چند خط هم من نظر شخصیمو بگم...
فیلمو برای بار دوم دیدم.فیلم خوبی بود.فیلمای کیمیایی معمولا فیلمای سنگینی ان.روایت فیلم تو دنیای سمبل و نماد.که به زور ذهنو درگیر نگه میداره.زبون زبونه کیمیاییه!فکرو شکل روایی داستانها دال بر نبوغه.دنیایی بیش از حد پررنگ و توهم گونه که همه چیز در قالب نماده.مثلا فرزند "ماندگاری"اسمش"آرمانه".یا "شر از پوله توس که اگه پول تو نبود که شر درست نمیشد"(دیالوگای این گونه زیاده) یا اولین صحنه ای که میخوایم از زن اول نشون بدیم دوربین داخل شومینه واز پشت آتیشه!!(طبیعتا اینا نشون دهنده اینه که با یه کارگردان باهوش طرفیم.صحنه های متعدد اسب!!!!!!!!!!!!صحنه های فیلمای قدیمی که یک مرد تو همشون درحال نبردو فراره موتورایی که تو سالن سینماس و تقریبا دقیقه به دقیقه فیلم حرفها پشت پرده زده میشد...ودر آخر2تا مرد!2تا مرد پررنگ...صحنه های سخت وبه قول خیلیا خنده داره!!!!!1نجابته زن.اسبه نجیب زخمی که مردای پررنگ دارن تیمارش میکنن....ویه اخلاق پررنگ شده که نیاز امروز جامعه س.شاید...که این مسائل درقالب هنر گفته میشه نه بیانیه یعنی باید فکرتو درگیر کنی...بحث زیاده در مورد این شیوه از بیان...متاسفانه تماشاچی امرزو دوست داره همون چیزی که میبینه واقعی ورئال باشه ودیگه سعی نکنه فکر کنه که ظاهرا حرف حرفه مدرنیزمه...دوستانی که معتقدن به شعورشون توهین شده کاملا موافقم باهاشون!طوری درمورد کیمیایی و سینماش طرف نظر میده آدم میمونه که خب تو الان استنلی کوبریک باید باشی یا مثلا دیوید لینچی کسی!!!!!!!!قطعا تو خودت داری به شعور خودت توهین میکنی!نقد آدمای بزرگو آدمای بزرگ میکنن!همه هم که تو ایران به سلامتی آدم بزرگن!!!!!!!1
وقطعا کار مثل هر اثری ایراد داشته...مثلا از نظر من داستان کشش نداشت وشخصیت پردازی برا من عجیب غریب بود...