تئاتر "کمی شبیه تئاتر" با رویکردی تعاملی و تلاش برای ساختارشکنی، به دنبال ارائه نوع جدیدی از تجربه تئاتری به تماشاگران بود. داستان دو بازیگر جوان و با استعداد که در حال تمرین تئاتر هستند و در برخی صحنهها از تماشاگران استفاده میکنند، در ابتدا ایدهای جالب به نظر میرسید.
اما، به نظر میرسد این اجرا بیشتر مناسب افرادی باشد که تجربهای از تئاتر نداشتهاند. از لحاظ کلی، این اجرا نتوانست به حد انتظارات برسد. هرچند بازی بازیگران قابل قبول بود، اما کلیت کار، ارزش ویژهای برای تهیه بلیط و تماشا نداشت.
نکتهای که بیشتر آزاردهنده بود، نقد ناپسند یکی از اساتید تئاتر در ابتدای اجرا بود که به نظر میرسید تلاش داشت تا تماشاگران را به خنده وادارد، اما در واقع جلوهای منفی به کل اجرا داد. این تجربه بیشتر باعث شد تا محاسبه کنم که با پول این بلیط، کاش کار دیگری انجام میدادم...
به طور کلی، این تئاتر نتوانست تجربهای رضایتبخش را ارائه دهد و امیدوارم در آینده شاهد اجراهای بهتری از این گروه باشیم.
قطعا باید دید این کارو..
این هفته به دیدن شما و هنرتون میام
بازی زیبای آقای بازیگر .
یکم طولانی کار (البته با عرض معذرت از آقای بازیگر) اما در این روزگاری که هنر در حال پوست اندازی و تئاتر خوب پیدا نمیشه، این کار نفس تازه داد به تماشاگر.
وسلام.
ما خیلی پُز فرهنگ خودمان را دادیم اما به خوبی بدان عمل نکردیم، همین باعث شد ریشههای این فرهنگ از سوی کشورهای دیگر اقتباس شود و اکنون حرفی برای گفتن نداریم.
ابتذال در تئاتر بسیار رواج پیدا کرده، و متاسفانه اساتید دانشگاهی هم در این امر به صورت بازیگر یا کارگردان همراه شدن.
بازیگران به تئاتر میآیند که به سینما بروند و پول در بیاورند، این تب مشهور شدن هم متأسفانه چیز بدی است، اما در عرصه تئاتر سطح پسند مخاطب را پایین میآورد و حال دیگر هر ابتذال و مزخرفی جلوی تماشاگر بگذاری، از آن خوشش میآید و اتفاقا هورا هم میکشد، ولی خیانت به فرهنگ و هنر این مملکت میشود. همه اینها گناهش گردن بازیگر(البته بجز اتابک نادری) نیست، در چنین شرایطی مدیریت تئاتر دچار مشکل است.
من سه تئاتر از آقای پشت کوهی دیدم و این کار قطعا آخرین کاری بود که از ایشون میبینم.
هنر و فرهنگ این خاک در خطر است. مدیران تئاتری هم مثل همیشه در خواب زمستانی.
یک نمایش خوب و بازی قابل قبود از سعید چنگیزیان عزیز
ای کاش ای کاش و ای کاش کار به صورت مونولوگ اجرا میشد و بازیگر نقش سعید کلا حذف میشد.
هنرمند معاصر میتواند با هر اثر هنری خود تعریفی منحصر به فرد از هنر و مدیومهای آن ارائه کند امری که برآمده از فردیت هنرمند است به این ترتیب هر اثر هنری میتواند مرزهای تعریف را گسترش دهد و حتی دگرگون کند.زندگی بدون تفکر ارزش زیستن ندارد. به قول سقراط (زندگی ای که برایش تأمل نشده باشد در واقع انسانی نیست، زیستن نازیسته است) تئاتر مهم ترین راه انتقال تفکر به بشر است، تفکر نکته مهم این نمایش بود که شاید به درستی اجرا نشد.. این تئاتر برای مخاطبانی که به دنبال سرگرمی هستن نمیتواند پیشنهاد خوبی باشد. اما شاید در آثار بعدی با تحول در نوع اجرا این کارگردان جوان باعث جذب مخاطب و انتقال درست مفهموم (تفکر) شود.
از نکات مثبت کار گریم به اندازه و مناسب بازیگران بود.
به امید موفقیت برای این گروه جوان.
من به دیدن این تئاتر نشستم
طراحی صحنه و نور مناسب کار بودن.
بازی زیبایی لیلی رشیدی و رضا کیانیان مهم ترین نکته این تئاتر بود .
در شروع کار دیالوگ ها بین بازیگران به آرامی برقرار می شود و ما شاهد شروعی با ریتم پایین هستیم .در شروع نمایش با کار ارتباط چندانی نگرفتم تا لحظهای که مخاطب همراه با کاراکتر پدر (رضا کیانیان) به عجیب بودن رفتار ها پی می برد. و همین نکته باعث میشود تا مفهوم آلزایمر را بهتر درک کند.
در کل تئاتر خوبی بود .
اما میشد خیلی بهتر باشد.
سلام
خوشحالم که هنوز هنرمندانی چون کیومرث مرادی در تئاتر ایران با دغدغه فعالت می کنند.
چند هفته پیش به تماشای تئاتر مانش نشستم .
شروع نمایش با وجود مه و سردی نسبی سالن و مخصوصا موسیقی عالی کار منو در دنیای تفکری کیومرث مرادی غرق کرد .
نور پردازی زیبای کار با 20 عدد مووینگ (نوری که معمولا در کنسرت ها دیدیم) که از سقف آویزان شده بود تداعی گر جنگل پر از درخت بودند. اما با توجه به تکراری بودن این ایده در جهان بهتر بود جناب مرادی از عنوان طراح نور استفاده نمیکرد (البته این نظر کاملا شخصی هست ، به قول یکی از اساتید درست کپی کردن وزیبا کپی کردن هم هنر میخواهد) نکته دیگر در نور پردازی استفاده از دو نور متحرک در صحنه بود که کاملا با میزانسن مشخص از ابتدا تا انتهای کار همراه بازیگران بودند. گاهی این نور ها حس تفنگ داشتند و گاهی حس امید. (که البته خیره شدن بازیگران به این نور ها نیاز به تمرین مداوم دارد. که بازیگران به خوبی با آنها هماهنگ بودن) بازیگران مهارت اجرایی دارند و هدف اصلی کارگردان به تصویر کشیدن تنهایی و انزوای ساکنان اردوگاه است. کارگردان طراحی صحنه و فضا را خلوت، بدون دکور خاص به تصویر میکشد. موسیقی اجرا درخشان و نقطه قوتی برای این حج فضای اندوه و تلخ است و لذتی دوچندان می سازد.
با آرزوی سلامتی برا این کارگردان تئاتر