مراقب دماغ تان باشید!
نمایش کمدی استشمامات را زمانی دیدم که در سالن گوشه فرهنگسرای نیاوران اجرا می شد.
بنظر من این نمایش کاری تند و گزنده است. که هدفش به چالش کشیدن قدرت های فاسد موجود در یک جامعه است. قدرت هایی نظیر مذهبیون ریاکار ، سیاسیون فاسد، دستگاه قضای بی اراده و عالمان و دانشمندان توخالی و نظامی گری استبدادی و احمقانه. داستان در شهری خیالی بنام کمیلند اتفاق می افتد. شهری که می توان مصداقش را هم در کشورهای در حال توسعه پیدا کرد. و هم در کشورهای توسعه یافته . به همین دلیل میتوان این نمایش را فارغ از بازی های کلامی ، یک اثر بین المللی دانست.
نویسنده نمایشنامه قصد دارد با بکارگیری نمادین از دماغ داستانی را خلق کند که در انتهای آن مخاطب را به تفکر وا دارد. دماغ شهردار گم می شود. آن هم در یک روز مهم. روز استقلال که قرار است شهردار سخنرانی کند. رسانه ها آماده اند تا این واقعه ی مهم را پوششی جهانی بدهند. اما ارکان قدرت متوجه می شوند که شهردار دماغش گم شده است. و حالا این قدرت های پشت و پرده که رفیق گرمابه و گلستان هم بوده اند سعی می کنند تا با کمک یک خانم خبرنگار این حادثه ی هولناک را برای مردم بازگو نکنند. کمدی استشمامات حال و روز ملتی است که صرفا چشم به رسانه ها دارند. اگرچه هیچکدام از مردم در این نمایش دیده نمی شوند
... دیدن ادامه ››
اما به خوبی می شود شخصیت مردمان کمیلند را از لابلای کارکترهای اصلی نمایش پیدا کرد.
بنظر نگارنده این از نقاط قوت کمدی استشمامات است. مردمی که به هیچ عنوان در نمایش حضور ندارند ولی در سراسر نمایش می شود آنها را دید.
اما این همه ی ماجرا نیست. این شهر قهرمانی دارد که خودش نمی داند که قهرمان است. قهرمانی که نه خون می ریزد. نه مشت آهنین دارد و نه سلاح های سنگنی. این قهرمان فقط تفکر و تعقل دارد.
شاید تعریف داستان برای کسانی که قصد تماشای این نمایش را دارند چندان خوشایند نباشد. لذا ترجیح می دهم از باز گویی بیشتر قصه و درام پرهیز کنم.
کمدی استشمامات برای کسانی که قصد دارند اثر کمدی بنویسند و یا کارگردانی کنند، می تواند یک رفرنس خوب باشد. به خوبی می تواند چگونگی پیش رفتن قصه و اوج و فرودها را در روند نمایش دید. می توان حضور نویسنده و کارگردان را در پشت بازی ها و میزانسن ها ، درک کرد. از این رو این نمایش می تواند یک رفرنس برای یک کار کارگاهی باشد. (گویا این گروه قصد دارند یک کارگاه کمدی نیز در این 15 روز برای علاقمندان برگزار کنند)
درباره نقاط قوت کار بسیار می توان نوشت. اما بعنوان آخرین نکته می توان به نداشتن دکور و بازی با چند چهار پایه اشاره کرد. کارگردان نمایش، میثم عبدی، تلاش کرده بر روی میزانسن ها و بازی بازیگران تمرکز کند. و بنظر می رسد در این کار موفق شده است.
نگارنده بعنوان یک تماشاگر بعد از تماشای این اثر در فرهنگسرای نیاوران وقتی از در سالن بیرون آمدم با خودم فکر کردم : « نکند دماغ من هم فرار کرده باشد؟! و خودم خبر ندارم!!» کمدی استشمامات به مخاطبش این هشدار را می دهد که :« مراقب دماغت باش رفیق»