این نمایش رو به شدت پیشنهاد می کنم
جناب اردشیر کارهای شما شباهت زیادی به رابرت ویلسون کارگردان آمریکایی دارد نمی دانم چرا ولی اینگونه برداشت کرده ام بعد از دیدن نمایش خانه سیاه است ))(فروغ فرخزاد ) میدانستم با کارگردانی آوانگارد روبرو هستم چرا که در پس تمامی تصویرهای جذاب روایت نمایش با روایت کلیشه ای موجود همراه نبود نمایشی بدون کلام اما پر از حرف ...
و اما سیاه خال هم در امتداد همان نمایش سابق اما متفاوت تر در اچرا
.
..آنچه که نمایش سیاه خال را در همان ابتدا دوست داشتنی می کند سیلی محکم مسخ شدن انسان معاصر است
در تمام اجرا بغصی گلویم را فشار میداد نه از دیدن صحنه اعدام ببلکه از مسخ شدن مردم .....در مسخ کافکا گره گوار.. به سوسک تبدیل شد و مردمان
... دیدن ادامه ››
سیاه خال به ربات یا ماشین آهنی .و چیزی بغیر از انسان ....در جای جای صحنه مشهود بود .
این مسخ شدن زاییده ترس ناشی از فشار ان موجود عجیبا الخلقه که توسط مامور اعدام رام شده بود به شکل دیدنی تداعی این لحضه ها بود ..
... این نمایش از دید من بسیار فلسفی و ریشه ای مسائل را چون اینه روبروی مخاطب قرار می دهد حال این ما هستیم که بپذیرم که سالیان سال است مسخ شدیم یا .نه ....
پیرمرد یا گوژ پشت
بیداری مرض خوبی است امیدوارم مبتلا بشوید ..
اما قصه جذاب و متفاوت اثر نیز برایم جالب بود قضه واقفی دختری به نام مینا ....
..سیاه خال ارزش بارها دیدن را دارد اگر دنبال این هستیید که اجرایی شبیه به آنچه در تاتر تهران اتفاق می افتد ببینید به هیچ وجه دنبال سیاه خال نروید .
از بازی خوب مه لقا باقری و بهنام شرفی و موجود عجیب الخلقه نمی شود گذشت و همچنین باقی بازیگرا ن ..سیاه خال ر.. با تمام سادگی در دکور و نور ولباس اما سرشار از سوال و لذت دیداری و شنیداری است که تو را با خود تنها نمی گذارد.حتی بعد از اجرا ...درود بر شما..