«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
درود و مهر؛
با تقدیم مراتب احترام محضر گروهى اجرایى این نمایش، به همگى خسته نباشید عرض مى کنم. شب گذشته این نمایش را به تماشا نشستم و به نظر بنده یک اجراى مرتب و قابل احترام را شاهد بودم. تسلط بازیگران بر بیان دیالوگ هاى پر حجم و سخت نمایشنامه توجه مخاطب رو به خودش جلب مى کرد، همچنین عناصر و مولفه هاى اجرایى با درصد بالایى در خدمت کار بود که از جمله مى توان به : چهره پردازى، طراحى صحنه و لباس و صدالبته میزانسن هاى طراحى شده اشاره داشت که به نظرم اگر سالن کمى بزرگتر بود مى توانست میزانسن ها با جسارت بیشترى لحاظ شود. همچنین شاید شاخص ترین مطلب که به چشم مى آمد به اصطلاح دم مسیحایى ((کیومرث مرادى)) عزیز بود که در تار و پود اجرا و در کنار کارگردانى اثر مشهود بود و شاید تنها نکته مهم از نظر بنده این بود که به اندازه هفت هشت دقیقه مى شد کار را کوتاه تر کرد. در مجموع بازهم خسته نباشید من این کار رو دوست داشتم
درود و ارادت و با تقدیم مراتب احترام
به یقین این صفحه مجالى براى نقد یک اثر با مولفه هاى مورد نظر نیست،این کنسرت نمایش را شب گذشته به تماشا نشستم و در یک جمله روشن مى توان اذعان داشت اثرى قابل احترام است و آنچه به منظر تماشاگر گذاشته مى شود، نشان از یک تلاش چند ماهه دارد و این زحمت در نفس خود بسیار حائز اهمیت و شایسته حرمت است ، اى کاش امکان بیشترى وجود داشت تا در خصوص این نمایش با موسیقى ارزشمندش صحبت کرد ولى به همین بسنده خواهم کرد که ارزش دوباره دیدن را براى بنده دارد . سیاوش
امپراطورى بازیگر
بدون هیچ پیش فرض و پیش زمینه اى در خصوص کارگردان و بازیگران ((نمایش چه)) به تماشاى آن نشستم ، در ابتدا وقتى با رینگ بوکس مواجه شدم احساس کردم که باید با یک نمایش پرتحرک روبرو باشم ، با شروع نمایش و اوپراى لحظات نخست آن وارد دنیایى شدم که با جهان فیزیکى اطرافم متفاوت بود ؛ حس بسیار شیرینى را تجربه میکردم ، با حضور دوبازیگر اصلى کار و نحوه ایفاى نقش ، شاهد یک دوئل نمایشى کم نظیر بودم که منشا آن آمادگى جسمانى دو بازیگر آن را نشان میداد که در لابه لاى اداى دیالوگ ها و با آن همه تحرک و فعل و انفعالات ورزشى خاص هرگز از نفس نیافتند ، متن نمایش گرچه با یک نگاه تاریخى همراه بود و شاید باید بعنوان مخاطب کمى با شخصیت ها آشنا مى بودى ، ولى به نظر حقیر ؛ آنقدر کنش و واکنش ها و بازگو کردن خاطرات و وقایع همراه با لحن درستى بود که مى شد به راحتى با داستان نمایش ارتباط برقرار کرد و شاید جذاب ترین این داستانک ها ، قصه مادران دو شخصیت اصلى قصه بود که با احساسات سرشار از زبان این دو تن مطرح شد و ما را با آن همراه مى کرد و از این دست خاطرات و قصه ها در متن اثر که هرکدام بطور مجزا جذابیت یک کشف جدید را داشت . آواى جادویى اوپرا در تمام طول نمایش گویا تلنگرى بود براى مخاطب تا حس تماشاى یک درام متافیزیکى را تجربه نماید . به هر صورت در این روزهاى خاص باید به تماشاگر تاترى که هزینه بلیط پرداخت میکند ارج نهاد و او را دعوت به دیدن آثارى کرد که کمترین دستاوردش جرعه اى تفکر است و ((نمایش چه)) با نگاه به این موضوع که ؛ ("انسان آزاده" بودن یک مولفه بشرى تنیده به تاریخ جهان است ) به شیوه اى قابل ارزش این کار را انجام مى دهد و شاید بى اغراق بتوان گفت این اثر به لحاظ شیوه اجرایى یک ((امپراطورى بازیگرى)) است که توانایى بازیگران آن به رخ مخاطب کشیده مى شود . ضمن عرض خسته نباشید به اعضاى گروه براى ایشان برکت و اعتبار آرزو دارم.
نعیم بختیارى