متاسفم ام برای وقت و پول و انتظارات بالایی که برای بیست هزارمین بار برآورده نشد!
مارتین مک دانا نمایشنامه نویسیه که درام و داستانگویی به معنای مرسوم کلمه رو دستمایه کارش قرار می ده و علاقه ای به ژانگولربازی های فرمالیستی نداشته و نداره. از اونجایی که همه تو مملکت ما احساس شدید ناامنی درونی دارن، کمتر کارگردانی پیدا می شه که حضور خودش رو توی کار هوار نزنه.به همین دلیل بانوی ... یه اجرای فرمالیستی بد از یه نمایشنامه قصه گوی خوبه. کافیه این کار رو با مرد بالشی محمد یعقوبی مقایسه کنید و ببینید که چقدر غنی زاده دوست داشته حضور خودش رو تو بوق و کرنا بکنه. ریتم ام که بی خود و بی جهت و بی نفس و بی حال بود. متاسقم برای تئاتری که فقط با این جملات و با سواستفاده از تابوها از مخاطب خنده می گیره: (شاش دارم، جر خوردم، گه خوردی) خدا وکیلی غیر این بود ؟!؟! البته تو مملکت سیاست زده ما برداشت از همه چیز فرامتنی شده: همین که غنی زاده رو یکم برای این اجراهاش اذیت کردن باید براش سوت و کف بزنیم!