پرنده فقط یک پرنده بود هوشنگ گلشیری
پرنده پر پرواز دارد و پرواز رهایی و آزادگی میآفریند. قناری که در دستهی این گونهی خلقت است نمادی از شادی و رشد عقلانی است. قناریِ گلشیری در داستان پرنده فقط یک پرنده بود با حضورش در شهرِ سرد و سنگی و مدرنی که روزی زادگاهش بود ندای اعتراض و آزادی سر میدهد. اما سردمداران که در ابتدا با تغییر روستا به شهری مدرن موافق و همراه مردم هستند، کم کم در حد افراط طبیعتگریزی را پیش میگیرند و مردم را حکم میکنند که چنین و چنان کنند.
تا اینکه قناری، نفوذیِ طبیعت، با بازگشت به زیستگاهش و اعتراض با زبانِ نغمهسرایی حکومت را بیتاب و نظم شهر را به هم میریزد.
مامورین برای دستگیری این موجود ضعیف اما جسور بلند میشوند.
قناری با صدای زیبا و رنگبندی تماشاییِ بالهایش تلاش میکند تا مردم را به خود آورد. اما کسی جرأت همراهی ندارد. کسی جسارت اعتراض ندارد جز نسل جدید. جز بچههایی که تشنهی دیدن زیباییها هستند و از تصنعی که بر شهرشان سایه افکنده است بیزار. بچهها زبان به اعتراض باز میکنند و با تیروکمانهای خود هر چیزی که آنها را از طبیعت و حقشان دور میکند پایین میآورند و نظم تحمیلی شهر را در هم میشکنند.
ولی مأمورین کوتاه نمیآیند. مردم را به بیرون
... دیدن ادامه ››
از دروازهها میرانند و شهر را با وسواسِ تمام از سنتها پاک میکنند.
اما در آخرِ قصه وقتی دروازهها را برای بازگشت دوبارهی مردم به شهر میگشایند دیگر کسی را پشت در نمییابند.
افسانه بختیارینژاد