آمده ام آمدم ای شاه پناهم بده...
گمشده
بعد سالها که گذشته هنوزم مونده به یادم
بچه بودم مث قطره میون یه دریا آدم
تو حَرم کنار مادر مردمُ نگاه می کردم
زیر لب چیزی می گفتم تو دلم دعا می کردم
با خودم می گفتم
... دیدن ادامه ››
ای کاش یه شبه قد می کشیدم
مث زائرای آقا به ضریحش می رسیدم
یادمه مثل همیشه تو شلوغی جا می موندم
خسته با چشمای گریون زیر دست و پا می موندم
پاهای کوچیکم آقا اگه می موند زیر پاها !
تا نگاهت می رسیدم بین اون چادر سیاها !!!
کسی اینو نمی فهمید همه جا بودی و انگار
عاشقاتُ حس می کردی حتی پشت صدتا دیوار
حالا قد کشیدم اما کوله باری از گناهم
این منم دارم می بینم توی آینه رو سیاهم
گم شدم تو التهاب لحظه های سوت و کورم
همه جا هستی و انگار این منم که از تو دورم !
داره این لشکر دنیا منُ می بره اسیری
اومدم بگم که آقا میشه دستمُ بگیری ؟
تو گلوم یه بغض سنگین پر تنهایی و دردم
میون اینهمه آدم دنبال خودم می گردم...