود داره، از منش و نحوه پاسخ گوییشون به انتقادات و اذعانشون به وجود برخی کاستی ها تقدیر نکنم.
هم چنین اشاره ایشان به تاثیر نقاشی های «موریس اشر» بر فرم فیلم ها، من رو به یاد کتاب محاکمه کافکا (با ترجمه علی اصغر حداد از نشر ماهی) انداخت که طرح روی جلدش یکی از آثار مشهور اشر است:
http://www.costadelsoldfas.com/wp-content/uploads/2013/08/Escher-Relativity-Lithograph-1953.jpg
پی ... دیدن ادامه ›› نوشت: مدتی است راجع به لغزش های کلامیم حساس شده ام. ردیابی این لغزش ها و کشف زمینه های ناخودآگاه بروزشون فعالیت هیجان انگیزیه (البته معمولا نتایج دلنشینی به همراه نداره). اما در جلسه امروز یک لغزش کلامی اقای مکری (نوار مورفیوس) و بعدتر نام بردن از فیلم ماتریکس اتفاق جالبی بود.
شما کدوم بودید؟!
ای بابا. من خیلی دوست داشتم شما رو ببینم
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۳
بله البته منظور ایشون نوار موبیوس بود :)...من بیشتر برای دیدن خام پخته سوخته اومده بودم :( حیف که نشون ندادن ولی از بین اون سه تا من سنجاقکو بیشتر دوسداشتم یکی به دلیل داشتن یه خط داستانی(سنجاقک منو یاد راشامون کوروساوا انداخت) و دلیل دیگه اینکه بازیگرهای این فیلم نسبت به اون دو فیلم دیگه "اندکی" قویتر بودن (به قول عزیزی دختر توی آندوسی انگار بازیگر لژیونر بود :))... )
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۳
---سیاوش جان من هم خیلی دوست داشتم شما رو ببینم ولی حس کردم دوستان تیوالی احتمالا در سانس اول بودند. من علاوه بر ملزومات عرفی پیراهن آبی رنگ و عینک به تن داشتم.
---خانم نجاتی بزرگوار محبت دارید. ممنون از توجهتون.
---آقای پور حسین گرامی قبول دارم که در حق دوستانی که در سانس اول بودند جفا شد ولی به نظر می رسید برگزارکنندگان مراسم هم انتظار چنین استقبالی رو نداشتند.
---آقای بخشی استوار عزیز حق با شماست. جلسه پرباری بود.
---خانم نیکی ارجمند در مورد طوفان سنجاقک موافقم که در مجموع فیلم بهتری بود ... دیدن ادامه ›› (با این که ایده فیلم «محدوده دایره» رو بیشتر دوست داشتم) و راشامون هم اشاره به جا و درستی بود. جالبه که چنین ابداعات روایی رو کوروساوا 60 سال پیش در فیلمش یه کار برده.
لژیونر بودن بازیگر آندوسی هم که :))))
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید