در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال هفتمین هنر | دیوار
S3 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 00:34:53
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
زندگی...
بدون هنر و موسیقی همون تنگه وحشته
و بدون
عشق...
خود جهنم...!
سلام و درود،
نمایش، تاتر سیاه بازی پر بازیگر و خوش آب و رنگی بود که موسیقی زنده به زیبایی آن می‌افزود! به نظرم موتور نمایش اصطلاحا دیر گرم شد که شاید به دلیل ماهیت داستان آن بود!
با بعضی از دوستان که نسبت به بکارگیری برخی عبارات و دیالوگها در نمایش نکاتی داشتند، تا حدودی موافقم! مخصوصا برخی عبارتها مانند [این خیلی زر میزنه] که خیلی هم تکرار شد و انصافا از قشنگی کار کم می‌کرد!
نمایش شوخی های جالبی داشت و در گرفتن خنده از مخاطب موفق عمل‌کرد!
برای هنرمندان و همه عوامل زحمتکش این نمایش آرزوی بهترین ها را دارم و امیدوارم شاهد درخشش هرچه بیشتر آنها در صحنه های هنر این سرزمین باشم. خدا قوت
ممنون از لطف و محبتتون🌹
۱۹ اسفند ۱۴۰۳
سید محسن میرهاشمی
ممنون از لطف و محبتتون🌹
درود بر شما، تندرست و در صلح باشید 🌿
۱۹ اسفند ۱۴۰۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش تارتف، یک درام تاریخی یا به بیان درست تر یک نقد سیاسی اجتماعی در قالب هنر تاتر بود که گریزی هم به جامعه امروز ایران و مسائل و مصائب روزش میزد .
به نظرم اجراهای دونفره سختی خاص خود دارند و آن اینکه ممکن است به دلیل کشدار شدن صحنه ها یا از هیجان افتادن داستان موجب خستگی مخاطب شوند! که البته این نمایش به لطف داستان خوبش، صحنه های گاه کمیک خود و دیالوگ های آن به خوبی از عهده این موضوع برآمد و مخاطب را تا پایان با خود همراه کرد!
در ابتدای نمایش حس میکردم بازیگرها چندان در نقش خود فرو نرفته اند بویژه بازیگر خانم . اما، هرچه زمان گذشت این مطلب کم رنگ و کم رنگتر شد!

داستان نمایش داستان خوب و پر مغزی بود و دیالوگ ها بخوبی ساخته و پرداخته شده بودند از این بابت باید به نمایشنامه نویس و کارگردان این اثر تبریک گفت. مخصوصا بخش وارونه شدن طبقه های اجتماعی و ارزش‌های جامعه خیلی دیدنی و پند آموز بودند! همچنین به نظرم رو شدن ذات واقعی بازیگر مرد که بخش بزرگی از جامعه مرد سالار دیروز و امروز را نمایندگی میکرد - پس از راه افتادن کارش در انتهای نمایش - از نقاط اوج نمایشنامه محسوب می‌شد!

یکی از دیالوگ های نمایش منو یاد یکی از اساتیدم انداخت که سالها پیش می‌گفتند : فرانسوی ها تا آدمو میبینن به کفش آدم دقت میکنن که ببینن ... دیدن ادامه ›› طرف چقدر میارزه! این موضوع به نوعی در یکی از دیالوگ های این نمایش مطرح شد! خواستم عرض کنم مهم کفش و لباس آدم ها نیست! مهم پاکی جان، ذات و معرفت آدم هاست! و به قول معروف نه همین لباس زیباست نشان آدمیت! ای کاش در دیالوگ های پایانی گریزی به این مطلب زده می‌شد! 😉

خیلی خدا قوت به همه عوامل این اثر هنری! من از نمایش لذت بردم و تماشای این نمایش پر مغزو به همه دوستداران هنر تآتر پیشنهاد میکنم! همیشه و در تمام صحنه ها بدرخشید ✨

ممنون از اینکه تارتف رو به تماشا نشستید و نظرتون رو با ما به اشتراک گذاشتید🙏
۱۷ اسفند ۱۴۰۳
محمدرضا باقری نژاد
ممنون از اینکه تارتف رو به تماشا نشستید و نظرتون رو با ما به اشتراک گذاشتید🙏
درود بر شما، تندرست و در صلح باشید 🌿
۱۷ اسفند ۱۴۰۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
جای دیگری هم نوشته ام که من تا حالا از تآتر سنگلج ناراضی بیرون نرفته ام و همیشه کارهای بسیار خوبی را در این تاتر شاهد بودم که خب البته‌ بنا به نوع کار؛ سطح این رضایتمندی متفاوت بوده.
لاله زاری ها، نمایش دیدنی بود با بازیهایی دیدنی مخصوصا بازی آقای آزادفر که خیلی خیلی عالی بودند! و انصافا دیالوگها و نوع گویش خاصی که دیالوگ ها را اجرا میکردند خیلی منو خندوند! ای کاش یک ظرف گلابی سنگی هم بود که دیگه دکور صحنه تکمیل تکمیل می‌شد !😁
نمایش جدای از بحث کمدی و البته تراژدی پنهانش در بر دارنده پیام خوبی هم بود.
اگر چه در مقاطعی دیالوگ های نمایش همان دیالوگ های استاندارد و تکراری نمایش های سیاه بازی بودند اما این مطلب چیزی از ارزشهای این اثر ارزنده کم نمی‌کرد!

بدون هیچ اغراقی خیلی حیف می‌شد اگر لاله زاری ها را نمیدیدم! مخصوصا این که یک بار بعد از رزرو بلیط در دو هفته پیش درگیر بیماری شدم و بلیط ها را به دوستی واگزار کردم و امشب شانس این را داشتم که به ملاقات این اثر ارزنده برم.

خیلی خدا قوت میگم به همه عوامل این اثر ارزنده و تشکر میکنم از ... دیدن ادامه ›› اینکه اوقات خوشی را برای مخاطبانتون رقم زدنید! 🙏امیدوارم همیشه و در همه عرصه ها و صحنه ها شاهد درخشش شما هنرمندان ارزنده کشورمون باشم.
تندرست و در صلح باشید 🌿

زنده باشید ... ممنون که تشریف آوردین و وقت‌گذاشتین ‌و نظرتون‌رو‌مطرح‌کردین ... خوش آمدید 🙏🌺
۰۶ اسفند ۱۴۰۳
محمدرضا آزادفرد
زنده باشید ... ممنون که تشریف آوردین و وقت‌گذاشتین ‌و نظرتون‌رو‌مطرح‌کردین ... خوش آمدید 🙏🌺
درود بر شما 🌿 تندرست باشید ✨💫
۰۶ اسفند ۱۴۰۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بخش های پایانی این نمایش درخشان منو یاد کتاب صد سال تنهایی مارکز انداخت! آنجا که کل نسل سرهنگ و حتی کوچکترین عضو خانواده اش از بین رفتند!
ایپسن جامعه خودش و برخی دغدغه های جامعه بشری را حسب تجربه های زندگی شخصی اش خوب می‌شناخت ! شاید، به همین خاطر است که نمایشنامه هایش پس از گذر این همه سال بوی کهنگی نمی‌گیرند!

نمایش باتوجه به نمایشنامه قدرتمندش، پیام های اخلاقی آشکار و پنهانش و کارگردانی و بازی های هنرمندانه اش اثر چشمگیر و دوست داشتی بود و هنرمندان نمایش خوش درخشیدند! استفاده از نمایش سایه ها برای روایت بخشهایی از داستان اقدام جالبی بود! که به کوتاه تر شدن مدت نمایش، جذابیت های بصری و همراه کردن بیشتر مخاطب کمک می‌کرد !
تنها ایراد سخت افزاری که نمایش داشت صدای بلند و آزار دهنده ای بود که هنگام نمایش سایه ها از سیستم صوتی سالن پخش می‌شد! بلندی صدا طوری بود که مجبور شدم با دو انگشت گوشهای خودم را بگیرم!

خدا قوت میگم به کلیه عوامل این نمایش به خاطر به صحنه آوردن این اثر ارزنده! و به مخاطب ارجمند پیشنهاد میکنم برای ارتباط گرفتن هرچه بیشتر ... دیدن ادامه ›› با این اثر قبل از تماشای این نمایش خلاصه نمایشنامه را از چت جی بی تی یا دیپ سیک بخوانید که دو یا سه پاراگراف بیشتر نیست و موجب می‌شود خیلی بیشتر با نمایش ارتباط بگیرید!

درود و سپاس از شما دوست من👻❤️
۱۷ بهمن ۱۴۰۳
حسین چیانی
انصافا اسپویل دیگه خیلی متداوله :)))) اسپول در اینجا به معنای افشای داستانه که منجر به کاهش جذابیتش می‌شه برای مخاطبی که هنوز با اون داستان مواجهه نداشته.
گرامی تازه من تو کامنتم از مخاطب خواهش کردم خلاصه نمایشنامه را برای گرفتن ارتباط بیشتر با داستان توی چت جی بی تی یا دیپ سیک جستجو کنه! 😅 نگران نباشید اونی که میاد تاتر عشق تاتر رو داره و آدم های گذری کمتر میان!
از اون طرفم من به انتهای نمایش اشاره کردم که از اقضا سرکار خانم محترمی به خاطر همین کامنت نوشتند که میرن نمایش را می‌بینند!
بازم از اون طرف تر خیلی ها اصلا حوصلشون نمیگیره کامنت بخونن چه برسه به کامنت بنده که قصه حسین کرد شبستریه 🤣 تندرست و در صلح باشید 🌿
۲۰ بهمن ۱۴۰۳
هفتمین هنر
گرامی تازه من تو کامنتم از مخاطب خواهش کردم خلاصه نمایشنامه را برای گرفتن ارتباط بیشتر با داستان توی چت جی بی تی یا دیپ سیک جستجو کنه! 😅 نگران نباشید اونی که میاد تاتر عشق تاتر رو داره و آدم ...
متقاعد نشدم با توضیحاتتون. به هر حال موفق باشید :)))
۲۰ بهمن ۱۴۰۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
به نظرم امتیاز 3.9 بهیچ عنوان شایسته این نمایش بی‌نظیر و آموزنده با آن بازیهای زیبا نیست! تنها نمایشی  که تا حالا در این سبک دیدم نمایش "پس از" و شاید تا حدودی "روانی" باشد که بی شک این اثر بدون کوچکترین اغراقی یک سر و گردن بالاتر از هر دوی این آثار است!
هنرنمایی هر  هفت هنرمند خوب روی صحنه عالی بود. البته بازی خانم ریحانه سلامت و آقای مرتضی کوهی از بار احساسی بیشتری برخوردار بود! و خب طبیعتا بیشتر به چشم می آمد!
از نکات مثبت این نمایش بار آموزشی آن بود که انصافا خود همین موضوع به خودی خود امتیاز 5 دارد.
نمایش از دکور و نور پردازی خوب و قابل برخوردار بود بویژه آن پرچم های ادعیه نپالی که در اواسط نمایش توسط خانم سلامت وصل میشدند و من نمیدونم از کجا پیداشون کردند!
درسته که دیگه این نمایش در فاز فعلی به روی صحنه نمیره اما پیشنهاد من اینه که اگر مجددا بر روی صحنه رفت از تماشای این اثر ارزنده غافل نشوید که یکی از کارهای قشنگ و حرفه ای هست که تا کنون شاهد آن بوده ام.
برای همه عوامل این نمایش ارزنده از مترجم نمایشنامه تا کارگردان و گریمور و سایر عوامل بهترین ها را آرزومندم و خدا قوت میگم به همشون! همیشه بدرخشید !
بله، بِسیار بِه دُرستی اِشاره کردین . و چقدر حِیف که اِمتیازی ایجا نیست ولی تو قلبِ تمامِ آنها که دیدند بیستِ .
دُرود ..
🌻
۰۵ اسفند ۱۴۰۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش گیوتین به شدت منو به یاد جمله معروفی انداخت که به مهاتما گاندی نسبت می‌دهند! آنجا که می‌گوید: [ وقتی ارزش های جامعه ای عوض می‌شوند، این عوضی ها هستند که با ارزش می‌شوند].
گیوتین یک نقد سیاسی اجتماعی جان دار بود! رد بسیاری از دیالوگ ها و صحنه پردازی های آن را میشد به راحتی در تاریخ معاصر پی گرفت!
در جامعه نا آگاه و مسخ شده ای که گیوتین در پی به تصویر کشیدن آن بود تنها یک نجات یافته واقعی وجود داشت که آن هم یک معلم تاریخ بود!
خواندن و تاریخ دانستن که گم کرده بسیاری از مردمان این روزگار است! بنابراین با توجه به گنجاندن این حجم از پیام در این نمایشنامه ارزنده باید ازعان کنم که گیوتین یکی از بهترین کارهایی بود که در مجموعه‌ تاتر شهرزاد تا به حال شاهد آن بوده ام!
نمایشی که برای انتقال پیامش فریاد نمی‌زد و اصطلاحا جان نمی‌کند ! همه چیز سر راست و پوست کنده بود! مدلی از تاتر که به دل من بسیار می‌نشیند و موجب آزار مخاطب عام نمی‌شود!
خیلی خدا قوت میگم به همه هنرمندان روی صحنه و سایر عوامل نمایش عالی بودید! پنج کمترین امتیازی است که میتوان به چنین نمایشی داد.
ممنون از نظر و نوع نگاه شما🌺
۰۲ بهمن ۱۴۰۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
امشب، بلاخره تلسم شکست و تونستم اجرای آخر این نمایش را ببینم! نمایش کار زیادی برده بود و بازیگرها زحمت زیادی کشیدند! انصافا نقش آفرینی هنرمندان روی صحنه از خانم معلم گرفته تا شاگرد عصبی او به دلم نشست.
نمایش نشان دهنده تعاملات شخصی و اجتماعی چند شاگرد کلاس تافل بود که هر یک بنابر دلیل خاصی در این کلاس ها شرکت می‌کردند! و وقتی که دیگر دلیلی برای ماندن نبود یک به یک شرکت در کلاس را کنار گذاشتند!
برخی عاشق کورش بودند و برخی دیگر درونا متنفر از این زبان جدید و گم کردن هویت ایرانی خود و تحلیل رفتن در جامعه ای که بنابر خصوصیات زبانی و فرهنگی ذره ذره هویتشان را می زدود و تحلیلشان می‌برد!
وا دادن پله پله خانم معلم متاهل در قبال شاگرد عاشق پیشه اش هم که اگر چه متاسفانه مطلب رئال کف جامعه و مردمان این روزگار است! اما، نمیتوان ناگفته گذاشت که سناریو مد این روزهای سینمای هالیوود و آن ور آبی هاست که ارزشها و آرمانهای اخلاقی خانواده به جاییشان نیست!!! و با توجه به نمایشنامه ای که از آن ور آمده؛ وجود یک چنین مفهومی در این نمایشنامه طبیعی می‌نماید !!! با این حال، گنجاندن یک چنین چیزی در دل هفتمین هنر این سرزمین به دل من یکی نمی نشیند و به مزاقم خوش نمی آید! شاید امثال من زیادی آرمان گرا و حل در نوستالژی های قشنگ زمانه خود هستیم!
در انتها برای همه عوامل نمایش درخشش های روز افزون آرزو دارم.
تئاتر دیلی، سپهر، رضا کریمی و حسین چیانی این را خواندند
محمد فروزنده، فراز غلامی و شمس این را دوست دارند
محمد طالب زاده
تئاتر= هنر هفتم؟؟
🤣😂
۰۳ بهمن ۱۴۰۳
محمد طالب زاده
مزاق؟؟؟!!!
😂
۰۳ بهمن ۱۴۰۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش بامزه ای است که در گرفتن خنده از مخاطب خوب عمل می کند تنها ایرادی که دارد این است که سر و صدایش زیادی بلند است. شاید هم منه پیرمرد دیگه حوصله سر و صدای زیاد را ندارم :) . خوشمزه ترین دیالوگی که خیلی دوست داشتم و خیلی بهش خندیدم این بود [ این همون خاله منه که فک میکنه داییمه].
با علم به اینکه امشب شب آخر اجرای این نمایش است اما به احترام هنرمند خوب این اثر ارزنده و در خواست ایشان تصمیم گرفتم این چند خط را در مورد این نمایش بنویسم. وقتی خوب نگاه میکنم؛ میبینم، متاسفانه با ادبیات کلاسیک غرب آشنایی اندکی دارم. بخشی هایی از نمایش و سرنوشت کلاید منو یاد داستان واقعی یکی از کتاب های دیل کارنگی انداخت و روایت گانگستر آدم کشی که در لحظات آخر زندگیش و زمانی که در محاصره و تیراندازی پلیس بود با خون خودش روی دیوار مینویسه: نقل به مضمون [ اینجا مردی است که قلب مهربانی در سینه او می تپد]. در بخش قابل توجهی از نمایش، کلاید و روحیاتش؛ منو یاد مضمون انسان در جستجوی معنا یا حقیقت می انداخت! هر چند برخی روحیات دیگر او یک پارادوکس شخصیتی را به نمایش می گذاشت.
نمایش به طور کلی جالب بود و من از اجرایی که ارائه می شد لذت بردم. هر دو بازیگر در نقش های خود به خوبی فرو رفته بودند . نمایش دکور مینیمالی داشت و همین سادگی تغییر دکور را راحت تر می کرد. همچنین در دو مورد شاهد پرش مخاطبین نمایش از صدای تفنگ بودم که خود نشان می دهد هنرمندان تا چه میزان قابل توجهی موفق به جذب مخاطبین نمایش و همراهی آنان با خود شده اند. همچنین از جمله نکات جالب این نمایش مشارکت دادن تماشاچی ها در بخش هایی از نمایش بود.

البته ،فکر میکنم این نمایش و نمایش هایی در این سبک، نمایش های همه پسندی نباشند درست مانند همه چیزهای دیگر . . . زیرا همانند دانه ای که پنهان در زیر خاک به انتظار جوانه زدن نشسته پیام این مدل نمایش ها هم در لایه هایی از دیالوگ و صحنه های مختلف مخفی شده و برای دریافت آن باید لایه ها را کنار زد و با لایه برداری آشنا بود. بنابراین اگر مخاطب به دنبال نمایشی با پیامی سر راست باشد تماشای این نمایش به کارش نمی آید.

در انتها برای همه عوامل ... دیدن ادامه ›› زحمت کش این نمایش آرزوی درخشش های بیشتر و بیشتر دارم و امیدوارم زندگی هیچ یک از مخاطبین خوب این نمایش همانند زندگی کلاید خالی از معنا نباشد. شاد، تندرست و در صلح باشید.
سلام و درود خدمت شما بزرگوار که انقدر زیبا برای ما نوشتید
ممنونم که انقدر دقیق به اثر ما نگاه داشتید و متوجه معانی مختلف صحنه ها و پیام هایی که به واسطه من و بانی خدمت شما ابلاغ میشد
واقف بودید
بی اندازه خوشحالم از تماشاگران خوب و فهیمی که در ایران همچنان وجود دارند ✨
ممنون از تک تک نظراتتون ♥️
۲۸ دی ۱۴۰۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
واقعیت، تا حالا اجراهای تاتر سنگلج من و همسرجان را با لب و لوچه های آویزون راهی منزل نکرده است. از گاو زن گرفته تا مبارک و خاتون پرده نشین و بمون، بخون، بخندون و هاگر واگیر همه عالی بودند و هر کدام در نوع خودشان دیدنی! به بیان دیگه با خیال راحت میتونم مهمون هم دعوت کنم و پیش مهمونم سر افکنده نشم.
این اثر ارزنده هم با آن پیام قشنگ و اخلاقیش و دیالوگ های شیرین؛ انصافا و بدون هیچ اغراقی به دل نشست.
یکی از چیزهایی که در این نمایش خیلی برام جالب بود نحوه تعویض دکور صحنه ها بود که در نوع خودش بسیار مرتبط و جذاب بود. امشب، حتی پیام ضبط شده رعایت برخی نکات توسط تماشاگران هم برام جنبه کمیک پیدا کرده بود و لبخند به لب میآورد! :)
یک مطلب دیگه که خیلی دلنشین بود یاد آوری و بزرگداشت عزیزانی بود که رشد و بالندگی تاتر این مملکت پله پله از اول تا اکنون مرهون زحمات آنهاست! از زنده یادان جناب گرجی و جناب سعدی افشار تا عزیزان دیگر درگذشته ای که نامشان را نمیدانم. یادشان بخیر و نام نیکشان در صفحات روشن تاریخ هنر این سرزمین جاویدان!
تنها مطلبی که در ابتدای اجرا منو نگران می‌کرد دیدن طناب دار دور گردن خانم بازیگر بود که همش نگران بودم حین اجرا به هر دلیلی خدای ناکرده حادثه ساز نشود . کلا این مدل صحنه ها تو دلمو خالی ... دیدن ادامه ›› می‌کنه!
خدا قوت میگم به همه هنرمندان این اثر ارزنده از نمایشنامه نویس تا کارگردان محترم و هنرمندان درخشان روی صحنه و سایر عوامل نمایش!

برای همه عزیزان بهترین ها را آرزومندم! موفق باشید و درخشان.
سپاس گذار از نقطه نظرتون و خیلی خوشحالم که شما به عنوان یک تماشاگر دقیق و فهیم به نکات ریزی توجه کردید
و از نگرانی و دلواپسی تون نسبت به بازیگرم ممنونم و حتما سفارش می کنم دقت کنن که که مشکلی پیش نیاد
۱۰ دی ۱۴۰۳
روابط عمومی تماشاخانه سنگلج (r.sangelag)
خوشحالیم که تماشاخانه سنگلج را برای تماشا انتخاب کردید. قدردان مهرتان هستیم.
به امید دیدار مجدد شما در این مجموعه.
۱۰ دی ۱۴۰۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
کنسرت نمایش خوبی را شاهد بودم. خسته نباشید و خدا قوت میگم به همه عوامل اجرا از گروه نوازندگان تا هنرمندان بازیگر و سرکار خانم راوی داستان.به نظر من برخی از دوستان اندکی سختگیرانه با این اثر برخورد میکنند. داستانهایی مانند لیلی و مجنون، ویس و رامین، رستم و سهراب و .... همگی سرمایه های ادبی سرزمین ما هستند و باید با ورژن ها و کیفیت های مختلف به صحنه بروند. خب البته هرچه کیفیت کار بالاتر طبعا مقبول تر. ای کاش بسیاری از نمایشها صرفا محدود به شهر تهران آن هم مرکز به بالا نمی شدند و در صفحات جنوبی شهر و همچنین مراکز سایر استانها هم به نمایش در می آمدند. که اگر چنین میشد چه فرهنگ سازی زیبایی را شاهد بودیم.

یاد هنرمند خوب کشورمون داوود خان رشیدی بخیر و نامش در صفحات روشن تاریخ هنر این سرزمین جاودان!
مدتها بود که میخواستم به تماشای این تاتر بروم منتها هر وقت به پوسترش نگاه میکردم دو دل میشدم و میگفتم بماند برای بعد. تا اینکه بلاخره در روزهای پایانی رفتم به ملاقات نظرات و خواندم و خواندم و خواندم تا مجاب شدم به دیدنش برم و رفتم ! و چه خوب کاری کردم! خدا قوت به همه عوامل این کار! این را بعد از مدتها نوشتم که اگر روزی روزگاری دوباره این اثر به صحنه بازگشت با همین نمایشنامه و دکور و بازی های چشم نواز در ملاقاتش شک به دل راه ندهید.
باید اضافه کنم امتیاز 4.2 در مجموع 457 رای نشان از رضایت مخاطبین از این اثر ارزنده را دارد که حتی به نظر بنده انصافا امتیاز باید بالاتر از این می بود.
هفتمین هنر (haftomin)
درباره نمایش بچه i
دوستان خدا قوت
از دکور زیبای کارتون خیلی لذت بردم، یکی از قشنگترین، فانتزی ترین و کار شده ترین دکورهایی بود که در نمایش های اخیر شاهدش بودم . شاید هم بهترینش بود! نورپردازی کار ، انتخاب لباس { به جز موارد استثناء } و موسیقی متن و جلوه های ویژه کارتون هم عالیه عالی بود. البته باید اضافه کنم که گاهی صدای بلند موسیقی نمایش اصطلاحا رو مخ بود مخصوصا در ابتدای نمایش.
تو یکی از کامنتها به چشمم خورد که هنرمندان روی صحنه آماتور و تازه کار بودند که البته به نظر بنده اصلا اثری از آماتور بودن در کار بازیگرها وجود نداشت و بازی ها بویژه بازی نقش پدر و مادر و مخصوصا مادر خیلی گیرا و حرفه ای بود.
داستان نمایش خوب پیش میرفت و دیالوگ های جالبی داشت اما جاهایی در انتها کار گنگ شد و شاید بهتر باشه بگم ی کمی از ریل خارج شد. مثلا من متوجه نشدم چرا باید نقش بچه اول را ی آقای سیبیلو بازی کنه و لبخوانی داشته باشه؟ آن هم با لباس سیاه و دیالوگ های تقریبا مثبت که ی مدل تناقض در کار ایجاد میکرد. البته اگر دلیل خاصی دارد که من اطلاعی از آن ندارم اینو به حساب نوعی اشتباه در انتخاب بازیگر و لباس میگزارم. همچنین، اگر پدر و مادر گوشت خواران جنایتکاری بودند چرا باید برای پیدا کردن بچه کلانتر خبر میکردند؟ آیا کلانتر را هم قربانی کردند؟ آیا شتک خون روی دیوار سرویس بهداشت متعلق به کلانتر بود؟
در انتها برای این تیم خوب آرزوی بهترین ها را دارم و امتیازی که برای این نمایش در نظر دارم عددی بین 3.5 تا 4 است.

ممنون از محبت و نظرتون🙏🏻🌸
۱۸ آبان ۱۴۰۳
نمایش بچه
ممنون از محبت و نظرتون🙏🏻🌸
درود بر شما ، شاد،تندرست؛ همیشه رو به رشد و در صلح باشید
۱۸ آبان ۱۴۰۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
هفتمین هنر (haftomin)
درباره نمایش جوف i
گویا اینشتین در جایی گفته است [ هیچ قانونی بالاتر از وجدان آدمی نیست]. شاید هم اینشتین چنین چیزی نگفته باشد و این یکی از جمله‌های قلابی فضای مجازی و نسبت داده شده به اوست.
این شانس را داشتم که اجرای پایانی نمایش تأمل برانگیز جوف را به تماشا بنشینم.
نمایش داستان و پیام قابل توجهی داشت! تقابل بین قانون بد و سوءاستفاده از آن و طغیان در برابرش! که به طور واضح و به زیبایی توسط هنرمندان اثر و توالی صحنه ها به تصویر درآمد!

انتخاب دکور و لباسها خیلی مورد پسندم بود طوری که واقعا فضای مناطق جنگی را به ذهن متبادر می‌کرد. به سلیقه من جای اندکی نی برای دادن حس رطوبت و گرما و نیش پشه ها در اطراف صحنه ... دیدن ادامه ›› خالی بود.

بازیها حرفه ای بودند و حرکت های رباتیک بدن بازیگر ها نظم ارتش و آمیختگی و حل شدن در فضای خشک جنگ و نظم خشک حاکم بر آن را به خوبی نشان می‌داد! نظمی که از آدمی امر بر و قاتلی رباتیک می‌سازد!

نور پردازی و موسیقی نمایش کاملا منطبق با تم این نمایش بود. شخصیت پردازی و دیالوگ های نمایش به زیبایی تاثیر مخرب جنگ را بر ذهن و جسم آدم ها نشان می‌داد که جا دارد به کارگردان و نمایشنامه نویس این اثر بابت آن تبریک بگویم. همجنین مجددا به آفای کارگردان اثر به خاطر اهمیتی که برای نظرات کاربران - علیرغم اتمام اجرا - قائل است تبریک عرض می‌کنم و تقدیر پایانی کار را از همه عوامل نمایش؛ قابل ستودن می‌دانم.

برای این گروه هنرمند آرزوی بهترین ها را دارم و امیدوارم بر صحنه های طنازی و هنر ورزی روز به روز بیش از پیش بدرخشند!
درسته که نمایش عالی بود ولی من یه مورد ناهماهنگی بین صداگذاری و صحنه دیدم که واقعا بنظرم خیلی حیف بود.
موقع شلیک اسلحه تو اجراهای قبلی که دوستانم رفتن صدای شلیک اسلحه رو خیلی واضح و هماهنگ شنیدن ولی اجرای پایانی که خودم حضور داشتم موقعی که اسلحه شلیک شد هیچ صدایی نشنیدم. که حتی بنظرم خود بازیگر چند ثانیه بخاطر این خطا تمرکزش بهم خورد.نه در حدی که تاثیری رو اجراش بزاره و کسی متوجه بشه ولی این ناهماهنگی ها خیلی موقع انتقال احساسات به تماشا کننده میتونن مشکل ایجاد کنند که برای همچین اجرای قوی بنظرم واقعا حیفه
۱۴ آبان ۱۴۰۳
هفتمین هنر
گرامی، به نظرم هیچ چیزی در دنیای ما کاملِ کامل نیست! و هیچکس هرگز از 100 امتیاز کامل عدد 100 را نمی‌گیرد! بنابراین، هیچ اجرایی هم هرگز کامل و بی نقص نخواهد بود، بعضی وقتها حسب وضعیت جسمی یا ...
با سلام و احترام
ممنونم که نگاه زیباتون و زمانتون رو به ما هدیه دادید

خرسندیم که لایق چشمانتون بودیم
۲۰ دی ۱۴۰۳
جواد سحر
با سلام و احترام ممنونم که نگاه زیباتون و زمانتون رو به ما هدیه دادید خرسندیم که لایق چشمانتون بودیم
درود بر شما 🌿 تندرست و در صلح باشید 🌿
۲۰ دی ۱۴۰۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
امیدوارم این نمایش تمدید بشه... چون این هفته فرصت نمیشه!
سلام‌
ما‌شنبه تونستیم اجرای ویژه ساعت ۱۹ داشته باشیم
۰۹ آبان ۱۴۰۳
فراز غلامی
سلام‌ ما‌شنبه تونستیم اجرای ویژه ساعت ۱۹ داشته باشیم
سلام و درود بر شما! سپاسگزارم!
۰۹ آبان ۱۴۰۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
اول دوست دارم آن دختر خانم های گل و پر انرژی که پشت سر بنده و همسرم نشسته بودند و سالن تاتر را با کلاس ورزش یا طرح کاد قدیم دبیرستان اشتباه گرفته بودند، را مخاطب قرار بدم و ازشون خواهش کنم در سالن تاتر به احترام هنرمندان و سایر مخاطبین سکوت را رعایت کنند و از زدن حرکات آکروباتیک (اندکی اغراق) و حرف زدن مستمر و خوابیدن روی پای یکدیگر و همزمان تعریف کردن با صدای بلند بپرهیزند. درک میکنم ایام شور و حال جوانی است مخصوصا اینکه چندتا پسر خوشتیپ مجرد هم در همان ردیف نشسته باشند. اما خب به قول معروف هر سخن جایی هر نکته مکانی دارد. امیددارم این عزیزان این کامنت را بخوانند و از این پس بیشتر رعایت کنند!

و اما خود اثر، بر عکس انتظار بنده و بدبینی که در اثر تماشای چند کار بسیار بد و تعریف و تمجید های الکی و قربون صدقه رفتن های لوس و بی‌مورد برخی مخاطبان از آن کارها در من بوجود آمده بود، نمایش انصافا کار قشنگی بود! داستان روان و یکدستی داشت و این داستان روان و توالی صحنه ها اجازه خسته شدن به مخاطب را نمی‌داد. البته بر عکس نظر جناب کارگردان در انتهای نمایش بنده معتقدم نمایش در سبک و سیاق کمدی سیاه بود! دیالوگ ها دردی را به نمایش گذاشته بودند که درد امروز جوامعی چون ماست و خوشبختانه دیالوگ ها و حرکات کمیک نمایش توانستند خنده های (تلخند) خوبی از مخاطبین ... دیدن ادامه ›› بگیرند!

مهمترین مطلبی که بنده با چشمانی گشوده در آثار ادبی، فیلم ها و نمایش ها به دنبال آن میگردم پیام است و کاری که در بردارنده پیامی واضح و انتقال آن پیام به بهترین شکل نباشد را؛ نمی‌پسندم!
دکور، انتخاب لباس، گریم و نور پردازی نمایش، خوب و قابل قبول بود و بازی هنرمندان اثر صد البته قابل تحسین!

این که عوامل نمایش برای بهبود هر چه بیشتر کار از مخاطبین در خواست نظر دادن در سایت تیوال را داشتند خیلی نکته مثبتی بود. بنده نمایشی را دیدم که کارگردانش به جای درخواست نظر برای بهبود اثر خیلی رک تقاضای دادن امتیاز پنج را مطرح کردند که به نظرم خیلی چیپ و دور از شان هنر و هنرمند است. مخصوصا این که بعدا دیدم علیرغم انتقادات تکرار شونده مخاطبان وقعی به آنها ننهادند!
در پایان نمایش، هم بنده از تماشای این طنازی ها راضی بودم و حس خوبی داشتم و هم همسرجان!

به خاطر این کار دیدنی به همه عوامل نمایش تبریک میگم و صد البته تماشای این نمایش زیبا و با مفهوم را به همه علاقه مندان به هنر نمایش پیشنهاد می‌کنم.

اما امتیازی که برای این نمایش در نظر داشتم عدد چهار بود تا این که امروز صبح با مطایبات جناب کارگردان اثر در پاسخ به کامنت های پرسشگرانه بنده مواجه شدم.

دیالوگ درونی من پس رویت نقطه نظرات مشعشع جناب کارگردان!
- پسر بد درونم : بهش ی یک بده حالشو ببره! مدل ژن خوب های لوس و آقا زاده ها از بالا به پایین حرف میزنه مخصوصا این که توپ تانک به رخت کشیده!
پسر خوب درونم: نه بابا هنرمندِ جوان و خوبیه البته گویا در تعاملات و قضاوت هاش با پرسشگر ها و منتقدین کارهاش عصبی و عجوله یک کم! ایشالا راه رضا کیانیان رو در تعامل با پرسشگرها پیش نمیگیره! شاید بخاطر سختی کارشونه! مهم اینه که میاد کامنت ها رو میخونه و براش مهمه! میدونی این مطلب از همه مهم تره. آدم ها رو به رشد هستند!
- پسر بد درونم : نه بابا از اوناس که عاشق قربون صدقه رفتن های بی‌خود و کامنت های ی خطیه شایدم نصف کامنت ها و امتیازهای پنج کار خودش و رفقاش باشه! از اون مدل هاست که میگه کامنت بنویس منتها ازم تعریف کن. مثل اون قضیه شعره! که به یکی گفته بودند شعر بگو منتها فلانی خوشش بیاد! طرفم گفته بود این که نمیشه شعر! میشه...!!!
- پسر خوب درونم: نه این طوری نیست! مهم اینه که کار را تماشا کردی. کارشون واقعا دیدنی بود اون کامنت ها و امتیازات بالا انصافا لایقشونه! تو هم کینه به دل نگیر!
خلاصه حوصله ندارم بقیه شو بنویسم! 😊 شاید ی روز کردمش ی نمایشنامه! (قابلیت اش را دارد).
بنابراین، یک ستاره چهار خوشگل تقدیم به همه شما هنرمندان گل، صبور و زحمت کش! از جناب کارگردان گرفته تا هنرمندان روی صحنه و سایر عوامل زحمتکش عالم هنر! شاد، تندرست، رو به رشد و در صلح باشید 🌿

والا چی بگم؟ هم خندیدیم، هم هوای چشمانمان ابری شد و هم تا ساعتها فکرمان مشغول 🤔
📜 نمایشنامه دردناکِ دردناک بود تلفیق کمدی، کمدی سیاه،برشی تاریخ معاصر و جامعه شناسی و اما نمره اش ⭐⭐⭐⭐⭐!
🎭 هنرنمایی اساتید گرامی و سایر بازیگران نقش اول فوق العاده و نمره اش ⭐⭐⭐⭐⭐
🕺🕺 هنر نمایی و حرکات موزون و نمایشی سایر هنرمندان روی صحنه ⭐⭐⭐⭐⭐
👕👘انتخاب لباس هنرمندان، گریم، دکور و نورپردازی نمایش نمره اش ⭐⭐⭐⭐⭐
🎬 📣کارگردانی نمایش ⭐⭐⭐⭐⭐
😂 خنده گرفتن نجیبانه و هنرمندانه از مخاطب ⭐⭐⭐⭐⭐
🎻🎷🎺 موسیقی زنده نمایش ⭐⭐⭐⭐⭐

اساتید گرانقدر سایه پر مهر شما بر سر هنردوستان این مملکت مستدام و نام پر افتخارتان در صفحات روشن تاریخ ... دیدن ادامه ›› هنر این مُلک جاودان باد!

پیشنهاد نهایی : اهل نمایش و هنری که مجال ملاقات و دیدار با این هنرمندان و طنازان گرانمایه را از خود دریغ کند فرصت گرانبهایی را از دست داده است!
سپاس از این همه مهر شما که ما رو در ادامه این راه دلگرم می کنه
۳۰ مهر ۱۴۰۳
سمیه مهری
سپاس از این همه مهر شما که ما رو در ادامه این راه دلگرم می کنه
درود بر شما شاد،تندرست، رو به رشد و در صلح باشید 🌿
۳۰ مهر ۱۴۰۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
کارگردان گرامی و هنرمندان محترم نمایش مارماهی خدا قوت!
امشب، شاهد بازیهای خوبی بودم بویژه بازی دو کاراکتر اصلی نمایش خیلی حرفه ای و دلچسب بود. همچنین داستان نمایش برای من جذابیت داشت. اگر چه، دکور مینیمال نمایش، مورد علاقه من نیست زیرا عقیده دارم جلوه های دیداری نمایش خیلی در ارتباط گرفتن اجرا با مخاطب تاثیر گذار است.
واقعیت، دوستان برای یک تیم جوان و تازه کار [ به فرموده خودتون ] اجرای یک کار انتزاعی اینچنینی خیلی ریسک بالایی دارد و به نظرم اجرای آن؛ طوری که دلچسب مخاطب عام باشد بسیار سخت است! چون عنوان فرمودید در سایت تیوال از تیم خوبتون حمایت شود، ترجیحم این است که چند خطی از بضاعت اندکم را بعنوان یک مخاطب عام با شما به اشتراک بگذارم شاید که به کار آید.
به نظرم مخاطب عام زمانی از یک اجرا لذت می‌برد که بتواند با نمایشنامه و داستان کلی نمایش ارتباط برقرار کند و خاطره خوش یا قابل تامل و تفکری از اجرا در ذهنش نقش ببندد این مطلبی است که شاید این نمایش به دلیل انتزاعی بودن نمایشنامه اش موفق به انجام آن نمی‌شود! این مطلب را در نمایش هایی مانند تایتان نیز شاهد بوده‌ام .
به شخصه خط کلی داستان را متوجه شدم، متوجه حضور سنگین تعاملات و تصمیمات پدر و مادر در تمامی صحنه ها و تاثیر نمادین شان در تمام زمان ها بودم اما احساس میکنم اجرای این نوع نمایشنامه برای یک تیم تازه کار و جوان در تعامل با مخاطبین عام رمز و تضمین کننده موفقیت نخواهد بود! برای مثال در طول نمایش ... دیدن ادامه ›› علیرغم ثبات و شباهت مضمون گاها شاهد پرش های زمانی بودیم که به نظرم یک چنین مطلبی مخاطب عام را دچار سردرگمی می‌کند!
ای کاش برای هرچه شناخته تر شدن و جا افتادن بیشتر، کارهایی با داستان هایی آشنا را انتخاب کنید که مخاطب تا حدودی تجربه شخصی خود را در آن جستجو کند!
براتون بهترین ها را آرزومندم و امیدوارم در کارهای آتی بیش از پیش بدرخشید.
به عزیزانی که برای اخذ تصمیم جهت تماشای این نمایش این نظر را میخوانند؛ پیشنهاد میکنم، اگر علاقمند به کارهای انتزاعی و تا بخش زیادی منولوگ محور هستید به تماشای این نمایش و ملاقات با هنرمندان خوبش بنشینند!

[[[[ و اما چند مطلب سخت افزاری خیلی خوشحال شدم که سیستم قبلی سالن و آن نیمکت‌های چوبی جایگزین شده اند اما هنوز مشکل بهداشت و تهویه سالن متاسفانه برقرار است که امیدوارم مورد توجه عزیزان دست‌اندرکار قرار گیرد]]] .
خوشحالم که باتفاق همسرم به تماشای این سیاه بازی زیبا نشستیم و خوشبختانه بعد از دیدنش حال خوشی داشتیم! جدیدا اصطلاحاً زدیم تو خط تماشای سیاه بازی و تا حالا اصلا تماشاخانهُ سنگلج را با پشیمانی ترک نکرده ایم! یک تماشاخانه تماما استانداردِ و قدیمی!
نمایش، داستان کمیک و جذابی داشت! به همراه دکوری درخور و موسیقی زنده ای که جذابیتش را دو چندان می‌کرد. همچنین بازی زیبای هنرمندان روی صحنه که به زیبایی تمام به داستان جان می‌بخشیدند! البته به نظرم اوج کمدی نمایش در صحنه های پایانی رقم خورد! باید بگم این نظر شخصی منه وگرنه خیلی از تماشاچی ها از همون اول حسابی می‌خندیدند من جمله جناب همسر!
اگر به دنبال تماشای یک نمایش سیاه بازی حال خوب کن هستید حتما به ملاقات این اثر ارزنده و هنرمندان خوبش بروید! امتیازی که برای این اثر هنری در نظر دارم عدد پنج است که بی‌شک سزاورش هستند. برای این تیم خوب از نویسنده اثر تا کارگردان و همه هنرمندان و سایر عوامل اثر آرزوی موفقیت و درخشش روز افزون دارم.
< نظر مورد پاسخ، در دسترس نیست >
درود بر شما و خدا قوت! تقدیرتون از هنرمندان نوازنده بویژه هنرمند نوازنده کمانچه بسیار زیبا بود! شاد، تندرست و در صلح باشید 🌿
۲۵ مهر ۱۴۰۳
خوشحالیم که نمایش "هاگیرواگیر" رو دوست داشتین

لب‌تون خندون باشه همیشه و شاد باشید
۲۶ مهر ۱۴۰۳
نگار امیری
خوشحالیم که نمایش "هاگیرواگیر" رو دوست داشتین لب‌تون خندون باشه همیشه و شاد باشید
درود بر شما، سپاسگزارم از لطفتون 🌿
۲۶ مهر ۱۴۰۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید