در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | نیکی درباره نمایش من چه جوری ممکنه یه پرنده باشم؟: به نظرم قبل از هر چیز غافلگیرکننده بود! از اول که وارد سالن می‌شدی و م
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 23:24:14
به نظرم قبل از هر چیز غافلگیرکننده بود! از اول که وارد سالن می‌شدی و می‌دیدی که چهارسو، چهارسوی همیشگی نیست.
هر بار که چراغ‌ها خاموش می‌شد، در عین حال که امیدوار بودم چراغ‌های اصلی سالن روشن نشه، سعی می‌کردم از روی صداها حدس بزنم نقطه‌ی بعدی‌ای که روشن می‌شه کجاست! از یه گوشه‌ی سالن، روی زمین بگیر، تا یه میله‌ی آویزون از سقف! مخصوصا صحنه‌ی آخر که یه چراغ بالای سرمون روشن شد و دیدیم یه نفر، بغل گوشمون، در غیرمنتظره‌ترین محل ممکن نشسته!

گویا متن اصلی، اشاره‌های طنز بیشتری داشته، ولی من همین حال و هوای کار رو بیشتر دوست داشتم! حتی اگه صحنه‌ی کارتن‌خواب‌ها حذف می‌شد (یا شوخی‌هاش) شاید بیشتر دوستش می‌داشتم! در اون لحظه اصلا نمی‌تونستم کسایی رو که به تکرار تکیه‌کلام مرد مست می‌خندن درک کنم! به نظرم وضعیت خیلی اسف‌بارتر از خنده‌دار بود!

یه کم تکرار «زنان ما» رو دوست نداشتم! مخصوصا که فقط نمی‌گفتن «زنان ما»، می‌دیدیم.

صحنه‌ی آخر هم خیلی خوب بود! آخرین تانگو... جنگ شد، صلح شد، دوباره جنگ شد... ما هنوز می‌رقصیدیم، اون منو دعوت کرده بود و من نمی تونستم رد کنم. نور سوختن پرده‌ها اتاقو روشن می‌کرد و ما هنوز می‌رقصیدیم...
وای وای وای....
این مونولوگ آخر رو باید پاسال با اون طرز خوانش خانم نونهالی می دیدید
چه کردن...
هنوز جمله هاشو یادمه
ما رق...صیـ ... دیم. میـ ...رق...صیدیم
۱۹ فروردین ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید