درود و خدا قوت به تیم نمایش "یقین"
قبل از عنوان هر نقدی باید اذعان کنم، نوشتن یک نمایشنامه و به اجرا گذاشتنش اون هم برای اولین تجربه کار بسیار شجاعانهایه که متعاقباً قابل تقدیره. از این جهت باید به جسارت و تلاش آقای بختیاری جوان تبریک گفت. اما نقد سازنده قطعا به ایشون و تیم محترمشون کمک خواهد کرد تا در مسیری که پیش رو دارند رشد بیشتر و عمیقتری داشته باشند.
از اونجایی که بنده شب اول این نمایش را دیدم و قرار هست بنا به دلایلی چندین شب دیگر هم حضور داشته باشم لازم دونستم یک سری موارد که از نگاه من مهم و قابل توجه هست رو بیان کنم.
در مورد دکور صحنه باید بگم بهترین استفاده رو از فضای سالن با نظم خوبی داشتند و اما نورپردازی که به عنوان عامل جداسازی فضای صحنه به کار برده شد، کمی باعث آشفتگی تبدیل بین صحنه ها میشد. قاعدتا در زمانی که قرار هست صحنه تغییر کنه انتظار داریم نور به طور کامل بره.
در مورد صدا باید بگم صدایی که پخش میشد به عنوان ربات و سیستم کمی ناواضح و پر از هوا بود. صدای بازیگران هم بجز یکی دو نفر مابقی بسیار ضعیف بود البته نباید باگ صدای سالن که در نمایش های قبلی هم شاهدش بودیم رو نادیده
... دیدن ادامه ››
بگیریم.
و اما در مورد موضوع و نوع پرداختش به این موضوع باید ذکر کنم هر چند بیان این موضوع به عنوان دغدغه ذهنی نویسنده بسیار قابل توجه هست اما اونطور که باید نقشها عمیق نبودند البته حس بنده اینطور بود که شخصیت پردازی بسیار ضعیف بود و خیلی جای کار داشت.
در جایی که نمونهها شروع به صحبت از خاطرات میکردند انتظار میرفت تصویری که روی پرده سفید پخش میشد بصورت وسیع روی کل پرده پخش بشه و تأثیر بیشتری از صحنه رو نشون بده.
و اما بازیها، خب یه مورد که برای من از همون ابتدا به چشم اومد، صحنهای بود که تماشاگران وارد میشدند و تیم پزشکی که دور هم نشسته بودند بجز دکتر سوشیانت و یکی از اون خانوم دکترها مابقی کاملا به رفت و آمدها نگاه میکردن حرف میزدند میخندیدند انگار هنوز جدا نشدند از دنیای بیرون! که از نظر من کمی غیرحرفهای بودن کار و نقشآفرینان رو نشون میده.
نکته جالب اینه که سه تن از بازیگران این نمایش در نمایش اتاق روانی ایفای نقش کردند. دو نفر که در نقش نمونه حاضر شدند، بازی مشابهی داشتند که قاعدتا از نگاه بیننده فرد روان پریش و افسرده تمایزاتی جدی دارند! این یعنی به نقش اونجور که باید نپرداخته بازیگر! و خانم موسوی که در اتاق روانی بسیار خوب نقش ایفا کردند اما متاسفانه به هیچ عنوان نتونستن نقش یک پزشک رو ایفا کنند تمام حالت نگاه، چهره و نوع بیان یادآور نقش زیبا در اتاق روانی بود فقط با روپوش سفید!
دکتر سوشیانت بازی خوبی ارائه دادند نقش یک روانپزشک نگران، اندکی ساده و در نهایت در صحنه آخر تحت استرس و قربانی شدن در ماجرایی که ناآگاهانه واردش شدند رو بسیار خوب اجرا کردند البته من معتقدم چنانچه تمام نقش آفرینان تلاش بیشتری به کمک بازیگردان و کارگردان در فهم و درک نقش داشتند این نمایش امتیاز بالاتری رو کسب میکرد.
و اما یک دکتر روانکاو! که بسیار شبیه یکی از بازیگران هالیوودی بودن اما نوع لباسی که به تن داشتند به هیچ عنوان همخوانی با نمایش نداشت. اون کت کوتاه با آستین سه ربع و تمام تیپ بیشتر من رو یاد مدلها انداخت که الحق ظاهرشون مناسب این فضا هست اما باید بپذیریم مناسب این نمایش نه!
و اما مورد آخر این هست در اکثر نمایشها کشیدن سیگار بصورت نمایشی اجرا میشه و اینکه در فضای کاملا سرپوشیده و عمومی سیگار چندین و چندبار روشن میشه هم خلاف قوانین اماکن هست هم خلاف اخلاقی. شاید کسی حساسیت به بوی سیگار یا هر چیزی داشته باشند اون هم وقتی اینقدر نزدیک تماشاگر مینشینید!
در پایان بنده با همه نقدهایی که داشتم و بعضی ها رو در روند اجرا قابل رفع میدونم باید بیان کنم باز هم به همراه مهمانانم به دیدن نمایش خواهم رفت. امیدوارم روز به روز کارتون بهتر و بهتر بشه و ما لذت بیشتری از هنر شما ببریم.
با تشکر
رویا پورشعبان