در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال هفتمین هنر | دیوار
S2 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 23:29:40
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
دوستان خدا قوت
از دکور زیبای کارتون خیلی لذت بردم، یکی از قشنگترین، فانتزی ترین و کار شده ترین دکورهایی بود که در نمایش های اخیر شاهدش بودم . شاید هم بهترینش بود! نورپردازی کار ، انتخاب لباس { به جز موارد استثناء } و موسیقی متن و جلوه های ویژه کارتون هم عالیه عالی بود. البته باید اضافه کنم که گاهی صدای بلند موسیقی نمایش اصطلاحا رو مخ بود مخصوصا در ابتدای نمایش.
تو یکی از کامنتها به چشمم خورد که هنرمندان روی صحنه آماتور و تازه کار بودند که البته به نظر بنده اصلا اثری از آماتور بودن در کار بازیگرها وجود نداشت و بازی ها بویژه بازی نقش پدر و مادر و مخصوصا مادر خیلی گیرا و حرفه ای بود.
داستان نمایش خوب پیش میرفت و دیالوگ های جالبی داشت اما جاهایی در انتها کار گنگ شد و شاید بهتر باشه بگم ی کمی از ریل خارج شد. مثلا من متوجه نشدم چرا باید نقش بچه اول را ی آقای سیبیلو بازی کنه و لبخوانی داشته باشه؟ آن هم با لباس سیاه و دیالوگ های تقریبا مثبت که ی مدل تناقض در کار ایجاد میکرد. البته اگر دلیل خاصی دارد که من اطلاعی از آن ندارم اینو به حساب نوعی اشتباه در انتخاب بازیگر و لباس میگزارم. همچنین، اگر پدر و مادر گوشت خواران جنایتکاری بودند چرا باید برای پیدا کردن بچه کلانتر خبر میکردند؟ آیا کلانتر را هم قربانی کردند؟ آیا شتک خون روی دیوار سرویس بهداشت متعلق به کلانتر بود؟
در انتها برای این تیم خوب آرزوی بهترین ها را دارم و امتیازی که برای این نمایش در نظر دارم عددی بین 3.5 تا 4 است.

ممنون از محبت و نظرتون🙏🏻🌸
۲ روز پیش، جمعه
نمایش بچه
ممنون از محبت و نظرتون🙏🏻🌸
درود بر شما ، شاد،تندرست؛ همیشه رو به رشد و در صلح باشید
۲ روز پیش، جمعه
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
گویا اینشتین در جایی گفته است [ هیچ قانونی بالاتر از وجدان آدمی نیست]. شاید هم اینشتین چنین چیزی نگفته باشد و این یکی از جمله‌های قلابی فضای مجازی و نسبت داده شده به اوست.
این شانس را داشتم که اجرای پایانی نمایش تأمل برانگیز جوف را به تماشا بنشینم.
نمایش داستان و پیام قابل توجهی داشت! تقابل بین قانون بد و سوءاستفاده از آن و طغیان در برابرش! که به طور واضح و به زیبایی توسط هنرمندان اثر و توالی صحنه ها به تصویر درآمد!

انتخاب دکور و لباسها خیلی مورد پسندم بود طوری که واقعا فضای مناطق جنگی را به ذهن متبادر می‌کرد. به سلیقه من جای اندکی نی برای دادن حس رطوبت و گرما و نیش پشه ها در اطراف صحنه ... دیدن ادامه ›› خالی بود.

بازیها حرفه ای بودند و حرکت های رباتیک بدن بازیگر ها نظم ارتش و آمیختگی و حل شدن در فضای خشک جنگ و نظم خشک حاکم بر آن را به خوبی نشان می‌داد! نظمی که از آدمی امر بر و قاتلی رباتیک می‌سازد!

نور پردازی و موسیقی نمایش کاملا منطبق با تم این نمایش بود. شخصیت پردازی و دیالوگ های نمایش به زیبایی تاثیر مخرب جنگ را بر ذهن و جسم آدم ها نشان می‌داد که جا دارد به کارگردان و نمایشنامه نویس این اثر بابت آن تبریک بگویم. همجنین مجددا به آفای کارگردان اثر به خاطر اهمیتی که برای نظرات کاربران - علیرغم اتمام اجرا - قائل است تبریک عرض می‌کنم و تقدیر پایانی کار را از همه عوامل نمایش؛ قابل ستودن می‌دانم.

برای این گروه هنرمند آرزوی بهترین ها را دارم و امیدوارم بر صحنه های طنازی و هنر ورزی روز به روز بیش از پیش بدرخشند!
درسته که نمایش عالی بود ولی من یه مورد ناهماهنگی بین صداگذاری و صحنه دیدم که واقعا بنظرم خیلی حیف بود.
موقع شلیک اسلحه تو اجراهای قبلی که دوستانم رفتن صدای شلیک اسلحه رو خیلی واضح و هماهنگ شنیدن ولی اجرای پایانی که خودم حضور داشتم موقعی که اسلحه شلیک شد هیچ صدایی نشنیدم. که حتی بنظرم خود بازیگر چند ثانیه بخاطر این خطا تمرکزش بهم خورد.نه در حدی که تاثیری رو اجراش بزاره و کسی متوجه بشه ولی این ناهماهنگی ها خیلی موقع انتقال احساسات به تماشا کننده میتونن مشکل ایجاد کنند که برای همچین اجرای قوی بنظرم واقعا حیفه
Saba ghaderi
درسته که نمایش عالی بود ولی من یه مورد ناهماهنگی بین صداگذاری و صحنه دیدم که واقعا بنظرم خیلی حیف بود. موقع شلیک اسلحه تو اجراهای قبلی که دوستانم رفتن صدای شلیک اسلحه رو خیلی واضح و هماهنگ شنیدن ...
گرامی،
به نظرم هیچ چیزی در دنیای ما کاملِ کامل نیست! و هیچکس هرگز از 100 امتیاز کامل عدد 100 را نمی‌گیرد! بنابراین، هیچ اجرایی هم هرگز کامل و بی نقص نخواهد بود، بعضی وقتها حسب وضعیت جسمی یا روحی بازیگر ممکن است دیالوگی را که در اجراهای قبل خیلی راحت ادا میکرده به ناگهان فراموش کند یا موقع ادای آن توپوق بزند اینها در اجرا طبیعی هستند. خیلی موارد هم بیشتر به سلیقه ها بازمیگردد تا ایرادهای طبیعی و فنی کار. شاد، تندرست و در صلح باشید 🌿.
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
امیدوارم این نمایش تمدید بشه... چون این هفته فرصت نمیشه!
سلام‌
ما‌شنبه تونستیم اجرای ویژه ساعت ۱۹ داشته باشیم
فراز غلامی
سلام‌ ما‌شنبه تونستیم اجرای ویژه ساعت ۱۹ داشته باشیم
سلام و درود بر شما! سپاسگزارم!
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
اول دوست دارم آن دختر خانم های گل و پر انرژی که پشت سر بنده و همسرم نشسته بودند و سالن تاتر را با کلاس ورزش یا طرح کاد قدیم دبیرستان اشتباه گرفته بودند، را مخاطب قرار بدم و ازشون خواهش کنم در سالن تاتر به احترام هنرمندان و سایر مخاطبین سکوت را رعایت کنند و از زدن حرکات آکروباتیک (اندکی اغراق) و حرف زدن مستمر و خوابیدن روی پای یکدیگر و همزمان تعریف کردن با صدای بلند بپرهیزند. درک میکنم ایام شور و حال جوانی است مخصوصا اینکه چندتا پسر خوشتیپ مجرد هم در همان ردیف نشسته باشند. اما خب به قول معروف هر سخن جایی هر نکته مکانی دارد. امیددارم این عزیزان این کامنت را بخوانند و از این پس بیشتر رعایت کنند!

