سلام به همه دوستان تیوالی عزیز.با وقفه ای طولانی با یک ترانه در خدمتتون هستم.
چار تا چشم سنگی...
دستامون تو دست هم یخ بسته
من و تو عین یه آدم برفی
روبه روی هم نشستیم اما
واسه همدیگه نداریم حرفی
من و تو هر دو مقصر بودیم
هردومون به شب خوش آمد گفتیم
تا می خوایم با همدیگه خوب باشیم
یاد اون روزای بد می افتیم
با دوتا چشمای خیسه
... دیدن ادامه ››
از گریه
عشق و از این خونه بیرون کردیم
چه جهنمی شده این خونه
به کدوم بهشت می خوایم برگردیم؟؟؟
همه چی سوخته ببین آتیشو
داره از من و تو بالا میره
ما داریم کنار هم آب می شیم
حتی واسه معجزه هم دیره...
یه شب سرده پر از تنهایی
خونمون با غصه تنها مونده
چارتا دست چوبیه افتاده
چار تا چشم سنگی از ما مونده...