اول دوست دارم آن دختر خانم های گل و پر انرژی که پشت سر بنده و همسرم نشسته بودند و سالن تاتر را با کلاس ورزش یا طرح کاد قدیم دبیرستان اشتباه گرفته بودند، را مخاطب قرار بدم و ازشون خواهش کنم در سالن تاتر به احترام هنرمندان و سایر مخاطبین سکوت را رعایت کنند و از زدن حرکات آکروباتیک (اندکی اغراق) و حرف زدن مستمر و خوابیدن روی پای یکدیگر و همزمان تعریف کردن با صدای بلند بپرهیزند. درک میکنم ایام شور و حال جوانی است مخصوصا اینکه چندتا پسر خوشتیپ مجرد هم در همان ردیف نشسته باشند. اما خب به قول معروف هر سخن جایی هر نکته مکانی دارد. امیددارم این عزیزان این کامنت را بخوانند و از این پس بیشتر رعایت کنند!
و اما خود اثر، بر عکس انتظار بنده و بدبینی که در اثر تماشای چند کار بسیار بد و تعریف و تمجید های الکی و قربون صدقه رفتن های لوس و بیمورد برخی مخاطبان از آن کارها در من بوجود آمده بود، نمایش انصافا کار قشنگی بود! داستان روان و یکدستی داشت و این داستان روان و توالی صحنه ها اجازه خسته شدن به مخاطب را نمیداد. البته بر عکس نظر جناب کارگردان در انتهای نمایش بنده معتقدم نمایش در سبک و سیاق کمدی سیاه بود! دیالوگ ها دردی را به نمایش گذاشته بودند که درد امروز جوامعی چون ماست و خوشبختانه دیالوگ ها و حرکات کمیک نمایش توانستند خنده های (تلخند) خوبی از مخاطبین
... دیدن ادامه ››
بگیرند!
مهمترین مطلبی که بنده با چشمانی گشوده در آثار ادبی، فیلم ها و نمایش ها به دنبال آن میگردم پیام است و کاری که در بردارنده پیامی واضح و انتقال آن پیام به بهترین شکل نباشد را؛ نمیپسندم!
دکور، انتخاب لباس، گریم و نور پردازی نمایش، خوب و قابل قبول بود و بازی هنرمندان اثر صد البته قابل تحسین!
این که عوامل نمایش برای بهبود هر چه بیشتر کار از مخاطبین در خواست نظر دادن در سایت تیوال را داشتند خیلی نکته مثبتی بود. بنده نمایشی را دیدم که کارگردانش به جای درخواست نظر برای بهبود اثر خیلی رک تقاضای دادن امتیاز پنج را مطرح کردند که به نظرم خیلی چیپ و دور از شان هنر و هنرمند است. مخصوصا این که بعدا دیدم علیرغم انتقادات تکرار شونده مخاطبان وقعی به آنها ننهادند!
در پایان نمایش، هم بنده از تماشای این طنازی ها راضی بودم و حس خوبی داشتم و هم همسرجان!
به خاطر این کار دیدنی به همه عوامل نمایش تبریک میگم و صد البته تماشای این نمایش زیبا و با مفهوم را به همه علاقه مندان به هنر نمایش پیشنهاد میکنم.
اما امتیازی که برای این نمایش در نظر داشتم عدد چهار بود تا این که امروز صبح با مطایبات جناب کارگردان اثر در پاسخ به کامنت های پرسشگرانه بنده مواجه شدم.
دیالوگ درونی من پس رویت نقطه نظرات مشعشع جناب کارگردان!
- پسر بد درونم : بهش ی یک بده حالشو ببره! مدل ژن خوب های لوس و آقا زاده ها از بالا به پایین حرف میزنه مخصوصا این که توپ تانک به رخت کشیده!
پسر خوب درونم: نه بابا هنرمندِ جوان و خوبیه البته گویا در تعاملات و قضاوت هاش با پرسشگر ها و منتقدین کارهاش عصبی و عجوله یک کم! ایشالا راه رضا کیانیان رو در تعامل با پرسشگرها پیش نمیگیره! شاید بخاطر سختی کارشونه! مهم اینه که میاد کامنت ها رو میخونه و براش مهمه! میدونی این مطلب از همه مهم تره. آدم ها رو به رشد هستند!
- پسر بد درونم : نه بابا از اوناس که عاشق قربون صدقه رفتن های بیخود و کامنت های ی خطیه شایدم نصف کامنت ها و امتیازهای پنج کار خودش و رفقاش باشه! از اون مدل هاست که میگه کامنت بنویس منتها ازم تعریف کن. مثل اون قضیه شعره! که به یکی گفته بودند شعر بگو منتها فلانی خوشش بیاد! طرفم گفته بود این که نمیشه شعر! میشه...!!!
- پسر خوب درونم: نه این طوری نیست! مهم اینه که کار را تماشا کردی. کارشون واقعا دیدنی بود اون کامنت ها و امتیازات بالا انصافا لایقشونه! تو هم کینه به دل نگیر!
خلاصه حوصله ندارم بقیه شو بنویسم! 😊 شاید ی روز کردمش ی نمایشنامه! (قابلیت اش را دارد).
بنابراین، یک ستاره چهار خوشگل تقدیم به همه شما هنرمندان گل، صبور و زحمت کش! از جناب کارگردان گرفته تا هنرمندان روی صحنه و سایر عوامل زحمتکش عالم هنر! شاد، تندرست، رو به رشد و در صلح باشید 🌿