در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال mehri ghanyokhmazi | دیوار
S3 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 12:35:03
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
نگران سوختن بلیط تان نباشید!

هفته ی گذشته به تماشای کمدی اتفاقات نشستم. نمایشی که به معنای واقعی کمدی است. این نمایش کار گروه تاتری اشتباهات است. فارغ از دراماتوژی خوب آقای رمضانی که بازیگر این کار نیز هستند. و بدون در نظر گرفتن کارگردانی خلاق میثم عبدی؛ بازی های خیره کننده ی بازیگران این نمایش تحسین برانگیز است. اما چطور؟
شبی که من به اجرای نمایش کمدی اتفاقات نشستم هنوز 15 دقیقه از نمایش نگذشته بود که توده ی عظیمی از گرد و غبار از بالای صحنه به پایین آمد. گویا درست آن ساعت، لحظه ی روشن شدن فن های تتاتر شهر بود! آن هم بعد از یکسال کار نکردن! به نفس این کار اصلا نمی پردازم. وقتی غبار به پایین صحنه رسید بازیگر نقش اول این کار(عباس جمشیدی) به خوبی توانست این گرد و غبار را به نمایش ربط بدهد. بدون اینکه لحظه ای جا بخورد و عنان بازی و نمایش از دستش برود. به فراخور این تغییر بازیگران پارتنر ایشان ، خانم فریبا امینیان و منوچهر رمضانی نیز بازی ها را به سمتی سوق دادند که گردو غبار نتواند زیاد فوکوس بکشد. اما گویا مسئول وقت شناس روشن کردن فن ها ، وظیفه شناس تر از این حرف ها بود. و قصد نداشت فن ها را خاموش کند. برای همین باقی بازیگران نیز که در صحنه های بعدی نیز آمدند از این غبار بی بهره نماندند. جالب اینجاست که انها نیز بدون هیچی تمرینی توانستند فضا را به سمت هر چه طبیعی بودن ماجرا سوق بدهند.
منصور اسکندری در نقش کشیش، سینوره کفاش طلب در نقش معلم، امین قاضی در نقش بانکدار، مهدی معجونی در نقش کارگردان ، ناصر سر لک در نقش داروخانه ... دیدن ادامه ›› چی و در نهایت اسماعیل باستانی که به خاطر رفت و امدهای متعددش در راستای داستان به خوبی توانست این هجوم ریزگردهای تاتر شهری را کنترل کند. و به بازیگران آب برساند. هرچه بود نمایش به پایان رسید. دوستی که به همراه من برای دیدن نمایش آمده بود بلافاصله گفت: « خانم من اهوازی ست. چقدر خوب بود که کنار نمایش ،به ریزگردهای خوزستان هم اشاره کردند» دوستم اصلا متوجه نشده بود که همه ی اینها یک بازی فی البداهه بود. و هیچ چیزی از پیش تعیین شده نبود.
اینها همه را گفتم تا بگویم سوای کارگردانی و متن خوب و... اگر می خواهید بازی درخشان ببینید. به تماشای کمدی اتفاقات بنشینید. اگر چه اندک ایراداتی هم بود (که بعلت وجود گردو خاک میشود از آن اغماض کرد) اما این بازیگران بسیار توانمندند. اگر به تماشای این نماش نشستید دعا کنید که اتفاقی غیر منتظره رخ بدهد تا ببینید که بازیگران کمدی اتفاقات از پس آن چگونه بر می آیند. و این را بدانید که حتی اگر سقف سالن قشقایی هم پایین بیاید شما نگران سوختن بلیط تان نباشید. بازیگران گروه اشتباهات در نمایش کمدی اتفاقات نمی گذارند بلیط شما بسوزد.
شیما بهرمن، علی د و روشنک این را خواندند
کویر آتشی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

مراقب دماغ تان باشید!
نمایش کمدی استشمامات را زمانی دیدم که در سالن گوشه فرهنگسرای نیاوران اجرا می شد.
بنظر من این نمایش کاری تند و گزنده است. که هدفش به چالش کشیدن قدرت های فاسد موجود در یک جامعه است. قدرت هایی نظیر مذهبیون ریاکار ، سیاسیون فاسد، دستگاه قضای بی اراده و عالمان و دانشمندان توخالی و نظامی گری استبدادی و احمقانه. داستان در شهری خیالی بنام کمیلند اتفاق می افتد. شهری که می توان مصداقش را هم در کشورهای در حال توسعه پیدا کرد. و هم در کشورهای توسعه یافته . به همین دلیل میتوان این نمایش را فارغ از بازی های کلامی ، یک اثر بین المللی دانست.
نویسنده نمایشنامه قصد دارد با بکارگیری نمادین از دماغ داستانی را خلق کند که در انتهای آن مخاطب را به تفکر وا دارد. دماغ شهردار گم می شود. آن هم در یک روز مهم. روز استقلال که قرار است شهردار سخنرانی کند. رسانه ها آماده اند تا این واقعه ی مهم را پوششی جهانی بدهند. اما ارکان قدرت متوجه می شوند که شهردار دماغش گم شده است. و حالا این قدرت های پشت و پرده که رفیق گرمابه و گلستان هم بوده اند سعی می کنند تا با کمک یک خانم خبرنگار این حادثه ی هولناک را برای مردم بازگو نکنند. کمدی استشمامات حال و روز ملتی است که صرفا چشم به رسانه ها دارند. اگرچه هیچکدام از مردم در این نمایش دیده نمی شوند ... دیدن ادامه ›› اما به خوبی می شود شخصیت مردمان کمیلند را از لابلای کارکترهای اصلی نمایش پیدا کرد.
بنظر نگارنده این از نقاط قوت کمدی استشمامات است. مردمی که به هیچ عنوان در نمایش حضور ندارند ولی در سراسر نمایش می شود آنها را دید.
اما این همه ی ماجرا نیست. این شهر قهرمانی دارد که خودش نمی داند که قهرمان است. قهرمانی که نه خون می ریزد. نه مشت آهنین دارد و نه سلاح های سنگنی. این قهرمان فقط تفکر و تعقل دارد.
شاید تعریف داستان برای کسانی که قصد تماشای این نمایش را دارند چندان خوشایند نباشد. لذا ترجیح می دهم از باز گویی بیشتر قصه و درام پرهیز کنم.
کمدی استشمامات برای کسانی که قصد دارند اثر کمدی بنویسند و یا کارگردانی کنند، می تواند یک رفرنس خوب باشد. به خوبی می تواند چگونگی پیش رفتن قصه و اوج و فرودها را در روند نمایش دید. می توان حضور نویسنده و کارگردان را در پشت بازی ها و میزانسن ها ، درک کرد. از این رو این نمایش می تواند یک رفرنس برای یک کار کارگاهی باشد. (گویا این گروه قصد دارند یک کارگاه کمدی نیز در این 15 روز برای علاقمندان برگزار کنند)
درباره نقاط قوت کار بسیار می توان نوشت. اما بعنوان آخرین نکته می توان به نداشتن دکور و بازی با چند چهار پایه اشاره کرد. کارگردان نمایش، میثم عبدی، تلاش کرده بر روی میزانسن ها و بازی بازیگران تمرکز کند. و بنظر می رسد در این کار موفق شده است.
نگارنده بعنوان یک تماشاگر بعد از تماشای این اثر در فرهنگسرای نیاوران وقتی از در سالن بیرون آمدم با خودم فکر کردم : « نکند دماغ من هم فرار کرده باشد؟! و خودم خبر ندارم!!» کمدی استشمامات به مخاطبش این هشدار را می دهد که :« مراقب دماغت باش رفیق»
شیما بهرمن، سعید زادمهر و روشنک این را خواندند
پرندیس، آرزو ندرلو، محمدرضا دانش و شبنم ز این را دوست دارند
سپاس از اینهمه نکته سنجی ... ممنون که وقت گذاشتین و نوشتین

نمایش دیگه این گروه رو هم ببینید همون سالن ساعت 18

کمدی اتفاقات

http://www.tiwall.com/theater/etefaghat3
۰۷ اردیبهشت ۱۳۹۵
و البته فرموده بودین ورک شاپ ... بله کاملا درسته ...ورک شاپهای ما در قالب طرح مطالعات اجرایی قشقایی با محوریت نگرشی بر تئاتر کمدی و با عنوان "آزمایشگاه تئاتر کمدی" از ساعت 11 تا 17 در سالن قشقایی اجرا میشه ورود برای تمام علاقه مندان آزاده البته با هماهنگی

