آقای رحمتی عزیز، نمیدانم دیالوگها و بازی بی نظیر شما در کریم لوژی و در انتظار میرغضب را به خاطر نگهدارم و بگذرم یا بگویم که چقدر دلخوری داشت ادبیات تلخ شما در بیان سنتهای قدیمی. وقتی که یکی از بانوان خواست در مراسم ترنا زنی شرکت کند و شما گفتید زن را نمیزنن، وعلت را( چون خدا زده ) فرمودید. در این جنگ زنان برای اثبات حقوق عادی خودشان به جامعه ای که در آن زندگی میکنیم و دوستش داریم، شنیدن این تلخیها از زبان اصحاب فرهنگ جامعه ثابت میکند که چقدر فاصله هست تا ذهنها آماده شود. شاید این ثابت میکند که امثال شما فقط در کنار بزرگانی چون استاد حسین کیانی میدرخشید و تنهایی فقط...
بهر حال تمام نمایشتان هم الهام گرفته از ذهن شما بود بههمین کیفیت و نه بیشتر.