در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | صادق موسوی درباره فیلم دربند: فکر می کنم جزو فیلم هایی است که نقدهای خوبی در این صفحه در موردش نوشته
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 01:12:06
فکر می کنم جزو فیلم هایی است که نقدهای خوبی در این صفحه در موردش نوشته شده. دوستان ایراداتی که به ذهن من رسیده بود و ذکر کردند و نیازی نمی بینم دوباره تکرار کنم.
به شخصه با فیلم شهبازی ارتباط برقرار کردم. در این وضعیت سینمای ایران که فیلم ها یا حرف خاصی ندارند یا از شعارزدگی مفرط رنج می برند شهبازی تصویر مورد نظرش از تهران امروز و جوان های امروز را خیلی خوب و تاثیرگذار از آب درآورده است. فیلم صحنه های تاثیرگذار زیاد دارد. صحنه هایی که تاثیرگذار بودنشان به هیچ وجه به واسطه ی وجه دراماتیک پررنگ یا بازی های غلو شده نیست بلکه ضربه هایی که کارگردان فیلم در به تصویر کشیدن واقعیت زندگی امروز به مخاطب می زند تاثیرگذار است. لحظه ای را به خاطر بیاورید که بهرنگ وقتی سحر گیر افتاده است به او می گوید ماشینش را گرفته اند و باید برود دنبال کارهای ماشینش. بهرنگ در این لحظه حتی دلیل توقیف ماشینش را هم با جزئیات می گوید ولی به محض اینکه بیرون می روند در جواب سوال نازنین که مچش را گرفته است می گوید: می خوام با دوستام برم سینما! این طرز برخورد من را دقیقا یاد برخوردهای مشابه در زندگی واقعی می اندازد. جالب تر از آن وقتی است که سحر از زندان آزاد می شود و در تاکسی به نازنین می گوید می داند که چجوری بی معرفتی بهرنگ و بقیه را تلافی کند و از بی اهمیتی آنها به گیر افتادنش شاکی است. به فاصله ی کمی مخاطب متوجه می شود سحر خودش از قماش همان آدم ها و چه بسا بدتر است چون نازنین را با سفته هایی که به خاطر او به طلبکار داده است تنها می گذارد و می رود. توجه کنید به گردهمایی های شبانه ای که به الکی خوش بودن های بی وقفه ی سحر و دوستانش می گذرد. گویی همه ی آن آدم ها وقتی شب در کنار هم جمع می شوند خودشان می دانند کسانی که هر شب با آنها بگو بخند دارند وقتش که برسد برای آنها تره هم خرد نمی کنند. انگار این آدم ها این قضیه را پذیرفته اند. همه شان می دانند که سر بزنگاه کسی به دادشان نمی رسد و هر کس باید به فکر خودش باشد. این وسط نازنین غریبه ای است که با رسم و رسوم جوانان این روزهای تهران آشنا نیست. نمی داند نباید برای دیگران را خودش را به آب و آتش بزند. نمی داند باید حواسش به کلاه خودش باشد.
توانایی شهبازی از بازی گرفتن از نابازیگران ستودنی است. برادران دوقلویی ... دیدن ادامه ›› را به یاد بیاورید که در نفس عمیق همراه شخصیت های اصلی فیلم در مسافرخانه بودند. قیافه شان داد می زد که بازیگر نیستند ولی به طرز عجیبی باورپذیر و دوست داشتنی بازی می کردند. در این فیلم هم خانواده هایی که نازنین برای تدریس به خانه ی آنها می رود بازیشان دقیق ، باورپذیر و دوست داشتنی است. به نظر می رسد شهبازی از بازیگرانش بازی نمی گیرد بلکه می خواهد به طبیعی ترین شکل ممکن جلوی دوربین رفتار عادی شان را داشته باشند. سردی و بی روحی خاصی که فیلم های شهبازی دارد منحصر به فرد است. در همین فیلم نبودن موسیقی متن هم به سردی و بی روحی فیلم افزوده است. انگار شهبازی دوست دارد این سردی خاص را در فیلم هایش و این ویژگی به مخاطب هم کمک می کند که بیشتر به حرف او پی ببرد. شهبازی جزئی نگر است حتی در انتخاب موسیقی هایی که از ضبط ماشین ها پخش می شود هم منظور دارد. دیالوگ هایش به خوبی نشانگر شخصیت ها و جزئیات آنهاست. من همیشه از فیلم های کارگردانان جرئی نگر و دقیق لذت برده ام. غیر از اینکه صرف کشف کردن این جزئیات در فیلم لذتبخش است به نظر من این جزئی نگری نشان می دهد کارگردان کارش را سرسری انجام نداده است. فیلمنامه نویس از تک تک دیالوگ هایش منظور دارد و جزئیاتی که همه و همه نشانگر "هنرمند" بودن سازنده ی فیلم است.
در هر صورت به نظر من فیلم دربند فیلم ارزشمندی است. شهبازی کارگردانی مولف است که سبک کارگردانی خاص خودش را دارد و فیلم هایش از استاندارد کیفی معینی پیروی می کند هرچند به این فیلم ایرادات داستانی که دوستان ذکر کرده اند وارد است. البته من هم نفس عمیق را بیشتر دوست داشتم
بیتا نجاتی (tina2677)
بسیار زیبا نوشتید آقای موسوی، کاملا با شما موافقم در ستایش بازی گرفتن پرویز شهبازی از نابازیگران که نشانه ذکاوت ایشان در انتخاب آنها و توانمندی در هدایت آنهاست.نگاه کنیم بازی پیرزن همسایه را در این فیلم.درمورد نفس عمیق، بلحاظ حس همذات پنداری با شخصیتهای به تصویر کشیده شده،شخصا دربند را ترجیح میدهم به نظر من پخته تر عمل شده هرچند آن ایراداتی که در مورد تضاد زرنگ بودن نازنین و اشتباه آنی او در قبول امضا سفته ها و حمایت بی چون و چرا از سحر.وجود دارد لکن شخصیت فریدرا با همان کوتاهی حضورش در فیلم پسندیدم همان کامران نفس عمیق بود بگمانم که پخته تر شده بود.درتصدیق سخن جنابعالی من نیز این فیلم رادراین وانفسای سینمای ایران ارج می نهم و امیدوارم در آینده نیز شاهد حضور قوی سینماگران خوبی چون پرویز شهبازی و عبدالرضا کاهانی باشیم.
۰۸ مهر ۱۳۹۲
با سپاس از شما آقای موسوی عزیز بخاطر این نقد جالبتان . من هم دربند را دوست داشتم و ارتباط زیادی با آن برقرار کردم . دربند فیلم با ارزشی ست ، قابل تامل و بسیار تاثیرگذار . بسیار واقعی .

۱۳ آبان ۱۳۹۲
ممنون خانم حدادی. غنیمتی است در وضعیت سینمای امروز
۱۳ آبان ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید