از نظر من کاری که در مورد تنهایی ساخته شده باید خیلی عمیق تر باشه من عمقی احساس نکردم نه در بازی نه در دیالوگ و متن
اینکه تک نفری به کمک صدا بتونی یکساعت جلوی آدما باشی و نگران نشی از خسته شدنشون اعتماد به نفس عجیبی میخواد و قابل تحسینه و حتی این ایده که از طریق صدا برای مخاطب فضاسازی بشه تا خودش چیزی رو تصور کنه هم ایده خوبیه که اینجا فقط در حد ایده خوب موند
من با حس اینکه قراره کار خوب ببینم وارد سالن شدم ولی در مجموع فقط یکی دوتا دیالوگ رو دوست داشتم مثلا "اینجا واحد پول بهمنه واسه همین همیشه زمستونه" که احساس آخرش با آهنگ علی کوچولو برام همخونی پیدا کرد بازی سجاد افشاریان هم چندجایی حس واقعی داشت و به دل می نشست اما کلیتش کلیشه ای و شعاری بود شاید این سبک کارها در سلیقه من نیست و به همین دلیل کامنتها و شلوغی سالن منو متعجب می کنه که مخاطب ایرانی به جایی رسیده که توی بهترین سالن این شهر باید از چنین اجرایی شگفت زده بشه! مخاطبی که هنوز یاد نگرفته توی سالن نمایش باید گوشیش رو خاموش کنه که دو سه بار زنگ نخوره.وقتی ده دقیقه سکوت میدن هم حرف نزنه و خودش رو به در و دیوار نکوبه.
با احترام به عوامل کار و کسانی که این نمایش رو دوست دارن من به شخصه دیدنش رو توصیه نمی کنم یعنی اگه نبینید هم چیزی از دست ندادین