در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال گردشگری
S3 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 20:46:08
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
*عمارت ٢٠٠ساله ی امیر بهادر*

این خانه از مجموعه خانه‌های با ارزش دوره قاجاریه و در اصل متعلق به حسین پاشازاده معروف به امیربهادر، وزیر دربار و وزیر جنگ مظفرالدین شاه قاجار بوده و مساحت آن در حدود ۳ هزار متر مربع است و شهرداری منطقه ۱۱ آن را به عنوان یکی از قطب‌های گردشگری پایتخت معرفی کرده است
این بنا در اصل حسینیه امیر بهادر بود که بعد‌ها تحت تملک شرکت پخش سیگار ایران در آمد و در ‌‌نهایت درسال ۱۳۴۶ این عمارت توسط وزارت فرهنگ و ارشاد برای انجمن آثار مفاخر ملی خریداری شد و تعمیراتی در آن صورت گرفت و اکنون نیز در تملک «انجمن آثار و مفاخر فرهنگی» است.
ساخت خانه امیر بهادر به دست معماران ایرانی با نشانه ها و سمبلهای سنتی ایرانیان و مربوط به دانش معماری عصر ناصرالدینشاهی است. این خانه قاجاری که سه طبقه است، دارای تالار آینه کاری شده بسیار زیبایی است که در بین خانه های قاجاری بی نظیر است.
پیش از آنکه به داخل ساختمان وارد شوید تابلوی سنگی بزرگی وجود دارد که بر سینه دیوار ایوان این ساختمان چسبانده ... دیدن ادامه ›› شده است
تابلوی نقره ای به خط نستعلیق که نشان اهدای امیر بهادر، به انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در سال ۱۳۰۴ شمسی است. در پایین آن نام افرادی چون علیاصغر حکمت، سید حسن تقی زاده، رضازاده شفق و افرادی دیگر وجود دارد.
در حیاط خانه امیر بهادر ، مجسمه نشسته نقاش ناصرالدین شاه کمال الملک ، مجسمه ایستاده علی اکبر دهخدا، که با طراحی یک مجسمه ساز شهیر فرانسوی و با چیره دستی فرامرز پیلارام به پایانی خوش انجامیده، هر اندیشه ورز و اهل نظری را به متن ادب و فرهنگ تمدن ساز ایرانیان ترغیب می سازد
در راهروهای عریض و سقف های بلند ساختمان امیربهادر تصاویر، نسخ، اسناد و دست نویس های فرهیختگان ایرانی به چشم می اید. خانه امیر بهادر دارای تالار بزرگ آینه کاری شده، زیرزمین آینه کاری شده، تالار بزرگ بالا، حوضخانه با تزئینات کاشی کاری و اتاق های متعدد برای برگزاری جلسات و سخنرانی ها و قرائت خانه عمومی و همچنین اتاق های دیگر با کارکردهای مختلف است. سرای امیربهادر صحن وسیعی دارد که بنای اصلی در ضلع شمالی و بنای دیگری شامل حوض خانه و دو اتاق و نیازمندی های مربوطه در ضلع جنوبی صحن احداث گشته است. محوطه بازی نیز به صورت حیاط و باغچه و حوض آبی کوچک در شمال بنای اصلی و ضلع جنوبی خیابان اهلی شیرازی وجود دارد که به فراخور وضع و موقعیت، از آن بهره برداری شده است. در داخل حیاط سه مجسمه برنزی وجود دارد که مربوط به کمال الدین بهزاد، نقاش مینیاتوریست قرن نهم هجری و دیگری کمال خجندی، عارف و شاعر قرن هشتم است که محمدعلی مددی آن را در ۱۳۵۷ ساخته و نصب کرده است. بنای گلخانه و ساختمان جدید جهت مخزن کتاب و جایگاه نگهداری کلیشه ها و دیگر متعلقات و محل دستگاه حرارت مرکزی است .بر دیوار راهروهای ساختمان، تابلوهایی از پادشاهان پهلوی و شاعران و افراد فرهنگی دیده می شود که افرادی همچون ابوالحسن صدیقی، آذرگیتی و کمال الملک آن را کشیده اند
درباره انجمن آثار ملی نیز بد نیست بدانید بسیاری از آرامگاه های مشاهیر مثل ابن سینا، فردوسی، خیام، نادرشاه، عطار، باباطاهر، اوحدی مراغه ای، ابوالحسن خرقانی، و همچنین چندین مجسمه و تندیس آنها از کارهای این انجمن است.
محمد فروزنده این را خواند
sheida yari این را دوست دارد
مفید بود 👐🏻
۱۳ اردیبهشت
امین موسوی ت
اینجا ساختمان اداری بود فکر کنم بازدید عموم ندارد
همینطوره، ولى با هماهنگى امکان بازدید وجود داره
۱۳ اردیبهشت
sheida yari
مفید بود 👐🏻
ممنون دوست خوب❤️
۱۳ اردیبهشت
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
جای همگی خالی، یک روز رو برای گشت و گذار در اماکن تاریخی شهر قزوین صرف کردم اما باز کلی اثر تاریخ ندیده به جا موند...
عجب شهر فوق‌العاده‌ایه این قزوین...
توصیه می‌کنم اگر فرصت دارید حتما ببینیدش.
گردش کم هزینه و جذابی خواهد شد
نحوه مهاجرت به کانادا در سال 2021

گزینه های مهاجرت اقتصادی و تجاری
گزینه های مهاجرت اقتصادی و تجاری برای متخصصانی است که مهارت هایی دارند که از اقتصاد کانادا حمایت می کند. هر برنامه از لحاظ صلاحیت های مورد نیاز تفاوت زیادی دارد، بنابراین هیچ توصیفی برای همه موارد ممکن نیست.

https://bestcanadatours.com/post/%D9%85%D9%87%D8%A7%D8%AC%D8%B1%D8%AA-%D8%A8%D9%87-%DA%A9%D8%A7%D9%86%D8%A7%D8%AF%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D8%B3%D8%A7%D9%84-2021


دسته های مهاجرت اقتصادی و تجاری عبارتند از:

برنامه های متقاضی استانی
اکسپرس اینتری (ورود فوری)
مهاجرت به استان کبک
برنامه های ... دیدن ادامه ›› سرمایه گذاری
برنامه های کارآفرینی و خود اشتغالی
سایر طبقه بندی های فدرالی مهاجرت مانند برنامه مراقبان، مهاجرت خلبان اقیانوس اطلس، مهاجرت خلبان روستایی و شمالی و خلبان Agri-Food نیز گزینه های زیر چتر مهاجرت اقتصادی به کانادا هستند.

میزان لازم سرمایه و پول مورد نیاز برای مهاجرت به کانادا بسیار متفاوت است. برخی از برنامه های مهاجرت به چیزی بیشتر از هزینه رسیدگی به درخواست شما احتیاج ندارند. برخی دیگر به سرمایه گذاری قابل توجهی در کانادا نیاز دارند. در زیر آن را بر این اساس دسته بندی کرده ایم:

مهاجرت اقتصادی: بیشتر گروه های اقتصادی مهاجرت نیاز به اثبات این مسئله دارند که شما می توانید در زمان سکونت در کانادا از خود حمایت های مالی را کنید. برخی از آن گروه ها این کار را لازم ندارند. دسته هایی از مهاجرت اقتصادی که تقاضای اثبات وجه تسویه حساب ندارند، معمولاً متقاضی باید سابقه کار درکانادا یا پیشنهاد کاری درکانادا داشته باشد. دلیل هم این است که این متقاضیان با توجه به این واقعیت که قبلاً در نیروی کار کانادا ادغام شده اند، به بودجه ای برای اسکان مجدد در کانادا نیاز ندارند.

مهاجرت تجاری: انواع مهاجرت برای تجارت، به سرمایه گذاری قابل توجهی در کانادا نیاز دارد. ممکن است متقاضی نیاز به سرمایه گذاری در یک شرکت کانادایی داشته باشد یا اینکه یک متقاضی را ملزم به دادن وام بدون بهره به دولت فدرال یا استان کند.

حمایت مالی از خانواده: در بیشتر موارد، شما اطلاعات مالی خود را برای حمایت مالی از همسر یا فرزند وابسته خویش ارائه نمی دهید. اما اگر از سایر اعضای خانواده مانند پدر یا مادر یا مادربزرگ و مادربزرگ حمایت مالی می کنید، این الزام وجود دارد که شما برای واجد شرایط بودن این مورد را انجام دهید.

حمایت بشردوستانه و پناهندگی: اگر متقاضی درخواست های بشردوستانه و دلسوزانه هستید، هیچ الزام مالی وجود ندارد. تنها زمانی که اطلاعات مالی در این گروه از مهاجرت مورد نیاز است، این است که پناهنده متقاضی خصوصی باشد. در این صورت، گروه کانادایی حامی پناهنده باید نشان دهد که بودجه کافی برای حمایت از سکونت متقاضی پناهنده گی جمع آوری کرده است.
دور زمین و بانوتیر (سمیه طیبی) این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
مهاجرت برای بدست آوردن مزایای بیشتر در زندگی این روزها آسانتر از همیشه است و حتی کشورهایی در رقابت برای جذب مهاجرین هستند و این رقابت در تامین رفاه میتواند ما را در میان انتخابهای گوناگون سردرگم نماید، اما خیالتان راحت باشد ما برایتان راهههایی را پیشنهاد خواهیم داد تا بهترین را انتخاب کنید، در ادامه سری مقالات مقایسه شهرهای دنیا، به سراغ مقایسه تورنتو و سنگاپور رفته ایم همراه ما باشید.
به طور رسمی جمهوری سنگاپور ، یک دولت جزیره ای مستقل در جنوب شرقی آسیا است و دومین تراکم جمعیت در جهان را دارد. در سنگاپور تقریباً 5/7 میلیون نفر ساکن هستند که 61٪ (3/4 میلیون) آنها شهروندان سنگاپور هستند. چهار زبان رسمی در سنگاپور وجود دارد: انگلیسی ، مالایی ، چینی و تامیل که نشان دهنده تنوع فرهنگی غنی و غذاهای گسترده قومی و جشنواره های مهم آن میباشد
تورنتو مرکز استان انتاریو کانادا است. جمعیت این شهر 2،731،571 نفر در سال 2016 تخمین زده شده است، این شهر پرجمعیت ترین شهر کانادا و چهارمین شهر پرجمعیت آمریکای شمالی میباشد. تورنتو یکی از مراکز بین المللی تجارت،امور مالی، هنر و فرهنگ است و به عنوان یکی از چند ملیتی ترین شهرهای جهان شناخته شده است.

https://bestcanadatours.com/post/%D8%AA%D9%88%D8%B1%D9%86%D8%AA%D9%88-%DB%8C%D8%A7-%D8%B3%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%BE%D9%88%D8%B1
دور زمین و رویا این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
منطقه GTA تورنتو
تورنتو، اگر نه در تمام قاره امریکای شمالی، اما بدون شک بین‌المللی‌ترین شهر کانادا است. نویسنده و بازیگر سرشناس، پیتر اوستینوف، تورنتو را این چنین تعریف کرده است: نیویورکی که توسط سوئیسی‌ها اداره می‌شود. شاید شهرت و صحبت از تورنتو به اندازه شهر رقیبش یعنی نیویورک نباشد، اما بسیاری از علاقه‌مندان به سیر و سیاحت حال و هوای آرامش‌بخش کانادایی شهر و تمیزی و جاذبه‌های آن را بیشتر می‌پسندند. تورنتو همچنین قلب تپنده مالی کانادا است؛ این شهر رقیب سرسختی است برای مونترال برای به دست آوردن عنوان مرکز فرهنگی کانادا، آن هم به واسطه نمایش‌های تئاتر مشهورش در سطح بین‌المللی و معماری مدرنی که در هیچ کجای دیگر کانادا به چشم نمی‌خورد.


https://bestcanadatours.com/post/%DA%A9%D9%84%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D9%87%D8%B1-%D8%AA%D9%88%D8%B1%D9%86%D8%AA%D9%88-%D9%85%D9%86%D8%B7%D9%82%D9%87-gta-%D8%AA%D9%88%D8%B1%D9%86%D8%AA%D9%88
دور زمین این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سفر پارسه - بخش پنجم

از کاخ صد ستون که مستقیم ادامه بدم و از در روبرو خارج بشم، میرسم به ساختمان خزانه. اما اگر برگردم و از همون دری که اومدم تو برگردم بیرون، سمت چپم میشه کاخ آپادانا. البته منظورم از در، “در سابقه” الان فقط یه دیوارچه ی حدود یک متریه.
کاخ آپادانا گویا تلفظ اصلیش اَپْدانِه س. در ترجمه به کاخ ستون دار گفته میشه. پا به معنی پایه و ستونه. البته دقیق متوجه نمیشم”آ” پیشوند نفیه. یعنی بدون. یعنی آپا میشه بدون پا یا بی ستون. همچنان برای من سواله.
برای رسیدن به این کاخ باید حدود ۳۰ پله رو بالا رفت. پله هایی با نقش و نگارهای حجاری شده. از همون پله های کوتاه. کل این ۳۰ پله، فقط ۳ متر من رو بالا می بره و به سطح کاخ می رسونه. میگن این کاخ مجلل ترین کاخ تخت جمشید بوده و ازش به عنوان بارگاه استفاده می شده. برای دیدار بزرگان یا اگه خیلی شانس میوردم و یه پیشکشی ی حسابی داشتم، منِ عوام. مطمئنا خارج از زمان جشن های نوروز. قهوه جوشم به کارت میاد خشایار؟
خب فعلا با یه بلیط چند هزاری میشه رفت تو کل مجموعه ولی اون موقعها، نمیشد. یاد سینی پیشکشی “آقای بزرگ” میوفتم تو دائی جان ناپلئون.
این ... دیدن ادامه ›› کاخ ۵۶۰ در ۵۶۰ سانتی روی ۳۶ تا ستون استوار بوده. سه طرفش هم ایوون بوده که هر کدوم ۱۲ ستون داشته. مجموعه ۷۲ ستون. عین کاخ آپادانای شوش. اونم مال داریوش بوده. دوست داشته دیگه، یکی تو شوش ساخته، یکیم پارسه. شنیده بودم این تالار گنجایش ۱۰ هزار نفر رو داشته که‌کمی برام عجیبه. با یه ضرب و تقسیم ساده میشه فهمید به هر نفر ۳۰ سانت مربع میرسه. یعنی ۵ سانت در ۶ سانت. تازه بدون احتساب ستون ها و سایر لوازم. فکر کنم یه چی‌گفتن.
منو یاد فولکسهالِ هیتلر میندازه. البته اون قرار بود ۱۸۰ هزار نفر و تو خودش جا بده. ولی نه هر نفری، ۱۸۰ هزار نازی رو.

این کاخ هنوز ۱۳ ستون پا برجا داره و باقی به مرور زمان فروریخته. اخرینش گویا در سال ۱۸۴۱ ریخته. هم دوره با محمدشاه خان قاجار. چند سال بعد از عهدنامه های ترکمنچای و گلستان و چند سال بعد از قتل قائم مقام فراهانی.
ولی در دوره ی پهلوی و جدایی بحرین، ستونی نیوفتاد.

و ستون قبلی در سال ۱۷۸۷ و همزمان با حکومت میرزا جعفرخان زند. دو تامونده به آخرین شاه زندیان. حدود ۷ سال قبل از حکومت آغامحمدخان قاجار، سرسلسله ی قجر، فرو ریخت.

دیگه داره ظهر میشه و اوفتوِ جِنگ شیراز(آفتاب جِنگ شیراز) خودشو نشون میده. دستمال گردنم رو در میارم و با آب قمقمه خیسش میکنم و میبندم دو گردنم. این یه ساعتی خنک نگهم میداره ولی پاهام دیگه خسته س. ترجیح میدم برم یه استراحتی کنم و چیزی درست کنم و بخورم. فکر کنم کنسرو قارچ و لوبیا با یکی دوتیکه سوسیس کبابی خیلی بچسبه. سر راه از بوفه خنکی جات میگیرم و میرم سمت جاییکه که تو پارک نشون کرده بودم که چادر بزنم.
سفر پارسه - بخش چهارم
تازه اول سفره و‌ من از بالا و پایین رفتن پله ها پا درد گرفتم ولی همچنان قهوه را دوست دارم.
اینبار سریع و چند تا در میون پله ها رو بالا میرم و دروازه ی خشایارشا رو رد می کنم. به یک سالن کوچک میرسم که احتمالا مسقف بوده و بعد از اون یک ورودی به جایی شبیه یک دالان. الان دیواره ی کوتاهی ازش باز سازی کردن ولی جایی خوندم که این دیوارها تا بالای ستون ها ارتفاع داشته. این دالان با عرض حدود ۱۰ متری و درازای حدود ۱۰۰ متری در دو طرف اتاق هایی داشته. حدود ۱۰ اتاق. در انتهای این دالان وارد فضای پارسه میشم. دقیقا نمیدونم که چه قسمتهایی از پارسه مسقف بوده و چه قسمت هایی روباز. دروازه ملل و دالان تقریبا در منتهی الیه شمال غربی پارسه س. و بعد از گذشتن از اون باید به سمت راست و جنوب پیچید تا به بناهای دیگه رسید. اما برای من قسمت جذاب، سمت چپه. این قسمت همون قسمت همیشه ناتموم پارسه س که صبح از بیرون هم دیدمش. این قسمت احتمالا هرگز شاه و شازده و بزرگی به خودش ندیده. احتمالا فقط کارگرا و هنرمندا و مهندسا توش رفتن کار کردن و هنر ورزیدن و فکر کردن. هنوز بوی مردم میده تا تاج و تخت و عود و مگس پران. هرگز شکوهی به خودش ندیده. پر از ستون و تکه های سرستون و چیزهای ناتمومه. هماهای بی بال. گاوهای نیمه کاره. ستون های تراش نخورده. برای من خیلی جذابه و هر بار وقت زیادی رو توش می گذرونم. و سکو های جشن های ۲۵۰۰ ساله رو روی این قسمت ساختن که هنوز وجود ... دیدن ادامه ›› داره.

به هر حال به سمت راست می پیچم و روبرویم با حدود ۶۰ متر فاصله کاخ صد ستون که در واقع بی ستون است رو میبینم. اخرین دو ستون رو اوایل دوره پهلوی اول به آمریکا و موزه شیکاگو بردن. میگن ابعاد این تالار درست ۵۶۸ سانت در ۵۶۸ سانته و ده ردیفه ده ستونه داره. صد ستون. ولی الان فقط ۱۰۰ پایه ستون مونده. که خودش جالب توجهه. روی هر کدوم از این پایه ستون ها یک شکل حکاکی شده که ظاهرا نامفهومه. میگن برای این بوده که بتونن قطعه ی بعدی رو که باید روش بزارن، شناسایی کنن و بفهمن از کدوم طرف و جهت بذارن روش. جالبه. گویا اینجا کوشک شاهی بوده که به حرمسرا، صندوق خانه‌و خزانه و قسمت های اندرونی راه داشته و به‌نوعی ساختمای اصلی محسوب میشده. ستونهایی با سرستون شیر و گاو داشته و فر ایرانی، همون حلقه ی بالادار، از سقفش آویزون بوده. بعدها روی این حلقه ی بالادار سر یک بزرگزاده ی هخامنشی میاد و بدل میشه به فروهر. الان اما کفش خاک و شنه و سقفش آسمونه. و بین زمین و آسمون، هیچی نیست.
نمی دونم این بنا در زمان خودش چقدر شگفت آور بوده یا نبوده. حدود ۲۰۰۰ سال قبلش تمدن عظیم مصر و سومر وجود داشته. تمدن عظیم دره ی سند. و ۲۰۰۰ سال بعدش تمدن اینکا. و ۵۰۰ سال بعد از اون نیویورک و شیکاگو و شهرهایی با ساختمان های عظیم و جمبوجت و فضاپیما. و البته خیلی جاها و چیزهای دیگه. یا ابولهول که نظریه هایی مبنی بر قدمت ۱۲۰۰۰ ساله ش وجود داره. از یک تخته سنگ یک تکه. آیا همبستگی بین این اتفاقات وجود داره؟ نکته ی جالبش برای من اینه‌که غیر از دوران‌معاصر، همه ی این تمدن ها با اعتقادات اجین بوده. ظاهری یا باطنی. ولی نیروی محرک خودش رو بر اساس اعتقادات تامین می کرده. فراعنه ادعای خدایی داشتند و اینکاها. هخامنشیان فر ایزدی داشتند و از طرف اهورامزدا بودن. گویا ایمان چیزی رو در آدمی بیدار می کنه که هیچ چیز دیگری تا دیروز نتونسته تاثیر مشابهی روی آدم داشته باشه. امروزه اما دانشمندان و مخترعان الزاما اعتقدات قویی ندارن. بسا خیلی ها اساسا این موضوعات رو قبول ندارن. شاید به این علت باشه که برای اولین بار در تاریخ، نیاز های اولیه شون تامینه و مستقیما می تونن به دانش فکر کنن. اما در گذشته این افراد باید زندگیشون رو فدای اهدافشون می کردن و در فقر و مشقت زندگی می کردن تا بتونن علایقشون رو شکوفا‌کنن. که هنوز هم در برخی ممالک و باورها این روند ترویج میشه.

-آقا دستشویی فقط همون پایینه؟
-اره ولی اگه سرپاییه، می تونی بری پشت اون دیوار. مواظب باش اردشیر نبیندت.
ای قهوه، دوستت دارم.
امیر مسعود، Ali، نیکا و امین مهدوی این را خواندند
محمد مجللی، الناز امیربیگلو و محمد لهاک این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بخش سوم از سفر پارسه:

می ستاییم خورشید را که آفریده اهورامزداست.
پیروز و فرخنده باد خورشید درخشان، خورشید بی مرگ و خورشید تیز اسب. با اندیشه و گفتار و کردار نیک به سوی خورشید روی کرده و می ستایمش. ای اهورامزدا، خورشید درخشان تیز اسب را می ستاییم که آفریده توست. و ستایش بر شما باد همگان ـ ای امشاسپندان که به سان خورشید شکوهمند هستید. منم رهرو راه اهورامزدا که درخشش و روشنایی خورشید فروغ اوست و منم بر افکننده و خوارکننده انگره مینو و این است راه پارسایان راهی که اندیشه نیک، گفتار نیک و کردار نیک می آموزد.

بخشی از خورشید نیایش، از نیایش های زرتشتیان عزیز. به رسم کورش، با این نیایش وارد شدم. میگن کورش بعد از ورود به بابل، به آداب و رسوم بابلیان، به نیایش خدایانشان ... دیدن ادامه ›› نشست.
کاغذی از جیبم درآوردم و خورشید نیایش رو خوندم. اون موقع هنوز نمیشد تو موبایل چیزی نوشت. اگه نور صفحه موبایل کسی سبز بود، کلی پیشرفته محسوب میشد.
پایین پله ها ایستادم و از روی کاغذ خواندم. طولانی بود. از دوستی زرتشتی گرفته بودمش. خواندم و پله ها رو بالا رفتم. پله های کوتاه. جوری کوتاه که اگه عجله داشته باشم، می تونم چند تا در میون برم ولی اگه برای سیاحت رفته باشم، زمان کافی برای برانداز کردن زیبایی و هنر خواهم داشت. نظرات زیادی برای ارتفاع این پله ها وجود داره ولی من مال خودمو بیشتر دوست دارم. چون این بنا برای تفاخر و تاثیر گذاشتن روی اقوام تحت حکومت ساخته شده و البته خزانه مملکت هم بوده. این ارتفاع از پله ها، تاثیر کامل رو‌ روی مهمان ها میذاشته و زمان کافی رو برای سیاحت و حیرت بهشون‌میداده. بعید می دونم جرات می کردن چند تا در میون بپرن. اسنایپرا...
دیواره ی این پلکان نقش برجسته ای نداره. اینکه از اول داشته یا نداشته رو نمی دونم. ولی مطمئنا آذین بندی میشده. شاید با آتش، شاید پارچه های رنگی، شاید از بالای پلکان روی سر میهمانان گل و نقل می ریختند. شاید گل نیلوفر، شاید اون گلا که تو دست بعضی از نقش برجسته ها هست رو از زمین برداشته باشن. شایدم شکوفه های بهاره. شاید کف پله ها فرش پهن می کردن. عود سوز و آتشدان. شایدم برنامه های هنری اون موقع جایجای این پلکان اجرا می شده. رقص، آتش بازی و...
من اینا رو‌میبینم وقتی میرم بالا...
پله ها از وسط شروع میشه دو ردیف پلکان به چپ و راست میره. احتمالا یکی از این پله ها برای بالا رفتن و یکی برای پایین اومدن استفاده میشده. ۶۳ پله. بعد جهت پله ها عوض میشه و ۴۸ پله دیگه و دروازه ی “همه ملل”.
بین پلکان و دروازه ی ملل یک فضای خالی وجود داره. حدود ۲۰ متر فاصله س. احتمالا پذیرش و ریسپشن بوده. و البته منظره ی کاملی از دروازه به دست میده.
دروازه ای با تندیس موجودی افسانه ای با بدن گاو، بالهای فروهر و سر انسان. البته نه هر انسانی، یک بزرگ زاده هخامنشی. اون سبک مو و ریش و کلاه، مال بزرگان هخامنش بوده نه انسانهای عادی و عوام. دو پیکره از این موجود در دوطرف دروازه وجود داره. چیزی شبیه ابوالهول‌مصریان. یونان باستان و تمدن دره ی سند(هندوستان) هم‌موجود‌مشابهی دارند. بعدها شنیدم‌که بومیان آمریکا(سرخ پوستان) هم چنین موجودی دارند.
جدای از نقش یرجسته های اصلی، تعداد زیادی نقش فرورفته هم بر‌دروازه ی ملل وجود داره. قدمت بعضی به سال ۱۳۴۷ خورشیدی بر میگرده و متعلق به “حمید” هست. دقیقا نوشته:
حمید ۱۳۴۷
یا حتی ۱۲۲۷۰ مربوط به محمد علی، که احتمالا قمریه.
برخی رو هم توریستهای خارجی در دوران مختلف مرقوم کردن. روسی، فرانسوی، انگلیسی و بعضی حروف که نمی شناختم. البته هیچ کدوم هنر نقش برجسته رو نداشتن و فقط حکاکی کردن.
از این دست خیلی هست، که سیاحتی داره برای خودش.

و‌ پله ها رو برگشتم پایین، با عجله. پیِ دستشویی. نباید اون قلپ آخر قهوه رو سر می کشیدم.

‎ادامه ی سفر پارسه:

با خودم گفتم کاش اینجا هنوز تاکستان بود. روبروی پله های ورودی پارسه، راه صافی هست که تا نزدیکی های شهر مرودشت میره. دو طرف این جاده، مزرعه س و نزدیکی های پارسه، کاجستان و سروستانه. در کتابی خونده بودم که اینها همه تاکستان بوده. لابد هخامنشیان دلمه خیلی دوست داشتن وگرنه این همه انگور می خواستن چه کنن! به هر جهت یک جایی از زمان، تاکستان ها از بین رفتند و زراعت و کاج و سرو جایشان را گرفته. ولی اونروز من دلم انگور می خواست. تا جایی لم بدم و انگور بخورم، شاید هم دلمه.
بار و بندیل رو جمع کردم و ته لیوان قهوه رو سر کشیدم و راه افتادم. گندمزار، یک جاده نه چندان پهن، باز هم گندمزار و پارسه. از غرب دیدن داره. همیشه از روبه رو باهاش مواجه شده بودم. از اون زاویه وقتی ورودی با نرده های آهنی سبز، اسب های مردنی کرایه ای، ماشین ها، بلوک های سیمتنی، پارسه ریزه فروشی ها(اون ماکت های پلاستری تزیینی از تکه های پارسه)، ساختمونهای یک طبقه ی شیروانی دار محوطه و خلاصه کلی چیز دیگه رو که تو ذهن از منظره پاک کنم، جلالی داره. اما از غرب، نیازی به اون همه ادیت نداشت. پاکِ پاک بود. هر چند کورش یا خشایارشا احتمالا هیچ خوششون نمیومد کسی اینجوری بیاد تو ولی خب پیش اومده بود دیگه. مسیر اتوبوس از این ور بود. البته شایدم کماندار-اسنایپراشون از بین کنگره دیوارها میزدنم، شاید. چون به هر حال ما عوام نه الان و نه اون موقع جایی در کاخ ها نداشتیم. شایدم فلاسک قهوه م رو پیشکش می کردم و خوشش میومد بعدم میداد حَکَّم می کردن رو دیوارا به عنوان ۲۹امین قوم هدیه آورنده از تهران! کل ... دیدن ادامه ›› تاریخ و مهندسی پارسه به هم میریخت! همون اسنایپرا می زدنم، همه راحت تر بودن. آدم وقتی مسافت طولانی رو پیاده میره، ذهنش فعال میشه و بعد خاموش.
دیواره غربی پارسه، شکل چندان منظمی نداره و نمیدونم علتش رو. این همون قسمتیه که هرگز تکمیل نشد و کلی ستون و سرستون و چیزهای ناتمام دیگه توش پیدا کردن.
یک جوی آب از نزدیکی این دیواره میگذره که از بالای کوه های شمال پارسه سرازیر میشه. صدای این جوی از بالای مقبره ی اردشیر سوم هم شنیده میشه. مقبره اردشیر دوم و سوم تو پارسه س و جالب اینکه مقبره ی اردشیر سوم که در زمان حیاتش ساخته شده، از لحاظ ارتفاع پایین تر مقبره ی پدرش، اردشیر دومه. و نکته ی جالب تر اینکه بالای مقبره ی این شاهان همیشه فروهر حکاکی می شده. اما با هم متفاوته. تفاوتشون تو تعداد ردیف های بالهای فروهره. فروهری که ما میشناسیم، سه ردیف بال داره. فروهر بالای مقبره ی اردشیر سوم اگر درست یادم مونده باشه، ۱۰ ردیف و اردشیر دوم ۷ ردیف. دلیلش رو نمی دونم. شاید فضایلشون بوده. مقبره های نقش رستم اونقدر بالا بود که با دوربینی که داشتم قابل شمردن نبود.
همون جوی آب رو به سمت راست دنبال کردم تا برسم به ورودی و برم تو. اما زود بود و کیوسک بلیط فروشی باز نشده بود. صدای صبح پرنده ها جذاب بود. گنجشک و کلاغ و گاهی طوطی و دارکوب. جایی رو تو پارک نشون کردم که شب چادر بزنم. چون وقت داشتم، کمی خیره گی کردم به منظره. حس خوبی بود و هم بد. شکوه پارسه از یک طرف و شرایط زندگی در اون دوران از طرف دیگه همیشه برام تضاد بوده. امنیت غذایی، بهداشت، تکنولوژی، اختلاف طبقاتی، سفر و خیلی چیزهای دیگه ذهنم رو مشغول می کرد. اون موقعها اگه پدر نجار بود، پسر باید نجار می شد. اگه سپاهی، سپاهی. و اگه موبد و روحانی، موبد و روحانی. و اگر شاه، شاه و شازده. نمیشد نجار بره تو ارتش یا ارتشی، موبد بشه. بهش می گفتن طبقات پنج گانه اجتماعی، به ترتیب: بزرگان، مغان، کشاورزان، بازرگانان، پیشه وران. که احتمالا از آورده های آریایی هاست. چون در هند هم همچین چیزی وجود داشته ولی چهار طبقه.
در رو باز کردند. جالب اینکه از تو اومد و باز کرد. یعنی شب همونجا می خوابیدن؟ چه هیجان انگیز. بلیط خریدم و احازه گرفتم که کوله م رو بذارم تو اتاقکش. راهی شدم به پارسه.
آقا دستشویی کدوم وره؟
از تهران، برای رفتن به شیراز باید از اصفهان گذشت. از داخل شهر. بلوار کاوه رو به سمت شرق می پیچید و بعد جنوب و جاده شیراز. حدود ۵۰۰ کیلومتر.
بعد از اصطخر سمت راست تو افق دژنبشت دیده میشه، نقش رستم. منظره ی جالبیه، چلیپاهای کنده شده در دیوارکوه. هزاران سال پیش. برای شاهان. هخامنشیان.
اون رو که رد کنید نرسیده به مرودشت، سمت چپ، ستون های پارسه، پرسپولیس یا همون تخت جمشید رخ نمایی می کنه. خیلی دور نیست، نزدیکم نیست. شاید ۵-۶ کیلومتر خط مستقیم. به راننده گفتم پیاده میشم. کوله م رو از جعبه اتوبوس برداشتم و انداختم روی کولم. سنگین بود. کوله ی سه-چهار روزه. چادر، کیسه خواب، غذا، لباس، وسایل پخت و پز و خرت و پرت های سفر.
چند روز تعطیلی بود و دلم سفر می خواست. عصر تصمیم‌گرفتم و شب راه افتادم و اول صبح از اتوبوس پیاده شدم. جوان بودم و هنوز ماشین نداشتم و با اتوبوس ایران رو می گشتم و چادر می زدم. خوب بود، تجربه هایی که در همان دوران موند.
بین من و پارسه، گندم زارهای بهاره بود. چقدر زیبا و چه خوش صدا. برق شان چشم رو به خود می کشید.
جلوی چشم من، عرض جاده بود، تا چشم کار می کرد سبز بود و بعد ... دیدن ادامه ›› پارسه. زیبا.
راه افتادم. زدم به دل گندم زار. مسیری بود باریک که‌جای چرخ موتور رویش دیده میشد. لابد به جایی میرفت. مسیر من هم به همین سمت بود.
آفتاب نرم بود و از بالای ستون های پارسه، زیبا می نمود. نسیمی خنک و ‌کم بیش مرطوب از روی گندم ها می وزید و رقص بهشان می داد و خش خش علف خیس.
غرق در روز بودم که یکباره مسیر باریک پیچید به راست، من اما می خواستم مستقیم برم. مسیر از سمت راست کمی می رفت و به یک‌موتور آب می رسید. فکر کردم چاه آب باشد برای زراعت. ناچار از وسط گندم ها راهی شدم و ستون ها رو راست دماغم گرفتم و رفتم. ۳۰-۴۰ متری رفتم که تازه موضوع روشن شد. کانال آب. از اون کانالای دیواره بتنی. بالایش اقلا ۳.۵ متر پهنا داشت و آب حدود ۲ متری کفش در جریان بود. راست و چپ رو نگاه کردم، پلی نبود. پشتم به اندازه ی پیش رو، گندم زار بود. چاره ای نداشتم، یا باید منصرف می شدم و بر می‌گشتم یا از آب می پریدم. کمی فکر کردم. لیز لیزکان شیب کانال رو پایین رفتم. کوله رو در آوردم با تمام قدرت پرت کردم آن طرف. نیوفتاد در آب. کمی خوشحال شدم. خودم رو هم با تردید و تشویش، پرتاب کردم و خوابیدم روی سینه ی آن طرف کانال و با دست بالای کانال رو گرفتم. پای چپم تا ساق در آب رفت باقی سالم بودم. خودم رو بالا کشیدم. کفش چپ رو در آوردم و آبش رو خالی کردم. خیس و تلیس با مخلوطی از احساس پیروزی و شکست، راه رو ادامه دادم. بوی گندم می آمد. هر چه نزدیک تر می شدم، آفتاب هم بالاتر می رفت. کم کم منظره شفاف شد. بدنه ی غربی پارسه، که مثل ورودی اون، دیواره ای بلنده که صاف تراشیده شده. ستون ها، کمی از کاخ تچر، خالیِ کاخ صد ستون، دروازه ملل یا خشایارشا و سر ستون های نیمه تمام. و بالای همه شان، دو مقبره ی نیم چلیپا وار مثل نقش رستم در دل کوه. با شکوه بود.
دلم خواست بشینم و از این منظره ی ندیده لذت ببرم و نوشیدنی گرمی بخورم. شاید هم صبحانه. همین کار رو کردم. با خودم فکر کردم این منظره رو دیگه نخواهم دید، درست هم فکر کردم. نزدیک به ۲۰ سال از اون موقع‌میگذره و دوباره ندیدمش.
زیرانداز و اجاق و کتری و نان و عسل، چای لیپتون. چسبید. و کمی آجیل خام. لم دادم روی کوله و به آسمان نگاه کردم. لابد هخامنشیان هم در تعطیلات همین کار رو‌ می کردن. با خودم‌فکر کردم صبحانه چی می خوردن؟ اون موقع که چای نبوده، بوده؟ کاشف السلطنه ی قاجار چای رو آورد به ایران. شاید قهوه می خوردن. همین بهانه ای شد برای قهوه. به سلامتی پارسه نشینان.
داستان این کاشف السلطنه رو با خودم مرور کردم. به نظر من و طبق این روایت، همه ی چای های ایرانی از لحاظ شرعی حرومن! چون دزدی اند. حکم دقیقش رو نمی دونم ولی مال دزدی حرومه دیگه، نه؟ کاشف السطلنه هم به رسم سفیران ویکتوریایی، هر کاری رو به نام تاج و کشور انجام می داده. من جمله دزدیدن چای از هندوستان. اون زمان فقط چای آماده به ایران می فروختن و گیاه و بذر رو برای کشت به ایران نمی دادن. ایشان هم گیاه یا بذر رو در دسته ی عصا پنهان می کنه، به سرقت می بره و به ایران و لاهیجان میاره و چای لاهیجان... راست و دروغ این جریان رو‌نمی دونم‌. یک پیرمرد استاد دانشگاه گردشگری و راهنمای تور تعریف کرده بود، پای خودش. اسمش هم یادم نیست. ولی صورتش عین ناصرالدین شاه بود مخصوصا چشمهاش. خودش میگفت چند مادربزرگ قبلش تو دربار قاجار بوده. از نگاه یک وطن پرست ایرانی، این کاشف السلطنه یک قهرمانه اما از نظر یک وطن پرست هندی، یک چیز خیلی بده که نمیگم.
امیدوارم سلمان خان هرگز این داستان رو نشنوه. پاشه بیاد اینجا واویلاست. هر چی موشک زمین به هوا و هوا به زمین و و هوا به هوا و دریا به دریا بزنیم، حتی بدون خطای انسانی، همه رو بر میگردونه به سمت خودمون. واحسرتا. این قسمت الان به ذهنم رسید، ۲۰ سال پیش موشک نداشتیم. ولی شاید زمان هخامنشی ها در اتیوپی قهوه داشتن و شایدحبشی ها(اتیوپی فعلی) کنار عاج و زرافه، یکم قهوه هم برای شاه میوردن، کسی چه می دونه.
القصه وسایل رو جمع کردم، کفشم رو‌که هنوز خیس بود پوشیدم و یخ کردم و مسیر رو ادامه دادم.
کاش هنوز اینجا تاکستان بود.
دسته بندیِ «سفرنامه» بیشتر مربوط به نیمه ی اولشه ، بقیه ش رو -که خیلی بامزه بود- میشه گذاشت تو دسته های «طنز/ اثر خود/ داستان»
من که دیگه این چای های حروم رو نمی‌نوشم ??
پ.ن: آغا، مسئلة : قهوه حلاله؟ ?
۲۹ خرداد ۱۳۹۹
اول صبحی کیف داد خوندنش به خصوص برای منی که عشق سفرم
۳۱ خرداد ۱۳۹۹
پوریا صادقی (spouria)
سحر لیلی ئیون
اول صبحی کیف داد خوندنش به خصوص برای منی که عشق سفرم
نوش جان سحر جان
۳۱ خرداد ۱۳۹۹
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
Have you experienced those vacations that you’ll remember forever? They leave a sweet memory in our minds or a visible trace on our personality. We might think about them for days after our journey. Sometimes, traveling can shift our lifestyles. We want to organize Iran tours that will do all those things for you!
On our tours to Iran, we’ll take you to all the essential places, hidden gems, and bring forth a diverse ray of activities that connect with your personality. However, we don’t think that’s enough. We want you to touch what’s under the skin of this land and feel the atmosphere with all your heart. Our Iran tours are intended to bring forward an experience so precious that you won’t have any other way to gain what you get from your Iran tour package. We want you to hear all the stories hidden inside this ancient civilization called Iran.
https://iranamaze.com/iran-tours/
امیرمسعود فدائی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

