امشب همراه دوستان تئاتر مخزن رو دیدم. اگر همراهی دوستان نبود شاید از میانه تئاتر بلند می شدم. نه بخاطر اینکه تئاتر بدی بود یا بی محتوا بود بلکه تئاتری بود که معلوم بود زحمت فراوانی برای آن کشیده شده است. بازیها قابل توجه بودند. بازیها یکدست و گاهی قابل تحسین بودند. عمده انتقادم نسبت به داستان و فضای بسیار سرد و افسرده این تئاتر است. متاسفانه جامعه ما جامعه ای نسبتا افسرده است و اینگونه تئاترها نه تنها کمکی به جامعه ما نمی کند بلکه در بازی مرغ و تخم مرغ غمگینی جامعه تاثیر منفی دارند. نه تنها فضا غمگین بود داستان سرد و پر از انتقام و خالی از هرگونه امید و نشاط بود. کندی اجرا در قسمتهایی از تئاتر مخصوصا ابتدای داستان و همچنین پیچیدگی روایت فضا را بسیار کسل آور کرده بود. همچنین تکرار مکرارات که بیش از حد در تمامی صحنه ها اجرا می شد کار را بیش از بیش کسل کننده تر کرده بود. علاوه بر اینها صحنه بسیار بزرگ بود و اجازه تمرکز به تماشاگر را نمی داد و چیزی که در این میان باعث جذابیت نسبی کار شده بود استفاده مناسب از نور در بعضی از صحنه ها بود.