ماتریوشکا همان عروسکهای چوبی و توخالی روسی هستند، که در تمام دنیا معروف است. عروسکهایی که از بزرگ تا کوچک در دل یکدیگر قرار میگیرند و این زیباترین و بهترین اسمی بود که میتوانستند برای این نمایش انتخاب کنند. چرا که هشت داستان چخوف، در کنار هم به زیبایی مصرع های یک قصیده، چیده شدند و هر اپیزود نمایش، عروسکی بود که از دل عروسک بزرگتر بیرون آمده بود.
سادگی فضا و دکور برایم لذت بخش بود چرا که تمام حواسم معطوف بازی بازیگری بود که معجزه می کرد و من خوشحالم که توانستم این معجزه را از نزدیک ببینم. فن بیان و نبوغ و امانت داری به داستان، در تمام وجود آقای پیروزفر موج میزد و هر چه زمان بیشتر میگذشت من با خود میگفتم مگر میشود که این میزان طنازی و خلاقیت درون یک بازیگر که همزمان کارگردان و نویسنده و طراح اثر هم هست، جمع شود؟؟!!! پارسا پیروزفر ماتریوشکا، ثابت کرد که میشود! کیفور و شاد از دیدن نمایشی بسیار قوی و زیبا، به همه عوامل این نمایش خسته نباشید میگویم و آرزوی درخشش همیشگی برایشان دارم.