مرکز خرید پروما کجاست؟

پروما مشهد یکی از مراکز تجاری مورد توجه در بین شهروندان و گردشگران داخلی و خارجی این شهر می باشد. مرکز خرید پروما مشهد، مجموعه ای از فروشگاه های زنجیره ای است که در اکثر شهرهای ایران شعبه دارد و شعبه مشهد در سال 1379 با زیر بنایی در حدود 25000 متر مربع در شهر مقدس مشهد آغاز و در سال 1383 به بهره برداری رسید.

از امکانات رفاهی پروژه مجتمع تجاری پروما مشهد که در سایت گردشگری نشاط آوران به آن اشاره شد میتوان به شهربازی، پارکینگ، کافی شاپ، بولینگ، بیلیارد و … اشاره نمود. مجتمع تجاری پروما مشهد در 4 طبقه ساخته شد که طبقه همکف آن به هایپر مارکت پروما با زیر بنای 6000 متر مربع تعلق دارد و در آن می توانید انواع محصولات مورد نیاز مانند آرایشی و بهداشتی، مواد غذایی، میوه، پوشاک، کیف و کفش، لوازم خانگی و … را تهیه کنید.

https://www.eneshat.com/shopping-center/iran/mashhad-3/proma

در ... دیدن ادامه ›› طبقات دیگر پاساژ پروما مشهد حدود 300 واحد تجاری قرار دارد که شما می توانید از کالاها و اجناس مختلف آنها دیدن کنید. همچنین فروشگاه هایی که ارائه دهنده محصولاتی با برندهای معروف هستند را مشاهده و خریداری کنید. علاوه بر تمام این کالاها، اگر شما به دنبال تهیه سوغات و صنایع دستی مشهد هستید، می توانید زعفران و خشکبار را از فروشگاه های عرضه کننده این محصولات در مرکز خرید پروما مشهد تهیه کنید. اگر در سفر به مشهد فرصت زیادی برای دیدن همه مراکز خرید و تهیه سوغات ندارید توصیه ما این است که به مرکز خرید پروما مشهد سری بزنید زیرا هر آنچه را که نیاز دارید، می توانید بدست بیاورید.

فودکورت و کافی شاپ پروما



پس از خرید کردن هر شخصی دوست دارد خستگی خود را بگونه ای بدر کند اما پیشنهاد ویژه سایت نشاط آوران به شما عزیزان، سرو نوشیدنی های مختلف و غذاهایی رنگارنگ است تا بتوانید خرید یک روز خود را با خوردن یک میان وعده عالی در طبقه آخر پروما دلچسب تر کنید. غذاها و خوردنی های خوشمزه در آخرین طبقه مرکز خرید پروما مشهد در انتظار شماست بعلاوه در این طبقه، کافی شاپ و فست فود برای میزبانی از شما آماده هستند. بعد از گشت و گذار در طبقات مختلف پاساژ پروما مشهد قطعا می توانید با خوردنی های خوشمزه لحظات بیاد ماندنی را در کنار هم داشته باشید.

شهربازی پروما مشهد

در طبقه انتهایی پروما در کنار فروشگاه های غذایی شهربازی (سرزمین عجایب) با محیطی ایمن قرار گرفته، می توانید سرگرم کردن فرزندانتان را براحتی محیا کنید. با وجود این شهربازی و همه امکانات این مجموعه و در نظر گرفتن نیاز های همه اعضای خانواده، سبب شده که صرفا خرید تنها مورد توجه نباشد و یک روز خاطره انگیز را در کنار یکدیگر در این مجموعه سپری کنید. بازی های هیجانی این مجموعه موجب شده تا عده ای صرفا جهت بازی و سرگرمی به این مکان سربزنند.

بیلیارد و بولینگ پروما مشهد



مجتمع پروما مشهد تنها برای خرید، بازی کودکان و خوردن غذا نیست بلکه در این مجموعه برای اولین بار در مشهد باشگاه بولینگ و بیلیارد شروع به فعالیت کرد. بازی بولینگ بسیار جذاب است و همه ی افراد با هر سنی را به سمت خود جذب می کند، سالن بولینگ پروما، در مجموع دارای 6 خط بازی می باشد که این خود به جذابیت ورزش و بازی بولینگ اضافه می کند. پیشنهاد ویژه ما در سفر به مشهد این است که سری به باشگاه بیلیارد و بولینگ پروما بزنید و از این بازی های هیجان انگیز لذت ببرید مطمئنا برای شما بسیار جالب خواهد بود.

علاوه بر تمام امکاناتی که در داخل مرکز خرید پروما مشهد قرار دارد یکی از مسائل مهم و مورد توجه، پارکینگ مجموعه است. آن دسته افرادی که با وسیله ی شخصی به این مرکز خرید می آیند براحتی می توانند از امکانات پارک خودرو بهره مند شوند. اگر میخواهید بدور از شلوغی سری به مرکز خرید پروما بزنید کافی است در ساعات اولیه روز برای خرید اقدام کنید چرا که در روز خیابان های اطراف و پاساژ از ازدحام جمعیت برخوردار نیستند. همچنین یکی دیگر از امکانات آن که تاکسی های اختصاصی پروما می باشد، آنها جلوی مجتمع آماده ارائه خدمات به شما مسافران و شهروندان محترم هستند.



در پاساژ پروما مشهد، سوپر مارکتی بزرگ در طبقه همکف قرار دارد. نتایج تحقیقات بازار، قدرت خرید مردم، عدم وجود رقیب درخور توجه و دیگر عوامل، پیش بینی حضور روزانه ۷۰۰۰ نفر خریدار مستعد را تائید می کند. سایت گردشگری نشاط آوران برخی از مشخصه های ویژه این سوپر مارکت را به صورت زیر ارائه می کند:

۱- ۶۰۰۰ متر مربع سطح فروش متشکل از: واحد پخت نال و شیرینی، خشکبار، مواد پروتئینی و لبنی،‌ میوه و تره بار و بانک.

۲- یخچال های ایستاده و نشسته، فن آوری Linde آلمان.

۳- قفسه های چوبی طبقه همکف و پوشش ستون ها از کشور ترکیه تماما MDF

4- سیستم یکپارچه فروش (Pos)

5- قفسه های فروشگاهی، راه بندها و میزهای فروش، ساخت Arneg ایتالیا.

امکانات و ویژگی ها امکانات مدرن مجتمع تجاری پروما، این مجتع را از سایر مراکز تجاری مشابه متمایز می کند. بخشی از این ویژگی ها عبارند از:

۱- سیستم های خنک کننده و گرم کننده مرکزی (کریر) ساخت آمریکا.

۲- سیستم اعلام حریق C-TEC ساخت انگلستان.

۳- سیستم پیجینگ مرکزی TOA ساخت ژاپن.

۴- سیستم تلفن سانترال ۵۰۰ خط Panasonic ساخت ژاپن.

۵- سیستم مدار بسته و نظارت تلویزیونی Sanyo ساخت ژاپن.

۶- نما تماماً از شیشه سکوریت آبی رفلکس بلژیک.

۷- پارکینگ های مسقف در حدود ۶۰۰ متر مربع با دارا بودن سیستم تهویه.

۸- تایل سقف از نوع آموستیک آرمسترانگ با ریلینگ اصلی، ساخت آمریکا.

۹- UPS مرکزی ساخت GE آمریکا.

۱۰- Server ها و کلیه تجهیزات شبکه Legrand ، Gigabyte ، ۳ – Com ، Linksys

11- آسانسورهای پانوارمیک، ساخت ایتالیا.

۱۲- پله های برقی (OTIS) ساخت فرانسه.

۱۳- اینترنت بی سیم رایگان .

مرکز خرید پروما به جهت دسترسی از موقعیت مکانی بسیار مناسبی بهره مند است، موقعیت این بازار تا حرم امام رضا (ع) دارای دسترسی های بسیار و مسیرهای متعدد منتهی به حرم می باشد.

وجود تاکسی های آماده در ورودی پروما امر رفت و آمد را برای خریداران با دستانی پر سهولت می بخشند. امیدواریم لحظات خوب و بیاد ماندنی در پروما مشهد داشته باشید.

تیم گردشگری نشاط آوران لحظات خوب و بیاد ماندنی در پروما مشهد را برای شما دوستان عزیز آرزومند است.

منبع : نشاط آوران - بزرگترین سایت گردشگری ایران
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
مجتمع تجاری فردوسی مشهد

بازار فردوسی مشهد که در سایت گردشگری نشاط آوران به طور کامل به آن پرداخته شده است، یکی از مراکز خرید بزرگ برای خریدهای کل خانواده و مناسب به شمار می رود. این بازار در مجاورت یک فضای سبز قرار گرفته است که همین امر موجب می شود خریداران از فضاسازی های اطراف این بازار استفاده کرده و لذت خریدشان دو برابر گردد. میل تاریخی طبرسی در نزدیکی این بازار مدرن و بروز تلفیق دو بافت سنتی و مدرن را در کنار هم بوجود آورده است.

موقعیت قرارگیری این مرکز خرید بیشتر برای خریداران محلی و زائران و گردشگران در آن منطقه مناسب می باشد، دسترسی مجموعه بسیار عالی بوده و توسط وسایل حمل و نقل عمومی به راحتی می توان به آن دست پیدا کرد. مرکز خرید فردوسی مشهد دارای نمایی مدرن و لوکس می باشد که ترکیبی از کامپوزیت ... دیدن ادامه ›› و شیشه است.

مشخصات اولیه بازار فردوسی مشهد

مجتمع تجاری فردوسی مشهد در کوی طلاب واقع شده، این بازار در زمینی به مساحت 7000 متر مربع و 30000 متر مربع زیربنا در 4 طبقه ساخته شده است. این مجموعه دارای چندین درب ورودی از دو خیابان اصلی و کوچه های مجاور می باشد. فضای پارکینگ در اطراف مجتمع تجاری فردوسی بسیار است، فضای پارکینگ روبروی مجموعه و فضاهای پارکینگ متعلق به خود بنا در اختیار خریداران و شهروندان و مسافران قرار گرفته است. با وجود فضای تعبیه شده ی پارکینگ در اطراف این بازار به علت مراجعه فراوان با کمبود جای پارک برای مشتریانی که با وسیله نقلیه شخصی مراجعه می کنند، مواجه هستیم. (البته این امر در ایام خرید نوروزی و خرید مدارس بیشتر می شود.)

https://www.eneshat.com/shopping-center/iran/mashhad-3/ferdowsi

بخش تجاری مجتمع تجاری فردوسی مشهد

واحد های تجاری پاساژ فردوسی مشهد 720 واحد می باشد. غرفه های فعال این بازار دارای برندهای معروف پوشاک و محصولات دیگر هستند، علاوه بر برندهای کلی و جهانی شاهد اجناس داخلی با قیمت های مناسب تر هستیم. از دیگر ویژگی های این مجموعه می توان به واحدهای مواد غذایی و سوغات اشاره کرد که در بین طبقات وجود دارند.

طبقات بازار فردوسی تفکیک شده و در هر طبقه کالایی خاص به فروش می رسد. در طبقه 2+ لوازم عروس و داماد، ساعت و بدلیجات، طلا و جواهر، در طبقه 1+ بورس مانتو و روسری، کیف و کفش، در طبقه ی 1- سیسمونی نوزاد و لباس کودک، در طبقه همکف پوشاک بانوان و آقایان قرار دارد که تیم سایت نشاط آوران پیشنهاد میکند حتما از این مرکز خرید دیدن نمایید.

بخش خدماتی بازار فردوسی

در بخش خدماتی بازار فردوسی مشهد علاوه بر آسانسورها برای راحتی حمل و نقل از پله برقی های رفت و برگشتی در هر طبقه استفاده می شود. سیستم تهویه و هواکش مجتمع از قوی ترین سیستم های بروز استفاده شده است. در بخش خدمات رفاهی شاهد بخش بازی کودکان هستید که در این بخش ماشین های حمل کودکان به صورت ساعتی کرایه داده می شود، این امر برای راحتی خانواده ها، سرگرمی کودکان و به جهت اشتغال زایی بیشتر تعبیه شده است. سایر خدمات این مرکز خرید به شرح زیر است :

دارای سیستم گرمایش و سرمایش
دارای پارکینگ
دارای دستگاه خودپرداز
سیستم دوربین و مانیتورینگ مدار بسته
دارای سیستم اعلام و اطفای حریق هوشمند
و …

یکی از مزیت های بزرگ این مرکز خرید اختصاصی کردن طبقات است، به طور مثال در طبقه دوم مانتو روسری، در طبقه اول پوشاک آقایان، در طبقه سوم کیف و کفش و سایر طبقات به لباس مجلسی، خوراکی و سوغات و صنایع دستی اختصاص داده شده است. این امر موجب می شود تا خریداران زمان کمتری را هدر دهند و اگر کسی با عجله برای خرید یک کالا به این مکان مراجعه کند می تواند براحتی در کمترین زمان ممکن کالای خود را خریداری کند.

در ساخت بنای این مرکز خرید با وجود قرار گیری در بافت قدیمی تمام استانداردهای روز ایران رعایت شده است. تیم گردشگری نشاط آوران امیدوار است با ایجاد محیطی امن و ایمن خرید خوشی را در کنار دوستان و خانواده خود تجربه کنید.

منبع : نشاط آوران - بزرگترین سایت گردشگری ایران
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
آنتالیا یکی از شهرهای ساحلی کشور همسایه ترکیه می باشد، شرایط جوی آب و هوای این شهر برای سفر در فصل های بهار و پاییز بسیار مناسب است. در تور آنتالیا باید خیلی به مسئله آب و هوا دقت زیادی کرد، زیرا آب و هوای گرم و شرجی در فصول گرم سال بسیار نامناسب برای مسافران این تورها می باشد. تور آنتالیا یکی از تورهایی است که در فصل تابستان که دمای هوا بین 35 الی 45 درجه سانتی گراد و رطوبت آن بین 65 الی 85 درصد می باشد اکثر توریستها را به سواحل و پلاژهای زیبای آنتالیا می کشاند. در ضمن بهتر است بدانید که این شهر دارای بیش از 10 ماه آفتابی در سال می باشد.
اکثر مسافرانی که به این شهر توریستی رهسپار می شوند روس ها می باشند، زیرا این دسته از آب و هوای نامناسب و سردی برخوردارند و سواحل سوزان و داغ آنتالیا جذابیت فراوانی برای آنها به شمار می رود.
در آنتالیا مناطق سرسبزو زیبایی همچون کمر kemer وجود دارد که دارای روستاهایی با امکانات توریستی می باشد و بسیار زیبا و مناسب جهت بازدید و لذت بردن از طبیعت می باشد.
از جاذبه های تفریحی ساحلی آنتالیا می توان به مانند موج سواری ، اسکی روی آب، قایقرانی ، کوهنوردی و… اشاره کرد.
https://lahzeakhar.com/%D8%AA%D9%88%D8%B1-%D8%A2%D9%86%D8%AA%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%A7
https://lahzeakhar.com/
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
شیراز به سبب جاذبه‌های تاریخی، فرهنگی، مذهبی و طبیعی ، همواره گردشگران بسیاری را به سوی خود فرا می‌خواند. شیراز به عنوان یکی از پرطرافدارترین تورهای ایران بین گردشگران مطرح بوده است و همچنین گردشگران داخلی و خارجی تور شیراز به دلیل وجود جاذبه های تاریخی فراوانی که در این شهر وجود دارد به این شهر زیبا سفر می کنند.از جاذبه های تاریخی شهر شیراز می توان به آتشکده صمیکان، آرامگاه حافظ، آرامگاه خواجوی کرمانی، آرامگاه سعدی، ارگ کریم‌خان، باغ جهان‌نما، باغ ارم، باغ تخت، باغ چهل‌تن، باغ نارنجستان قوام، باغ هفت‌تن، خانه صالحی، چاه مرتاض علی، حمام باغ نشاط، عمارت باغ ایلخانی، عمارت باغ نشاط، عمارت دیوانخانه، عمارت کلاه‌فرنگی باغ نظر، مسجد نصیرالملک، قصر ابونصر، قلعه کک‌ها، مدرسه آقاباباخان، مدرسه خان، موزه پارس، موزه هفت‌تنان، نقش‌برجسته بهرام اشاره کرد که گردشگران شیراز می توانند از آنها دیدن نمایند. https://lahzeakhar.com/%D8%AA%D9%88%D8%B1-%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2
تور وارنا یکی از اصلی ترین و پرطرفدارترین تورهای بلغارستان می باشد. وارنا یک شهر زیباست که پس از دو شهر سوفیا و پلوودیو سومین شهر بزرگ بلغارستان است. شهر وارنا در نزدیکی دریاچه ی وارنا و بر کرانه ی دریای سیاه قرار گرفته است.
وارنا یکی از قدیمی ترین شهرهای اروپا است.فرهنگ های متعدد در این منطقه به هم آمیخته شده اند. در حومه وارنا هنگام حفاریهای باستان شناسی در مکانی که نکروپولیس نامیده می شود، قدیمی ترین گنجینه طلای دنیا مربوط به هزاره چهارم قبل از میلاد کشف کردند.
ساحل تفریحی وارنا شهرت جهانی دارد.همه ساله هزاران گردشگری داخلی و خارجی از اقصی نقاط جهان برای گذراندن تعطیلات و تفریح و استراحت تور وارنا را برای سفر انتخاب می‌کنند. یکی از ویژگی های وارنا اینست که هزینه ی تفریح و سرگرمی در شهر وارنا نسبت به بقیه شهرهای اروپای شرقی ارزان تر و باصرفه تر است.
برخی از جاذبه های گردشگری وارنا که می توان به انها اشاره داشت: کلیسای وارنا : یکی از جاذبه های که در وارنا می تواند جذاب باشد کلیسای وارنا نام دارد. این کلیسا یکی از مهم ترین نمادهای شهر وارناست که در قرن نوزدهم میلادی ساخته شده است. نقاشی های دیواری مجلل ، سریر سقف و شیشه های منقوش از دیدنی های این کلیسا هستند. از بالای برج ناقوس این کلیسا می توان مناظر زیبا و جذابی از شهر را تماشا کرد. برای بالارفتن از برج ناقوس کلیسا می بایست از ۱۳۳ پله ی مارپیچی بگذرید.
https://lahzeakhar.com/%D8%AA%D9%88%D8%B1-%D9%88%D8%A7%D8%B1%D9%86%D8%A7
https://lahzeakhar.com/
آیا بلغارستان ویزای شنگن لازم داره؟؟؟
۰۱ بهمن ۱۳۹۷
بلغارستان عضو شینگن نیست و ویزای جدا و مستقل باید تهیه کنید.
۰۲ بهمن ۱۳۹۷
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سلام
من بعد از مدت ها غیبت، دوباره برگشتم.
یه مدتی سرم خیلی شلوغ بود.
یه سفر رفتیم ابیانه و کلی جای شما خالی.
یکی از قشنگی‌های ابیانه برای من اینه که نه تنها محلی ها لباس محلی می‌پوشن، بلکه آدمایی که وارد روستا میشن هم خودشونو ملزم میدونن لباس محلی بپوشن.
یه روستای رنگارنگ و شاد با کلی حال خوب . دیوارای قرمز رنگ، چارقدهای سفید با گل های ریز ریز داخلش.
https://www.mihmansho.com/mag/content/1509
نیلوفر جوکار این را دوست دارد
عزیزانی که علاقه مند به گردشگری هستند حتما رزرو اقامتگاه بوم گردی رو نیز تجربه کنن.... سبک جالبی از سفر خواهد بود
https://www.shab.ir/search?boomgardi=1
۱۹ شهریور ۱۳۹۹
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
لاوینا مال، یکی از مراکز خرید بزرگ و محبوب شهر کی یف است بطوریکه گردشگران تور کی یف می توانند در لاوینا مال، تجربه خرید متفاوتی را داشته باشند.

کی یف، پایتخت اکراین است که سالان میزبان گردشگران زیادی از سراسر دنیا می باشد. این شهر مراکز خرید مختلفی دارد تا گردشگرانی که به این شهر سفر می کنند بتوانند انواع کالا ها و سوغاتی های مختلفی را در آن ها تهیه کنند. یکی از مراکز خرید بزرگ کی یف که از امکانات مدرنی هم برخوردار است، لاوینا مال است.https://lahzeakhar.com/shoppingCenter-full-information/13157-%D9%84%D8%A7%D9%88%DB%8C%D9%86%D8%A7-%D9%85%D8%A7%D9%84
mersana mersana و لیلى شجاعى این را خواندند
نیلوفر جوکار این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سلام به دوستای عزیزم
من اسمم رو عوض کردم منو یادتون رفته انگار
یادمه راجع به طناب های پاراکورد مقاله ای نوشته بودم که اتفاقا براتون لینکش رو گذاشتم .
این طناب ها که برای طبیعت گردی استفاده می شن و می تونین از مغازه هایی که تجهیزات کوهنوردی می فروشن پیدا کنید.
کاربرد اصلی طناب های پاراکورد برای ساخت چادر، روشن کردن آتیش، استفاده به جای بند کفش و .. هست.
حالا یه آموزش گذاشتم که چه جوری طناب پاراکوردی که از لوازم کوهنوردی ها می خریم رو به یه دستبند شیک و خوشکل تبدیل کنیم که توی کوه هم بتونیم ازش استفاده کنیم.
این دستبندا انقدر خوشکلن که من خودم اگر دست مسی ببینم فکر نمی کنم تجهیزات کوهنوردی باشه.
قسمت بافتش خیلی مهمه اونو حتما بخونید

https://www.mihmansho.com/mag/content/1503
نیلوفر جوکار این را خواند
امیرمسعود فدائی و آقای سوبژه (محمد لهاک) این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سلام
من اومدم پست مجزا بزارم :))))))
یکی از دوستام داره برای تعطیلات آذر میره پارک ملی کویر.
پارک ملی کویر از اونجاهاییه که از این سیستم های حفاظت شده برای حیوانات داره.
مثل اینکه یوز ایرانی هم داره.
بعد لیست یک سری حجیوون بهشون دادن که احتمالا این ها رو تو پارک ملی کویر میبینن، چون حیوونا تو پارک ملی آزادن.
به نظر من که باید خیلی جالب باشه.
به این منطقه میگن خارتوران.
https://www.mihmansho.com/mag/content/1432