تلفن هماهنگی

09302071442
۰۷ اردیبهشت ۱۳۹۵
کمدی استشمامات عالی است. قبلا دیدم و باز هم برای تماشا می آیم. همچنین کمدی اتفاقات. پیشنهاد می کنم به دیگر دوستان.
۰۸ اردیبهشت ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

نمایش کمدی اتفاقات ششمین اجرا از گروه تاتر اشتباهات است که این روزها در سالن گوشه فرهنگسرای نیاوران با کارگردانی میثم عبدی بر روی صحنه رفته است. متن این نمایش اثر نویسنده ایتالیایی ،ادواردو د فیلیپو، است. که توسط داریوش مودبیان ترجمه شده است. بازنویسی و دراماتوژی کار نیز توسط منوچهر رمضانی صورت گرفته است.ادواردو فیلیپو در سال 1900 در شهر ناپل ایتالیا به دنیا آمد . او از 5 سالگی شروع به بازیگری کرد.در سال 1932 به همرا برادرش، پپینو و خواهرش تتینا شرکت تئاتر compagnia del Teatro Umoristico I De Filippo. را تشکیل داد. پپینو در سال 1944 وتتینا در اوایل دهه 50 گروه را ترک کردند. د فیلیپو در سال1954 در فیلم ویتوریو دسیکا با نام طلای ناپل ( L'oro di Napoli ) به همراه تو تو و سوفیا لورن به ایفای نقش پرداخت .در سال 1959 درام « شنبه ، یکشنبه و دوشنبه» را با بازی لارنس اولویر ساخت که برنده جایزه ی منتقدان لندن شد. ترجمه او از رمان حمله به شهر ناپل در سال 1982 چاپ شد.
د فیلیپو در سال 1984 بعنوان سناتور زندگی جمهوری ایتالیا منصوب شد. چهار سال بعد در رم درگذشت.امور مربوط به میراث هنری اش توسط پسرش پیگیری شد.
نمایش کمدی اتفاقات ترجمه¬ی نمایشنامه¬ای از فیلیپو با نام «هنر کمدی» است. نمایشی انتقادی که قصد دارد قدرت هنر مخصوصا هنر کمدی را به رخ بکشد. از جمله آثار نمایشی و سینمایی فیلیپو می¬توان به آثار زیر اشاره کرد:
داروساز شب بیدار( 1920) - بگذار روحت آرامش بیابد( 1926) -همیشه به او بله بگو( 1927) – فلسفی( 1928)
سیک سیک سازنده ی جادویی ( 1929) - چه ... دیدن ادامه ›› کسی از من شادتر است؟( 1929) - آدم حسابی¬های 30 سال پیش( 1929) - هر سال از اول شروع می شود( 1931) - کریسمس در کوپیلو( 1931) - موفقیت روز( 1932)- ارواح( 1946) - خانواده ی من( 1948)- قلب من ، گنجینه ی من( 1955)- شنبه ، یکشنبه، دوشنبه (1959) - شهردار سانیتا آلی (1961 )- کمدی هنر(1964) - بنای یادبود( 1970) - آزمونها هیچ گاه تمام نمی شوند (1973)
آثار سینمایی
سه دیوانه ی خوش شانس 1933 - آن دو نفر 1935 - بود 1937 - در روستا یک ستاره می افتد 1939
Non ti pago 1942 - بعد از مد کازانوا 1942 - من میشناسمت، ماسک کوچک 1943- 1944 - زندگی یک شروع جدید دارد 1945 - زنگهای ساعت 1949 - ناپلهای میلیونی 1950 - هفت گناه مرگ آور 1952 - مرد و همسر 1952 - دختران دم بخت 1952 - در پارک تفاق افتاد 1952 - ناپولیتانها در میلان 1953 - طلای ناپل 1954
ارواح 1954 - دختر شاد خوشبخت می شود 1958 - رویای مست نیمه ی تابستان 1959
Ferdinando I, re di Napoli 1959 - همه به خانه میروند 1960 - ارواح رم 1961 - امروز، فردا و پس فردا 1965
بلندتر شلیک کن، صدایت را نمیشنوم 1966 - ارواح، سبک ایتالیایی 1968

 Filumena Marturano (1951)


مجتبی مهدی زاده، zateziba و آنا عـلـّامی این را خواندند
جواد حیدری و آرزو ندرلو این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید