در انتظار بهار
بشکن ، بیا و بشکن و ما را خلاص کن
نه ، نه ، نمی شود ، صنما التماس کن
معشوق روز های بهاری ، خراب تر
از این نمی شوم ، به خرابی قیاس کن!
هفتاد پشت عالم و آدم به باد رفت
اصلا چه باک ؟ کمتر از این ها هراس کن
بانوی خوب ِشعر و شکوفه طلوع کن
زیبای مست ِصاحب ِمحفل شروع
... دیدن ادامه ››
کن
تا کی به انتظار رخ همچو ماه تو؟
تا کی قلم به شرح سپید و سیاه تو؟
باز آی و باز کن گره از کار بسته ام
زیبای بیکرانه به راهت نشسته ام
از: محمد صابر طاهریان