در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | فرنوش رضائی: کاش من اصلا من نبودم,کاش رفتگر محلمان بودم,پزشک معالج پدربزرگ بودم,کاش
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 18:48:47
کاش من اصلا من نبودم,کاش رفتگر محلمان بودم,پزشک معالج پدربزرگ بودم,کاش مریم بودم یا لاله یا صفورا,کاش پیرزن همسایه بودم و من ,من نبودم,دیروز مریم و لاله و صفورا را دیدم که به خرید می رفتند و من به دنبال دلیل غم هایم لا به لای کتابهای مستور جست و جو میکردم و با خودم می گفتم ای کاش هیچ وقت مستور نمیخواندم و دچار تهوع سارتر نمی شدم و مثل مادربزرگ تمام روز را به فکر ترشی های نینداخته ی امسال بودم,کاش لعنتی های دوس داشتنی که من را تبدیل به من میکنند وجود نداشتند,کاش می شد این لعنتی ها را آتش زد و سوزاند,از بین برد و دیگر ندید و نشنید و نخواند ولی با دیگر لعنتی های درون فکر و مغزم چه می توانم کرد؟کاش می شد اصلا دوستشان نداشت,اما مگر میشود لعنتی دوست داشتنی را دوست نداشت؟کاش دست کم قابلیت داشتم به کمک تمام این لعنتی ها چیزهایی که در قالب کلمات و جملات قابل بیان نیست را طوری دیگر,آنچنان که قابل فهم باشد بیان کنم,کاش این همه کاش ها نبودند...
خوب صمیمی وبسیار زیبا...
خیلی دوستش داشتم!
۰۸ آذر ۱۳۹۳
عالی بود واقعا
۱۳ آذر ۱۳۹۳
ممنونم جناب اصغر زاده
۱۵ آذر ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید