«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
ب دعوت دوستی به دیدنش رفتم
از همه عزیزان تیوالی میخوام که بیهوده و از سر احساس نظر ننویسید و یا مقایسه کنید نئاتر را بادیگری
این تعاریف در کامنت ها واقعا بیهوده است
تئاتر بدی نبود ولی عالی اصلا نبود و شاید اگر زمانم را به نمایش دیگری میدادم بهتر بود
ولی ارزش دارد به عوامل آن خسته نباشید و خدا قوت بگم چون ایجاد این نمایش قطعا سختی هایی داشته
و در آخر بگم که متن واقعا جای تحسین داشت و جزو معدود نقات قوت بودش
تا امروز تئاتری را بخاطر گروه موسیقی اش انتخاب نکرده بودم ولی این تئاتر را بلیت گرفتم صرفا بخاطر حضور گروه ول شدگان ؛ قبل تر در کنسرتشون که اینستاگرامی هم بلیت میفروختند رفتم و فقط حال خوب دریافت کردم و مدتی انرژی روزانه ام را ساخت
الان احساس میکنم تلفیق آنها با تئاتر که اسامی عزیزان حاضر در آن دارای تحسین است ترکیب برنده باشه
هواره ردیف اول بلیت میگیرم که دور از حواشی حاضرین حس اصلی اجرا را بیینم ؛ امیدوارم دکور اذیت کننده نباشه برای ردیف اول؟؟
بریم ببینیم چی میشه....
نمایشی که ارزش دیدن دارد بخاطر خب موضوع داستانی بسیار قابل تأمل
ولی ارزش امتیاز دادن بالا ندارد و میزان نمره وقتی که در کنار دیگر اثر ها میاید و مقایسه میشود نمره پایینی میگیرد
فوق العاده نبود ولی بد هم نبود - میزان مطلوبی از نمایش را کسب میکند
دوستی میگفت فرزین محدث مگر میشود در تئاتری باشد و خوب نباشد ...
اما دیدیم که آیدیا ماهیانی و سینا ساعی بازی را در صحنه رقم زدند
بازی آیدا ماهیانی را واقعا تحسین میکنم
فرزین محدث که چیزی برای گفتن نمیگزارد
نکته مهم این نمایش سعید دشتی ، حضورش در درب سالن نشان از همه ی نکات مثبت میتواند باشد ، کارگردانی در این صحنه به نحوی بود که میشد میزان بالای آن را حس کرد و این زیبا بود
سخت نمایش ها را انتخاب میکنم و وقتی نمایشی محبوب شود بنظرم سخت تر است ولی نکته مهم ان بود که تا آخرین 5 دقیقه این نمایش داستان در ذهن مخاطب تداعی نشد و احترام بالا به مخاطب
شاید صابر ابر عزیز باعث معروفیت نمایش باشد اما مهم تر اینکه صابر بود که میتواسنت مونولوگی این چنین به روی صحنه بیاورد
در اوج سختی اجرا ، مونولوگ ها افسانه ساز میشوند و اینجاست که تفاوت بازی و صحنه مشخص میشود
5 دقیقه فقط لازم است که یک مونولوگ منجر به قتل مخاطب گردد و دیگر به صحنه دل ندهد
اما میشود که بدون توجه به بورش و بوی کدو فقط به یک فرد توجه گرد
توصیه موکد برای دیدن ....
باید آقای دلخواه را شناخت تا بتوان فهمید که چگونه میشود نمایش چندین بار روی صحنه رفته ی هملت را ساخت و از تازه بازیگر ها ، صحنه گرفت و صحنه را ساخت ، الفیق تمرین و هنر
چهره و حس در بهنام تشکر معنایی دیگر داشت ...
اگر مونولوگ پسندید ؛ ان جوجه تیغی نبود
ولی تماما حس بود....