در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | بهمن نجاتی درباره نمایش دیپلمات: با سلام اول از همه خسته نباشید میگم به تماشگرانی که به عنوان فامیل یا
S2 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 14:38:39
با سلام
اول از همه خسته نباشید میگم به تماشگرانی که به عنوان فامیل یا دوست اعضای گروه سنگ تمام گذاشتند و هندوانه های یلدایی را زیر بغل اعضای گروه نمایش دیپلمات سر بریدند.
???
و بعد
دیشب همراه دوستانم و با هیجان و هزار امید و ارزو برای دیدن یک نمایش خوب به دیدن این کار رفتیم و متاسفانه با کاری روبرو شدیم که کورسویی از امید به لذت و دیدن یک نمایش خوب را برایمان نداشت...
بازیهای بد و سرد، کارگردانی غیر خلاقانه، نورپردازی بی رمق و افتضاح، استفاده بیجا از موسیقی آن هم از نوع بی ربط و متن لا جون و پر از شعار و نکته های دستمالی شده و .... باعث شد تا یکی از تجربیات بد خودمان را در دیدن تاتر ... دیدن ادامه ›› داشته باشیم
متاسفانه انگار با عدم حضور بزرگان این عرصه در دانشگاهها و سایر محیطهای اموزشی مربوطه و البته عدم نظارت کیفی مطلوب توسط کاربلدان حقیقی هنر نمایش، دیگر نباید انتظار دیدن استعدادهای ناب و خلاقیتهای بی حد و مرز را بر روی صحنه های تاتر این کشور داشته باشیم ( جز تعدادی انگشت شمار )
و بدتر از خود کار، دیدن نظرات پرطمطراق و پر از مهر و تعاریف بی اساس و از سر مهربانی و دوست نوازی بینندگان این نمایش است... انگار مثل جناب رفیعی که به گفته خودشان (( بیست سال نبوده‌اند!! )) این تماشاگران نیز سالها تاتر ندیده اند و تاتر خوب و بازی خوب و کارگردانی خوب را از یاد برده‌اند... انگار نه انگار که روزی افرا، عشقه، مکبث، این یک پیپ نیست، کابوسهای یک جامه دار، بی پدر، ددالوس و ایکاروس، نوشتن در تاریکی و صدها اثر ریز و درشت دیگر که دیدنشان روح بیننده را نوازش میکرد و دریچه ای از فکر به روی او میگشود در تماشاخانه های این شهر اجرا میشد.
انگار نه انگار که روزی بازیگرانی همچون هدایت هاشمی، پانته‌آ پناهی‌ها، مرتضی اسماعیل کاشی، مهتاب نصیر پور، علی سرابی، هوتن شکیبا و ده‌ها نام کم نشان یا حتی بی نشان ان روزها، تماشاگر را با نگاهشان، گفتارشان و در کل هنرشان بر صندلی میخکوب میکردند. (( به عنوان مثال به یاد اورید بازی فوق العاده هدایت هاشمی در نمایش داستان ببر، در سالن انتظار تاتر شهر، بدون هیچ پارتنر و امکاناتی ))
و انگار نه انگار که جدا از نامهای پرآوازه، روزی کارگردانان جوان و گمنامی همچون همایون غنی زاده، رضا گوران، جابر رمضانی، رضا ثروتی، محمد مساوات و ده‌ها تن دیگر با خلاقیت و هنر خودشان جانی دوباره به تالارهای نمایش میبخشیدند و خواب را بعد از دیدن کارشان بر چشمها حرام میکردند‌.
حالا اما، شنارفتن یک بازیگر به روش سوئدی بر روی صحنه که هیچ ارتباط دراماتیکی با اثر برقرار نمیکند، یا استفاده از میزانسنهای خطکشی شده که هیچ خلاقیتی در ان دیده نمیشود، یا حداقل استفاده ( آن هم خوشبینانه ) از نور و صدا و موسیقی که باعث ازار گوش و چشم نیز میشود، میتواند موجب نظرات پر از تحسین تماشاگران یک تاتر ( نه اثر هنری ) شود.... بدون توجه به اینکه این جو سازیها و تعاریف بی اساس چه بر سر اعضای یک گروه می آورد و حتی ممکن است باعث نابودی زود هنگام آنان شود.
گذشته از همه اینها، انگار دیگر تاتر قبح و ارزشی هم ندارد که تهیه کننده در هنگام خروج بینندگان، در کنار در می‌ایستد و به سنت مراسم فامیلی از حضورشان تشکر میکند. شاید خود گروه هم به این باور دارند کا نمایششان شایسته تماشاگران نبوده و باید از به زحمت انداختن انها تشکر کنند!!!
به هر حال...
مثل همیشه فقط امید باقی میماند و بس.... امید به بهبود شرایط و لذت در سالنهای تاتر با دیدن اثری زیبا و شایسته نام ( تاتر ) و ( هنر ) . اثری که خستگیهای دنیای زشت و سخت واقعی را از ذهن و تن مخاطب بیرون کند و برای مدتی هم که شده وجود بیننده را پر از لذت و ارامش کند.
به گروه نمایشی هم بابت تلاششان خسته نباشید میگم و ارزوی انجام کارهای بهتری را برایشان دارم.
همین
.......


خریدار
محمد رفیعی (mohammadrafiee)
سلام عزیز ماشاالله ماشالله این همه نوشتید برای یک نمایش بی ارزش؟ خب دو خط با چهار فحش کافی بود. ببخشید خیلی قصد جواب دهی ندارم چون متنی که نوشتید سراسر حرص است و بغض و بخل.دو تا مساله رو عرض میکنم این هایی که در تیوال از نمایش من تعریف میکنن فامیلم هستن باشه درست. بازبین هایی که این کار رو در جشنواره پذیرفتن هم هیچی نمیفهمن؟ باشه اینم درست داوران جشنواره استان تهران عزیزان نادر برهانی مرند و رحیم نوروزی و دیگران و ده ها هنرمند که این نمایش رو دیدند و نقد های بسیار مثبتی داشتند هم پسر خاله بنده هستند؟ باشه اینم هیچ . منتقدینی که این نمایش رو نامزد بهترین اثر کردند هم هیچی نمیفهمن؟ چون شما نمایش من رو دوست نداشتید هیچکس هیچ چیز نمیفهمد؟ همان همایون غنی زاده که فرمودید و بنده پشت سرش نماز میخونم و به شدت ارادت دارم به هنرش بفرمایید نقد نمایش می سی سی پی رو ببنید پر است از نظراتی است چون شما.... بدرد نمیخورد... مزخرف بود و کلی نظرات اینچنینی در صورتی که شخصا یکی از بهترین نمایشهای اجرا شده در ایران میدونمش. پس نظر شما باعث نمیشه که من بد یا حتی خوب باشه. در آخر از این همه بغض و کینه شما تعجب میکنم تهیه کننده بنده رو متهم میکنید که چرا دم در تماشاگر رو بدرقه میکنه؟ آقای از خود مطمئن تهیه کننده من اصلا برای اجراها تشریف نمیارن که رفتید رو دیوارشون هم مطلب نوشتید. من نمیدونم کدوم یک از بچه ها این حرکت قشنگ رو کرده اما شما بابت احترام به ... دیدن ادامه ›› تماشاگر هم ناراحتید؟ ظاهرا ایشون اشتباه کرده و شما ظرفیت بدرقه و تشکر رو هم نداشتید. ببخشید دوست ندارم بیش از این در موردش صحبت کنم اما به قول یکی از همین دوستان که شما فامیل من میدونید فیلم قهرمان آقای فرهادی که اتفاقا شخصا افتخار کار با ایشون رو داشتم هم بعضی ها دوست دارند و بعضی ها نه. چه برسه به نمایش ما. موفق باشید.
۱۸ دی ۱۴۰۰
سلام من یکی از اون فامیلهایی که گفتید هستم و از جمعه که نمایش رو دیدم فامیل شدیم. نقدتون خیلی برام عجیب هست. کاری به هیچ کدوم از فاکتورهایی که از این نمایش خوشم اومد و ازش بسیار لذت بردم ندارم یکی از اون فاکتورها متن کار بود و اتفاقا دیالوگ نویسی که خیلی دوسش داشتم. شما فرمودید متن سراسر شعار بود میشه برای من و بقیه یکی از اون شعارها رو بفرمایید؟ دو تا هم نمیخوام فقط یکی کافیه.
۱۹ دی ۱۴۰۰
آنوشا
سلام من یکی از اون فامیلهایی که گفتید هستم و از جمعه که نمایش رو دیدم فامیل شدیم. نقدتون خیلی برام عجیب هست. کاری به هیچ کدوم از فاکتورهایی که از این نمایش خوشم اومد و ازش بسیار لذت بردم ندارم ...
این روزها بعضی ها فکر میکنند نقدهای فراستی وار اعتبار و شهرت میاره...
۱۹ دی ۱۴۰۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید