سافی چو تر رخ نرگس به ژاله کرد
شوری ز چشم مست تو اندر پیاله کرد
چندان که چنده بر در میخانه میزدم
صوفی اشارتم به می چند ساله کرد
ما را به حور و لولو مکنون چه التفات
... دیدن ادامه ››
مرغ دلم زه آتش هجر تو ناله کرد
پیش آر جام باده که از شام تا سحر
سوسن سخن ز سستی پیمان لاله کرد
آن مرغ دل که پر زد و از کوی ما برفت
مسکن به زلف آن بت مشکین کلاله کرد
شعراز ایوب قاسمی