و اما خود اثر، بر عکس انتظار بنده و بدبینی که در اثر تماشای چند کار بسیار بد و تعریف و تمجید های الکی و قربون صدقه رفتن های لوس و بی‌مورد برخی مخاطبان از آن کارها در من بوجود آمده بود، نمایش انصافا کار قشنگی بود! داستان روان و یکدستی داشت و این داستان روان و توالی صحنه ها اجازه خسته شدن به مخاطب را نمی‌داد. البته بر عکس نظر جناب کارگردان در انتهای نمایش بنده معتقدم نمایش در سبک و سیاق کمدی سیاه بود! دیالوگ ها دردی را به نمایش گذاشته بودند که درد امروز جوامعی چون ماست و خوشبختانه دیالوگ ها و حرکات کمیک نمایش توانستند خنده های (تلخند) خوبی از مخاطبین ... دیدن ادامه ›› بگیرند!

مهمترین مطلبی که بنده با چشمانی گشوده در آثار ادبی، فیلم ها و نمایش ها به دنبال آن میگردم پیام است و کاری که در بردارنده پیامی واضح و انتقال آن پیام به بهترین شکل نباشد را؛ نمی‌پسندم!
دکور، انتخاب لباس، گریم و نور پردازی نمایش، خوب و قابل قبول بود و بازی هنرمندان اثر صد البته قابل تحسین!

این که عوامل نمایش برای بهبود هر چه بیشتر کار از مخاطبین در خواست نظر دادن در سایت تیوال را داشتند خیلی نکته مثبتی بود. بنده نمایشی را دیدم که کارگردانش به جای درخواست نظر برای بهبود اثر خیلی رک تقاضای دادن امتیاز پنج را مطرح کردند که به نظرم خیلی چیپ و دور از شان هنر و هنرمند است. مخصوصا این که بعدا دیدم علیرغم انتقادات تکرار شونده مخاطبان وقعی به آنها ننهادند!
در پایان نمایش، هم بنده از تماشای این طنازی ها راضی بودم و حس خوبی داشتم و هم همسرجان!

به خاطر این کار دیدنی به همه عوامل نمایش تبریک میگم و صد البته تماشای این نمایش زیبا و با مفهوم را به همه علاقه مندان به هنر نمایش پیشنهاد می‌کنم.

اما امتیازی که برای این نمایش در نظر داشتم عدد چهار بود تا این که امروز صبح با مطایبات جناب کارگردان اثر در پاسخ به کامنت های پرسشگرانه بنده مواجه شدم.

دیالوگ درونی من پس رویت نقطه نظرات مشعشع جناب کارگردان!
- پسر بد درونم : بهش ی یک بده حالشو ببره! مدل ژن خوب های لوس و آقا زاده ها از بالا به پایین حرف میزنه مخصوصا این که توپ تانک به رخت کشیده!
پسر خوب درونم: نه بابا هنرمندِ جوان و خوبیه البته گویا در تعاملات و قضاوت هاش با پرسشگر ها و منتقدین کارهاش عصبی و عجوله یک کم! ایشالا راه رضا کیانیان رو در تعامل با پرسشگرها پیش نمیگیره! شاید بخاطر سختی کارشونه! مهم اینه که میاد کامنت ها رو میخونه و براش مهمه! میدونی این مطلب از همه مهم تره. آدم ها رو به رشد هستند!
- پسر بد درونم : نه بابا از اوناس که عاشق قربون صدقه رفتن های بی‌خود و کامنت های ی خطیه شایدم نصف کامنت ها و امتیازهای پنج کار خودش و رفقاش باشه! از اون مدل هاست که میگه کامنت بنویس منتها ازم تعریف کن. مثل اون قضیه شعره! که به یکی گفته بودند شعر بگو منتها فلانی خوشش بیاد! طرفم گفته بود این که نمیشه شعر! میشه...!!!
- پسر خوب درونم: نه این طوری نیست! مهم اینه که کار را تماشا کردی. کارشون واقعا دیدنی بود اون کامنت ها و امتیازات بالا انصافا لایقشونه! تو هم کینه به دل نگیر!
خلاصه حوصله ندارم بقیه شو بنویسم! 😊 شاید ی روز کردمش ی نمایشنامه! (قابلیت اش را دارد).
بنابراین، یک ستاره چهار خوشگل تقدیم به همه شما هنرمندان گل، صبور و زحمت کش! از جناب کارگردان گرفته تا هنرمندان روی صحنه و سایر عوامل زحمتکش عالم هنر! شاد، تندرست، رو به رشد و در صلح باشید 🌿

والا چی بگم؟ هم خندیدیم، هم هوای چشمانمان ابری شد و هم تا ساعتها فکرمان مشغول 🤔
📜 نمایشنامه دردناکِ دردناک بود تلفیق کمدی، کمدی سیاه،برشی تاریخ معاصر و جامعه شناسی و اما نمره اش ⭐⭐⭐⭐⭐!
🎭 هنرنمایی اساتید گرامی و سایر بازیگران نقش اول فوق العاده و نمره اش ⭐⭐⭐⭐⭐
🕺🕺 هنر نمایی و حرکات موزون و نمایشی سایر هنرمندان روی صحنه ⭐⭐⭐⭐⭐
👕👘انتخاب لباس هنرمندان، گریم، دکور و نورپردازی نمایش نمره اش ⭐⭐⭐⭐⭐
🎬 📣کارگردانی نمایش ⭐⭐⭐⭐⭐
😂 خنده گرفتن نجیبانه و هنرمندانه از مخاطب ⭐⭐⭐⭐⭐
🎻🎷🎺 موسیقی زنده نمایش ⭐⭐⭐⭐⭐

اساتید گرانقدر سایه پر مهر شما بر سر هنردوستان این مملکت مستدام و نام پر افتخارتان در صفحات روشن تاریخ ... دیدن ادامه ›› هنر این مُلک جاودان باد!

پیشنهاد نهایی : اهل نمایش و هنری که مجال ملاقات و دیدار با این هنرمندان و طنازان گرانمایه را از خود دریغ کند فرصت گرانبهایی را از دست داده است!
سپاس از این همه مهر شما که ما رو در ادامه این راه دلگرم می کنه
سمیه مهری
سپاس از این همه مهر شما که ما رو در ادامه این راه دلگرم می کنه
درود بر شما شاد،تندرست، رو به رشد و در صلح باشید 🌿
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
کارگردان گرامی و هنرمندان محترم نمایش مارماهی خدا قوت!
امشب، شاهد بازیهای خوبی بودم بویژه بازی دو کاراکتر اصلی نمایش خیلی حرفه ای و دلچسب بود. همچنین داستان نمایش برای من جذابیت داشت. اگر چه، دکور مینیمال نمایش، مورد علاقه من نیست زیرا عقیده دارم جلوه های دیداری نمایش خیلی در ارتباط گرفتن اجرا با مخاطب تاثیر گذار است.
واقعیت، دوستان برای یک تیم جوان و تازه کار [ به فرموده خودتون ] اجرای یک کار انتزاعی اینچنینی خیلی ریسک بالایی دارد و به نظرم اجرای آن؛ طوری که دلچسب مخاطب عام باشد بسیار سخت است! چون عنوان فرمودید در سایت تیوال از تیم خوبتون حمایت شود، ترجیحم این است که چند خطی از بضاعت اندکم را بعنوان یک مخاطب عام با شما به اشتراک بگذارم شاید که به کار آید.
به نظرم مخاطب عام زمانی از یک اجرا لذت می‌برد که بتواند با نمایشنامه و داستان کلی نمایش ارتباط برقرار کند و خاطره خوش یا قابل تامل و تفکری از اجرا در ذهنش نقش ببندد این مطلبی است که شاید این نمایش به دلیل انتزاعی بودن نمایشنامه اش موفق به انجام آن نمی‌شود! این مطلب را در نمایش هایی مانند تایتان نیز شاهد بوده‌ام .
به شخصه خط کلی داستان را متوجه شدم، متوجه حضور سنگین تعاملات و تصمیمات پدر و مادر در تمامی صحنه ها و تاثیر نمادین شان در تمام زمان ها بودم اما احساس میکنم اجرای این نوع نمایشنامه برای یک تیم تازه کار و جوان در تعامل با مخاطبین عام رمز و تضمین کننده موفقیت نخواهد بود! برای مثال در طول نمایش ... دیدن ادامه ›› علیرغم ثبات و شباهت مضمون گاها شاهد پرش های زمانی بودیم که به نظرم یک چنین مطلبی مخاطب عام را دچار سردرگمی می‌کند!
ای کاش برای هرچه شناخته تر شدن و جا افتادن بیشتر، کارهایی با داستان هایی آشنا را انتخاب کنید که مخاطب تا حدودی تجربه شخصی خود را در آن جستجو کند!
براتون بهترین ها را آرزومندم و امیدوارم در کارهای آتی بیش از پیش بدرخشید.
به عزیزانی که برای اخذ تصمیم جهت تماشای این نمایش این نظر را میخوانند؛ پیشنهاد میکنم، اگر علاقمند به کارهای انتزاعی و تا بخش زیادی منولوگ محور هستید به تماشای این نمایش و ملاقات با هنرمندان خوبش بنشینند!

[[[[ و اما چند مطلب سخت افزاری خیلی خوشحال شدم که سیستم قبلی سالن و آن نیمکت‌های چوبی جایگزین شده اند اما هنوز مشکل بهداشت و تهویه سالن متاسفانه برقرار است که امیدوارم مورد توجه عزیزان دست‌اندرکار قرار گیرد]]] .
خوشحالم که باتفاق همسرم به تماشای این سیاه بازی زیبا نشستیم و خوشبختانه بعد از دیدنش حال خوشی داشتیم! جدیدا اصطلاحاً زدیم تو خط تماشای سیاه بازی و تا حالا اصلا تماشاخانهُ سنگلج را با پشیمانی ترک نکرده ایم! یک تماشاخانه تماما استانداردِ و قدیمی!
نمایش، داستان کمیک و جذابی داشت! به همراه دکوری درخور و موسیقی زنده ای که جذابیتش را دو چندان می‌کرد. همچنین بازی زیبای هنرمندان روی صحنه که به زیبایی تمام به داستان جان می‌بخشیدند! البته به نظرم اوج کمدی نمایش در صحنه های پایانی رقم خورد! باید بگم این نظر شخصی منه وگرنه خیلی از تماشاچی ها از همون اول حسابی می‌خندیدند من جمله جناب همسر!
اگر به دنبال تماشای یک نمایش سیاه بازی حال خوب کن هستید حتما به ملاقات این اثر ارزنده و هنرمندان خوبش بروید! امتیازی که برای این اثر هنری در نظر دارم عدد پنج است که بی‌شک سزاورش هستند. برای این تیم خوب از نویسنده اثر تا کارگردان و همه هنرمندان و سایر عوامل اثر آرزوی موفقیت و درخشش روز افزون دارم.
< نظر مورد پاسخ، در دسترس نیست >
درود بر شما و خدا قوت! تقدیرتون از هنرمندان نوازنده بویژه هنرمند نوازنده کمانچه بسیار زیبا بود! شاد، تندرست و در صلح باشید 🌿
خوشحالیم که نمایش "هاگیرواگیر" رو دوست داشتین

لب‌تون خندون باشه همیشه و شاد باشید
نگار امیری
خوشحالیم که نمایش "هاگیرواگیر" رو دوست داشتین لب‌تون خندون باشه همیشه و شاد باشید
درود بر شما، سپاسگزارم از لطفتون 🌿
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دیشب انگاری دعوت شده بودیم به ی مهمونی خودمونی به صرف تماشای سیاه بازی! فضای نمایش خیلی گرم و صمیمی بود و نمایش با یک خوش آمدگویی گرم و موسیقیایی از همان درب ورودی سالن شروع شد که البته در نوع خودش برای من خیلی نوآورانه و دلنشین بود!
نمایش از آن کارهای پر بازیگر بود که هر کدام روایتگر داستانی بودند و انتظار برای شنیدن داستان هر کدام بر جذابیت های نمایش می افزود و از یکنواختی و خسته شدن مخاطب جلوگیری می‌کرد! همچنین از جمله نکات مثبت نمایش موسیقی زنده آن و فضای شادی بود که با طنازی و حرکات نمکین هنرمندان؛ برای مخاطب ایجاد می‌شد. در صحنه هایی وقتی همزمان همه بازیگرها با آن لباس های رنگین در حال اجرا بودند حس میکردم وسط یک عروسی سنتی هستم.
شوخی های نمایش اگرچه برخی همان دیالوگ های سنتی نمایش های سیاه بازی بودند اما دیالوگ های نوآورانه، به روز و نمکینی هم چاشنی کار شده بود که اثر را از آن حالت تکرار خارج می‌کرد! همچنین اضافه کردن برخی شخصیت ها با نقش های کوتاه به داستان و همین‌طور انضمام یک نمایش کوتاه عروسکی به اثر به دلنشین شدن هرچه بیشتر کار افزوده بود!
خدا قوت عرض میکنم به همه هنرمندان خوب این اثر و براشون بهترین ها را ... دیدن ادامه ›› آرزومندم!

((( تنها خواهش و پیشنهادی که دارم و یک بار هم در نقد کاربران نمایش خیابانخانه مطرح کردم موضوع تهویه سالن است که واقعا باید از این حالت خارج شود زیرا میزان غبار در فضای سالن بسیار زیاد است امیدوارم مسئولین امر به این موضوع رسیدگی نمایند. همچنین بد نیست جهت رفاه حال مخاطبین سالن نیمکت های مناسبی در همان فضای راهرو تعبیه گردد. با سپاس حسن توجه دوستان )))
قدمتون رو چشم
خوشحالیم که دوست داشتید
☺️🌹🙏✨️
حتما به مسئولین سالن پیامتون رو منتقل می کنیم
دقیقا مثل یک مهمونی گرم دورهمی بود
مهدی ملکی (سیاه)
قدمتون رو چشم خوشحالیم که دوست داشتید ☺️🌹🙏✨️ حتما به مسئولین سالن پیامتون رو منتقل می کنیم
درود بر شما و سپاسگزارم از لطفت و حسن توجه تون! همیشه بدرخشید 🌿
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش، داستان قدیمی و سه گانه معروف [ظلم ظالم، درد مظلوم و طغیان نهایی] بود که پیاده سازی داستان و چیدمان شخصیت ها چندان دلنشین من نبودند!
موسیقی و صدا گذاری نمایش، فنی نبود و خیلی غیر حرفه ای انجام می‌شد. واقعا پیشنهاد میکنم مسئول صدا یکبار خودشون بنشینند و با ولووم های مختلف کار را تماشا کند تا بلکه بهترین ولووم دستشان بیاید و صدای پس زمینه باعث سوار شدن بر دیالوگهای بازیگر و عدم شنیده شدن درستشان نشود. البته، در انتهای کار این مشکل تا حدودی مرتفع شد.
نمایش دکور ضعیف و مینیمالی داشت و درگیر یک سری حرکات بدنی اضافی از سوی بازیگران بود. خلاصه حس میکردم ی مطالبی را مانند یک کلاژ نا فرم به هم چسبونده بودند! واقعیت من چندان لذتی از کار نبردم با علم به اینکه این سه گانه خیلی خیلی بهتر از اینها می‌توانست اجرا شود و قبلا کارهای قابل قبولی منطبق بر این سه گانه انجام شده و بعید میدونم محدودیتی هم ایجاد می‌کرد!
تنها بخشی که خیلی به دلم نشست منولوگ انتهایی مدیر شبانه روزی بود که طعنه ای می‌زد به حرف های مفت جماعت سیاّس در اعصار مختلف! همچنین تنها بازی که به دلم نشست بازی ایشان بود و با عرض پوزش سایر بازیها چنگی به دل نمی‌زدند! امیدوارم در پروژه های بعدی اصطلاحا کارهای جون دار تری از این تیم جوان شاهد باشیم.
اگر احیاناً انتقادات مطرح شده در این کامنت تند هستند از عزیزان پوزش میخواهم اما باور بفرمایید نیّت صرفا کمک اندکی است در حد خود برای بهتر شدن کار! خدا قوت و به امید کارهای قدرتمند آتی!
مرسی از نظرتون
فاطمه محمد علی
مرسی از نظرتون
درود بر شما! تندرست و در صلح باشید 🌿
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
پاداش جنگ، نمایش کمدی قشنگی بود که از تماشایش لذت بردم و البته مهمتر از همه خندیدم! اگر برای خنده گرفتن تاترهای کمدی درجاتی از 1 تا 5 قائل باشیم امتیاز من به این نمایش 3.5 تا 3.8 خواهد بود! هرچند میدانم که این مطلب صد البته سلیقه ای است!
شخصیت پدر شدیدا منو به یاد یکی از اقوام دور میانداخت که شامورتی بازی است برای خودش و اگر مجال یابد سر آرسن لوپن هم کلاه می‌گذارد!
دیالوگ های کمیک و بازیها دلنشین بودند هرچند کمی طول کشید که اصطلاحا موتور کمدی کار راه بیافتد! در برخی صحنه ها کمدی نمایش اوج میگرفت مخصوصا با ورود و اضافه شدن شخصیت های جدید به صحنه . دکور و نور پردازی کار به نسبت نوع نمایش قابل قبول بود و روال داستانی نمایش طوری بود که اجازه خستگی را به مخاطب نمی‌داد!
خسته نباشید میگم به این تیم و براشون بهترین ها را آرزومندم.
اگر به دنبال دیدن یک نمایش کمدی قابل قبول هستید از ملاقات با این نمایش و هنرمندان خوبش پشیمان نخواهید شد.
امشب این نمایش سیاه بازی خوش ساخت و خوش ریتم را باتفاق همسر گرامی به تماشا نشستیم! بعد از مدتی دور بودن از فضای تاتر بدلیل میزبانی از جناب اُمیکرون و قرنطینه پس از آن🤤😪🤢🤮 که البت، میزبانی اش از همه؛ حتی گرگ بیابان به دور باد؛ دلمون بد هوای نمایش و فضای تأتر کرده بود!
نمایش، کار خوش ساختی بود با یک نمایشنامه خوب که پیام اخلاقی عدم خیانت در امانت و البته در نهایت بخشش را مخابره می‌کرد! از جمله نکات مثبت کار جدای از پیام اخلاقی آن انتخاب دکور، گریم، نور پردازی به جا و موسیقی زنده نمایش بود که خیلی اثر را برای مخاطب دلنشین می‌کرد!
نوع کمدی و دیالوگ های نمایشنامه در مقایسه با برخی کارهای متداول بسیار نجیب و زیبا بود و نمایش سعی نداشت با اتکاء بر الفاظ رکیک که این روزها خیلی مد شده از مخاطب اثر خنده بگیرد.
بازیها و طنازی ها بسیار دل نشین بودند و تسلط بازیگران بر نقش خود به خوبی مشهود بود.
خلاصه کلام این که بوقت خروج از سالن هر دو حس خوبی داشتیم بویژه بنده که برای خود عالیجنابی تشریف دارم😐😑 !!! و خنده به زور بر لبانم می‌نشیند !
از جمله اتفاقات خوب امشب هم حضور استاد بهزاد فراهانی در میان جمع بود که برای ایشان و همه هنرمندان و طنازان این مرز بوم تندرستی و سعادت روز افزون آرزو دارم.
در نهایت خدا قوت میگم به این تیم خوب و هنرمند و آرزوی بهترین ها را برایشان دارم! این نمایش کمدیِ نجیب صد در صد ارزش تماشا دارد با تماشایش حال خوب را به خود هدیه دهید!
بیست و ششم شهریور ماه باتفاق همسر رفتیم به تماشای این نمایش زیبا! خودش ی سفر درون شهری یک روزه بود چون تا ما ساعت 10 زدیم بیرون دور و بر 11:30 به زور ی جای پارک تو خیابان جعفری پیدا کردیم! ی چند جایی مثل موزه سینما و پارک هنر ایرانی و ناهار و... رفتیم تا بلاخره موعد نمایش فرا رسید! کار سر راست و قشنگی بود! تلفیق موسیقی زنده، نمایش و کمدی! من با توجه به خستگی اون روز بیشتر با بخش کمدیش ارتباط برقرار کردم اما در کل نمایش قشنگی بود! بعدشم رسیدم منزل و هر دو به صرف سویه جدید کرونا (اُ میکرون) یک هفته بساط لحاف و تشک هامون روی سن زندگی پهن و آب لب لوچه و از اون بدتر مماخمون آویزون. سرم و دارو و.... اصن ی چیزی چشتون روز بد نبینه! 🤢😰😓

خدا قوت میگم به این تیم خوب و براشون آرزوی موفقیت روز افزون دارم.
چقدر...
چقدر...
و چقدر دوست میداشتم زمانی که شخصیت گردآفرید اولین سنگربان خاک ایران زمین در مقابل لشکر توران در انتهای تآتر بروی صحنه میآید کل زنان حاضر در جایگاه به احترامش از جای بر می‌خواستند! براستی چه شکوه و حماسه ای خلق می‌شد... افسوس...

تاتر را به اصرار برادر عزیزم باتفاق تماشا کردیم. همه چیز تمام بود تراژدی رستم و سهراب این‌بار از زاویه ای دیگر و جدال درونی رستم با افکار خورنده اش! تاتری خوش دکور، پر بازیگر به همراه موسیقی و جلوه های ویژه قابل توجه! خدا قوت میگم ای کاش ی روزی یک چنین تاتر هایی که روحیه وطن دوستی را ارتقا میدهند در جنوب شهر هم با قیمتی مناسب بر روی صحنه رود تا هم هنر فراگیر شود و هم عزیزان صفحات جنوبی شهر از دیدن این هنر نمایی محروم نشوند.
دی نوش مومنی رخ، امیرمسعود فدائی و امیر مسعود این را خواندند
هلن و شمس این را دوست دارند
سلام و وقت بخیر
شب گذشته ۲۶ ام با شوق فراوان به همراه ۵ نفر از اعضا خانواده از ساعت ۶:۳۰ حرکت کردم وساعت۷:۳۰ برای دیدن تئاتر زیبای رستم و سهراب در محل اجرا اماده بودم،اما با وجودی که ۶ صندلی در محلVIP (VIP5,ردیف اول,صندلیهای ۵تا۱۰)و حدودا۸میلیون خریداری کردیم،هرگز تصور نمیکردیم که اینقدر با عذاب تئاتر رو تماشا کنیم ،تمام مدت با دو نرده قطور و یک نرده نازکتر در بالای آن مواجه بودیم،اگر رستم نشسته اجرا میکرد فقط نرده ها رو میدیم و اگر میایستاد باز هم مجبور بودیم که تنظیم کنیم یا از بین دو نرده تئاتر را ببینیم یا تلاش کنیم و لبه صندلی بشینیم و از بالای نرده تماشا کنیم،سوالم اینست که چرا ردیف اول VIP5 با وجود این ضعف بزرگ ،قیمتش تا این حد زیاد است،به نظر من این ردیف باید غیر قابل فروش میشد،چون با وقتی که گذاشتیم و با وجودیکه بازنشسته هستم و مبلغ VIP برای من گران بود اما باز هم حاضر نیستم با کمترین مبلغ در جایی با این شرایط به تماشا بنشینم،نزد دخترم و اقوامم شرمنده شدم و احساس میکنم حق ما ضایع شده است،اگر جاهای ارزان‌تر را میخریدیم با شرایط بهتر تئاتر را تماشا میکردیم.
۲۷ شهریور
فاطمه شیخ رضایی
سلام و وقت بخیر شب گذشته ۲۶ ام با شوق فراوان به همراه ۵ نفر از اعضا خانواده از ساعت ۶:۳۰ حرکت کردم وساعت۷:۳۰ برای دیدن تئاتر زیبای رستم و سهراب در محل اجرا اماده بودم،اما با وجودی که ۶ صندلی ...
ما هم شب گذشته همین شرایط شما رو در سکوی ۷ تجربه کردیم و پشیمون بودیم که چرا از جایگاه‌های ارزانتر کناری که مشرف به صحنه بود بلیط تهیه نکرده بودیم‌. واقعا نمیدونم چرا اسم اون جایگاه‌ها vip هست؟ که تماشاچی رو گول بزنن و با قیمت گزاف بهمون غالب کنن؟ ما نصف صحنه رو نمیدیدیم و نصف دیگه رو هم با دو تا میله و یه سیم مفتول میدیدیم. حیف از نمایش به این قشنگی و حیف از اونهمه پول. من قبل تهیه بلیط کامنتا رو خونده بودم و برام عجیبه که چرا قبلتر کسی به این مساله اشاره نکرده بود. چند ردیف پایین تمام سکوهای بالایی باید غیرقابل فروش میشد. این توهین به مخاطبه.
۲۸ شهریور
شراره
ما هم شب گذشته همین شرایط شما رو در سکوی ۷ تجربه کردیم و پشیمون بودیم که چرا از جایگاه‌های ارزانتر کناری که مشرف به صحنه بود بلیط تهیه نکرده بودیم‌. واقعا نمیدونم چرا اسم اون جایگاه‌ها vip هست؟ ...
بسیار پیگیر قضیه شدم و با پشتیبانی ایران تیکت تماس گرفتم،شماره موبایل یک آقایی رو دادند و تمام حرفهای منو قبول داشتند و گفتند مسئولین اجرایی تئاتر باید پاسخگو باشند و قول دادند که باهاشون صحبت کنن و نتیجه رو بگن،هنوز جواب ندادن ،مطمئنم حتی ردیف‌های بالا هم بعضی صحنه ها رو نمیتونستن ببینن،چون ما طبقه دوم استادیوم بودیم و بعضی صحنه ها در جایی پشت به تماشایی (که حتی فقط تماشاچیان طبقه پایین اشراف داشتند)اجرا میکردن، ایرادهای محل اجرا بسیار زیاد است،اما به نظر میاد کسی هم حاضر به پاسخگویی و یا جبران آن ندارد.
۲۸ شهریور
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تا اواسط این نمایش خوش ساخت با آن نمایشنامه قابل تامل اش و علیرغم تلاش قابل توجه و واقعا در خور تحسین بازیگرها، تیم گریم و انتخاب لباس، نور پردازی و جلوه های ویژه درخور، بسیار از دست آقای کارگردان نمایش عصبانی بودم!

اصلا استفاده از زبان بیگانه برای مخاطب پارسی زبان برایم قابل هضم نبود تا اینکه بلاخره دیالوگ های پارسی شروع شد و بعد هم متوجه شدم که این نمایش گویا بالانویس هم داشته که از تماشاچی ها متاسفانه دریغ شده بود! خب این مدل سهل انگاری و بی‌برنامه گی ها هم ظلم و کم لطفی به مخاطب است و هم خود اثر و زحمتی که عوامل و بویژه بازیگران روی صحنه می‌کشند!

این نمایش سیاسی اجتماعی با آن پیام ارزنده ای که سعی در انتقال آن داشت حیف بود که چنین مورد کم لطفی قرار گیرد. باور بفرمایید یکی از تماشاچی ها حین اجرای نمایش در حال بازی با موبایل بود که دیدن هم زمان این صحنه و تلاش بازیگران برایم خیلی دردناک بود.

علیرغم عدم رضایتی که به خاطر این بی‌برنامگی دارم، تنها به احترام هنرمندان اثر از گریم و نورپردازی، جلوه های ویژه گرفته تا هنرمندان بازیگر ... دیدن ادامه ›› امتیاز 3 ای را که در نظر داشتم تبدیل به 4 میکنم و به علاقه‌مندان پیشنهاد میکنم حتما بلیط را حضوری تهیه کرده و قبل از تهیه بلیط از داشتن بالانویس مطمئن شوید. با آرزوی سلامتی و پیشرفت روز افزون برای همه عوامل محترم این اثر 🌿.
پشت هم اندازها؛ یک نمایش کمدی اجتماعی جمع و جور و تر و تمیز بود با بازیگرانی هنرمند و البته حرفه ای، دکور و نور پردازی به جا و البسه و گریمی جالب.
نا خودآگاه یاد یکی از نمایش‌های تلویزیونی مرحوم محمد علی کشاورز افتادم در ایام کودکی که مضمونش ضرب المثل [دست بالای دست بسیار است] بود.
نمایش داستان روانی داشت که با استفاده به جا از موزیک و جلوه های بصری و دیالوگ های کمیک و خوشبختانه به دور از الفاظ رکیک مد روز اجازه خسته شدن به مخاطبش را نمی‌ داد.
از قشنگ ترین لحظات این نمایش که همه را ناخوداگاه خنداند یک دختر کوچولو بامزه در میان تماشاچی ها بود که با هنرمندان نمایش همراهی می‌کرد و صدای بع بع کوچولویی از خودش در میآورد!

این نمایش را باتفاق برادرم تماشا کردیم و پس از اتمام کار هر دو حال خوشی داشتیم. بنابراین تماشای این اثر هنری ارزنده را به سایر عزیزان و علاقه‌مندان نمایش های نجیب کمدی پیشنهاد میکنم و برای همه هنرمندان این اثر و کلیه عوامل پشت صحنه آن سلامت و تندرستی آرزو دارم 🌿
عالی مقام گرامی سپاس ازلطف و توجه شما وبرادرمحترم که وقت ارزشمندخودرا برای تماشای این نمایش گذاشتید وچه سعادتمندم که راضی بودید به این تماشا . همانطورکه به جا تشخیص دادید این نمایش ودست بالای دست ( اثرزنده یاد شنگله) هردو برگرفته ازنمایشی قرون وسطائی بنام پیرپاتلن وکیل است .آن اجرا کلاسیک واین اقتباسیست . ازطرف خودم وگروه ازشما وحمایتتون سپاسگزارم
۲۵ شهریور
علی محمدرحیمی
عالی مقام گرامی سپاس ازلطف و توجه شما وبرادرمحترم که وقت ارزشمندخودرا برای تماشای این نمایش گذاشتید وچه سعادتمندم که راضی بودید به این تماشا . همانطورکه به جا تشخیص دادید این نمایش ودست بالای ...
جناب رحیمی گرانقدر خدا قوت میگم به جنابعالی و همکاران هنرمند و پرتلاشتون! همچنین سپاسگزارم از اطلاعاتی که در اختیار بنده قرار دادید! برای شما و همه اهالی گرانقدر وادی هنر سلامت و بهروزی آرزو دارم. شاد، تندرست و در صلح باشید 🌿
۲۵ شهریور
هفتمین هنر
جناب رحیمی گرانقدر خدا قوت میگم به جنابعالی و همکاران هنرمند و پرتلاشتون! همچنین سپاسگزارم از اطلاعاتی که در اختیار بنده قرار دادید! برای شما و همه اهالی گرانقدر وادی هنر سلامت و بهروزی آرزو ...
🌷🌷🌷🌷🌷❤️❤️❤️❤️❤️
۲۵ شهریور
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سییر را یک تأتر سیاسی اجتماعی یافتم که سعی در نقد و به تصویر کشیدن خصوصیات اخلاقی جوامعی همچون جوامع خاورمیانه (مردمان و سیّاس های تک بعدی اش) و البته جامعه خودمان داشت که تا حدودی در به تصویر کشیدن آن موفق بود! از این جهت به کارگردان اثر و هنرمندان پر انرژی آن تبریک عرض میکنم.
دکور کار و نمادهای استفاده شده در دکور خوب و مرتبط بود و بویژه نوع پوشش بازیگرها دقیقا به انتقال پیام اثر کمک می‌کرد!
با این حال به نظرم این اثر ایراداتی سخت افزاری و نرم افزاری هم داشت.
علیرغم این که مخاطبان محترم قبل بعضا در این مورد تذکر داده بودند باز شاهد اشکالاتی در اجرا بودم و گویا تیم کارگردانی عملا توجهی به نظر مخاطبان نکرده بودند!
اولا به نظرم نیاز نبود تعداد بازیگرها تا این حد زیاد باشد! با نصف این تعداد بازیگر هم می‌شد کار را ارائه کرد و از تشویش و آشفتگی صحنه کاست.
صدای موسیقی بویژه در ابتدای کار بر صدای بازیگرها و دیالوگ های آنها سوار بود و خیلی از دیالوگ ها عملا شنیده نمی‌شدند. از طرف دیگر صدای خود هنرمند ها هم متاسفانه رسا نبود و دیالوگ ها را جویده جویده ادا می‌کردند! واقعا چه عجله ای برای ادای دیالوگ ها بود طوری که مخاطب بسیاری از آنها را ... دیدن ادامه ›› نمی شنید.
ای کاش در پایان کار جناب کارگردان نقد واقعی مخاطبان را جویا میشدند و صرفا تقاضای دریافت یک ستاره بزرگ را مطرح نمی‌کردند! یادمان باشد کیفیت بسیار ارزشش بالاتر از کمیت است.
(( حال خیال دارم با توجه به علاقه آقای کارگردان به ستاره شماره پنج یک فرضیه را مطرح کنم که امیدوارم ناشی از بدبینی ام باشد. فکر میکنم مجموع عوامل این تاتر 35 نفر است بنابراین اگر این عزیزان ستاره شماره 5 را به کار داده باشند 35 امتیاز کاذب باید کسر گردد از طرف دیگر اگر هر کدام همسر، دوست، شوهر یا پارتنری داشته باشند خوشبینانه ترین حالت باید 35 عدد دیگر هم از امتیاز این تاتر بعنوان عدد کاذب کسر شود که مجموعا میشود 70 ستاره شماره پنج. حالا با دو شماره ها و چند اکانت ها کار ندارم که دیگه خیلی عدد بالا میرود و شاید نزدیک به عدد واقعی خواهد شد. دریافت 189 ستاره پنج متاسفانه برای بنده باور پذیر نیست آن هم برای کاری که از 21 مرداد ارایه شده است)) .

به عنوان یک علاقه‌مند به هنر خواهشمندم به مخاطبانمان خیلی خیلی بیشتر اهمیت بدیم تا بحث های جانبی و البته مهم دیگر که آنها هم قابل درک است. امتیازی که یرای این اثر ارزنده در نظر دارم با در نظر گرفتن مجموع عوامل عدد سه خواهد بود.

در پایان به همه عوامل محترم این اثر پر بازیگر و همه بازیگران و سایر عوامل پشت صحنه خدا قوت میگم و براشون آرزوی پویندگی هرچه بیشتر و سلامت دارم 🌿

بالاخره یه نظر واقعی
۰۶ شهریور
هلیا حسینی
بالاخره یه نظر واقعی
سپاس از حسن ظن و لطفتون 🌿 تغییراتی در نظر ایجاد کردم! اگر مجدد مطالعه بفرمایید سپاسگزار خواهم بود.
۰۶ شهریور
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
معجونی از نمایشنامه های هملت، مکبث و اتللو شکسپیر بعلاوه عروسک گردانی هنرمندانه و دیالوگ ها و حرکت هایی آمیخته به طنز و تشبیهات می‌شود نمایش عمدتاً عروسکی مَثلِث!
من از این نمایش عروسکی لذت بردم و بعد از تماشای اثر و خروج از سالن حال خوبی داشتم. انصافا هر دو هنرمند عروسک گردان خیلی به کارشون مسلط بودند و دیالوگ ها را خیلی زیبا و با هماهنگی کامل با حرکات این مدل خاص از عروسک (نشانک های روی دربهای توالت) که البته راحت هم نیست، ادا می‌کردند! برای این تیم هنرمند و با استعداد که لحظات خوشی را برای مخاطبانشان رقم زدند، بهترین ها و برای همکارشان صمیمانه سلامت آرزو دارم.
ممنون از حضور و حمایتتون 🙏🌹
۰۲ شهریور
مهدی غلامی
ممنون از حضور و حمایتتون 🙏🌹
درود بر شما 🌿
۰۲ شهریور
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
اول باید عرض کنم که نمایش با تاخیری 40 دقیقه ای شروع شد که واقعا قابل قبول نیست چنین تاخیری آن هم در آن ساعت خاص.
با احترام به همه عوامل و هنرمندان این اثر متاسفانه، این نمایش برای من علیرغم داستان روانِ کوتاهش و صد البته زحمتی که برای آن کشیده شده، جذاب نبود! بیشتر شبیه به یک نمایش خیایانی بود فاقد کمترین دکور و جذابیت بصری! برخی از حرکت های بازیگران به نظرم بسیار نچسب بود دقیقتر یگویم شخصیت (کرین) و حرکت های خاص زبانش که مدام از کام بیرون می‌جهید! از طرف دیگر نمایش حاوی پیامی هم نبود و فقط گویا روایتگر یک داستان بسیار کوتاه دوران قجر بود! نه حرکت ریتمیکی یا حتی موزونی که بر جذابیت کار بیافزاید. به نظرم اوج نمایش آنجایی بود که هنرمندانش با حرکات دست ها و پاها شروع به نواختن یک موزیک کردند که جالبترین قسمتش برای من بود. بازی هنرمندان نمایش در کل خوب و پر انرژی بود ولی من نمیفهمم برای چه باید به جای یک بازیگر خانم، یک آقا لباس زنانه به تن کند و نقش یک کلفت را بازی نماید مگر در دوران شکسپیر زندگی میکنیم؟ از همه بدتر شبیه یکی از نمایندگان مجلس هم شده بود که اصلا ازش خوشم نمیاد! 😅
از طرف دیگر، برای بنده جای سوال است واقعا ملاک قیمت گذاری نمایش ها چگونه است؟ بنده همین اواخر نمایشی دیدم به مبلغی منصفانه که واقعا همه جوره فوق العاده یود. ای کاش نمایش ها نیز توسط کارشناسان مانند همه دیگر چیزها یا آثار هنری قیمت گذاری می‌شد که البته در این صورت یحتمل موجب غنای بیشتر آثار می‌شد. آدرس دقیق هم بدهم نمایش زاد روز زار! که واقعا از نظر بنده عالی بود . پیشنهاد میکنم عزیزان جهت پروژه های آتی سری به آن نمایش بزنند یا کارهای موفق قبل را در این سبک و سیاق بازبینی کنند!
امیدوارم این تیم کارهای یهتری را در آینده به نمایش بگذارد. این مطلب را در مقام مقایسه به این دلیل قید کردم که نه خدای ناکرده قصد مقایسه ای منفی داشته باشم، بلکه پیشنهادی است آموزشی برای ارائه کارهای پربارتر در آینده! با آرزوی بهترین ها برای همه هنرمندان و اهالی هنر این سرزمین.
اشاره شما به کربن دقیق و صحیح است چرا که بازی تصنعی و بی نمک و البته زبان بیقرار ایشان (که نشانه ای است از بازیگران موفق نقش سیاه که البته بخاطر گریم سیاه صورت ، دائما به سرخ بودن زبان تاکید میشود که قرار است سر سبز بر باد دهد) که اینجا با کج سلیقگی محض آن سیاهی حذف شده و فقط حرکات ناجور و بی معنی زبان بی رنگ مانده که فقط مشمئز کننده است و دیگر خبری از آن سرخی برنده و آتشین پر معنی منتقد نیست.

در مورد پیام هم بینهایت با شما همنظرم، و دقیقا متعجبم که جناب مساوات چرا باید چنین متنی را بنویسند و هدف نهایی این نمایشنامه چی بود و چرا زحمت اجرای آن را باید کشید؟ من بجز پشت هم چیدن کلمات قلمبه سلمبه قجری گاها نامفهوم و فقط زیبا از نظر شنیداری و موزون بودن و مسحور قلم خود شدن، علتی در نوشتن این نمایشنامه ندیدم.

از همه بدتر اینکه این نمایش حتی تلخند هم نداشت چه رسد به لبخند! مگر میشود سبک روحوضی و سیاه ... دیدن ادامه ›› بازی را انتخاب کرد اما نه پیامی مخابره کرد و نه خنده ای از تماشاگر گرفت؟ لزوم به اجرا بردن چنین نمایشی در سال 1403 چه بود؟ مدتی قبل نمایش شازده اجباری با ادبیاتی مشابه و فضای قجری اجرا شد که از فرط نزدیکی اتفاقات به روزمره ما و دغدغه مندی درد جامعه، گویا فاصله صد و چند ساله بین آن زمان و اکنون از میان رفته بود و در آینه قجر رخ روزگار خود میدیدم! تلخ و سیاه و دردناک مثل هر روزمان، اما قیاس ... به چه چیز شباهت داشت؟
بهنام دیناری
آیا میشود بی هدفی غایت باشد؟ آیا میشود با هیپوتالاموس خندید؟ آیا میشود مسجد آنقدر امن باشد که هر کس خوتست به آن پناهنده شود؟ آیا میشود انسان گرگ انسان نباشد؟ آیا میشود حیات هوشمند وجود داشته ...
درود بر شما آهنگین و نغز بود! تندرست، شاد و در صلح باشید 🌿
هفتمین هنر
درود بر شما آهنگین و نغز بود! تندرست، شاد و در صلح باشید 🌿
ارادتمند شما🙏
۲۹ مرداد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
پایان نمایش انصافا دل شکسته شدم! حتی وقتی رسیدم منزل این دل شکستگیِ آمیخته به خشم و غصه رهایم نکرد! همش با خودم زمزمه میکنم ایبسن نیستی ببینی اصحاب هنر ما چه به روز نمایشنامه ات آورده اند! شخصیت اصلی نمایشت را که تا آخر مدافع حقیقت بود و در روشنایی ماند، باژگونه به تصویر کشیده اند! وقتی پسران ایبسن و کاپیتان از شخصیت ها حذف شدند باید حدس میزدم که چیزی در راه است😔 خوشحالم که قبل از دیدن این اثر نمایشنامه اش را مطالعه کردم! واقعا این برخورد و شقه کردن اثر یک نویسنده روا نیست... اخلاقی نیست... هم توهین به نویسنده است و هم...
به هر روی بازیهای خوب و درجه یکی را شاهد بودم با یک دکور و نورپردازی قابل قبول! امیدوارم همه تا جای ممکن پوینده راه راستی باشیم... مخصوصا اهالی فرهنگ، هنر و رسانه که نقش بسیار بسیار خطیری در آموزش و سرنوشت ملت ها بازی می‌کنند!
الان واقعا چه امتیازی باید به این نمایش داد؟ 🤔 😐 پنجی که به احترام و پاسداشت ایبسن و راستی تبدیل به یک میشود!
ایبسن درسته
۲۵ مرداد
سیدمحمدصادق سیادت (siyadat)
باسلام و احترام؛
ممنونیم از اینکه مارا تماشا کردید
باید خدمت شما عرض کنم که این نمایش «حق با مردم بود» نام دارد و تنها برداشتی از نمایش دشمن مردم است؛ بدون شک اگر نمایشنامه جناب ایبسن بود بسیاری از موارد می بایست رعایت شود اما این نمایشنامه به نویسندگی آقای علی نیکزاد است.
در برداشت شما می توانید برداشت شخصی خودتان را از متن بگویید و هر کجای آن را دوست دارید تغییر دهید و این یک نوع خلاقیت است نه توهین
ما نیز همانند همه هنردوستان از علاقمندان به جناب ایبسن هستیم
سیدمحمدصادق سیادت
باسلام و احترام؛ ممنونیم از اینکه مارا تماشا کردید باید خدمت شما عرض کنم که این نمایش «حق با مردم بود» نام دارد و تنها برداشتی از نمایش دشمن مردم است؛ بدون شک اگر نمایشنامه جناب ایبسن بود بسیاری ...
دوست گرامی سپاس از توجه و پاسخ ارزشمندتون! خدمت جنابعالی عرض کنم وقتی در تیوال در بالای پوستر نمایش نوشته شده بر اساس نمایشنامه دشمن مردم قضیه متفاوت است اگر نوشته میشد اقتباسی از این نمایشنامه یا اقتباسی شخصی از این نمایشنامه مطلب فرق می‌کرد! در نظر داشته باشید خیلی از مخاطبین محترم این نمایش شاید یرای اولین بار است که با نام ایبسن یا نمایشنامه دشمن مردم مواجه میشوند و حال در نظر بگیرید با ایبسن ایرانی شده که شباهت زیادی به شخصیت برخی حضرات نان به نرخ روز خور دارد مواجه میشوند و برای همیشه این نمایش و شخصیت ایبسن این گونه در ذهنشان نقش میبندد که صد البته به نظر بنده صحیح نیست!
مثالی بزنم این حرکت مثل سانسور یک کتاب میماند که نویسنده ای که در ذهن من مخاطب نقش میبندد و با شخصیت و افکار نویسنده واقعی متفاوت است و نویسنده ای است که صلاح دانسته اند این گونه معرف مخاطب ... دیدن ادامه ›› باشد.
از سوی دیگر الان در سینمای مسلط دنیا یک مفهوم بسیار زشت در حال تکوین و مخابره است و آن اینکه انسان برای حمایت از خانواده اش مجاز به انجام هر عمل زشت و غیر اخلاقیست. دقیقا مفهومی که با روحیه از خود گذشتگی و ایثار و راست کرداری باستانی ما شرقی ها در تضاد کامل است. ایبسن نمایش و شخصیت دکتر استوکمان شما متاسفانه در انتها اینگونه معرفی شد (قابل توجه جناب نیکزاد گرامی).
باز هم سپاس تندرست، کاوشگر و در صلح باشید 🌿
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
از قدیم گفته اند ترک عادت موجب مرض است. بنابراین، علیرغم این که به رسم معمول نمایش ها در پایان تایتان از مخاطبین نمایش درخواستی نشد برای درج نظرشان در تیوال، بنده نظر تشعشع وار مشعشعم را در مورد این نمایش مینویسم باشد که جمیعا به عنوان فرزندان بشر رستگار شویم و کارمان به جناب زئوس و سفر اجباری به تایتان نکشد! 😉

شاید هم یادشون رفته بود....

اول این که فردی که به دیدن این اثر میآید بهتر است با اساطیر یونان باستان، کوه اُلمپ و الهه ها تا حدودی آشنایی داشته باشد در غیر این صورت سر در گم خواهد شد و لذتی از نمایش نخواهد برد. این مطلب را با احترام حضورا خدمت جناب کارگردان عرض نمودم. نشان به آن نشان که به جای واژه مشعشع اساطیر از واژه اشتباه و نیمه مشعشع اسطوره استفاده کردم 😉.
دوم این که موسیقی نمایش بلند بود طوری که بعضی وقت ها اصطلاحا بر دیالوگ هنرمندان نمایش سوار و جلو شنیدن کامل دیالوگ ها را میگرفت! مخصوصا ... دیدن ادامه ›› در ابتدای نمایش و معرفی جنابان درست اندرکار سرنوشت نوع بشر!
دکور نمایش خیلی میتوانست بهتر از این باشد و صد البته بسیار جای کار داشت.
برخی هنرمندان محترم خانم قادر به ادای رسای دیالوگ ها نبودند! این مطلب در هنرمندان آقا البته دیده نمی‌شد.
نور پردازی نمایش خوب به جا بود.
پیام نمایش شاید خیلی بهتر و روان تر از این و به دور از آشفتگی می‌توانست منتقل شود که خب حتما تصمیم جناب کارگردان طی طریق از این مسیر پر پیچ خم بوده است.
استفاده نمادین از اشیایی مانند توالت فرنگی، ماسک، گلدان، درخت خشکیده و البته کودک معصومی که گاه به صحنه میآمد تشبیهات و استعارت بجایی بودند که سعی در کمک به انتقال پیام نمایش داشتند.
در نهایت خسته نباشید میگم به عوامل نمایش و البته تبریک میگم به دوستان کاخ هنر و کافه آن که فضای مطبوع و نوستالژیکی را برای انتظار مخاطبین فراهم کرده اند و اگر بدجنسی 😈 کنم باید بگم در قبال مخاطب نمایش قبل از اجزا به نوعی جبران مافات نموده‌اند . جای پوآرو و زیر سیگاری و مدل راه رفتن و قهوه خوردنش خالی 😀
پاینده و پیروز باشید!