پیش رویت دگران صورت بر دیوارند
نه چنین صورت و معنی که تو داری دارند
تا گل روی تو دیدم همه گلها خارند
تا تو را یار گرفتم همه خلق اَغیارند
آن که گویند به عمری شب قدری باشد
مگر آنست که با دوست به پایان آرند
دامن دولت جاوید و گریبان امید
حیف باشد که بگیرند و دگر بگذارند
نه من از دست نگارین تو مجروحم و بس
که به شمشیر غمت، کشته چو من بسیارند
عجب از چشم تو دارم که شبانش
... دیدن ادامه ››
تا روز
خواب میگیرد و شهری ز غمت بیدارند
بوالعَجَب واقعهای باشد و مشکل دَردی
که نه پوشیده توان داشت نه گفتن یارند
یَعلَمُ الله که خیالی ز تنم بیش نماند
بلکه آن نیز خیالیست که میپندارند
سعدی اندازه ندارد که چه شیرین سخنی
باغ طبعت همه مرغان شکرگفتارند
تا به بستان ضمیرت گل معنی بشکفت
بُلبلان از تو فرومانده چو بوتیمارند
سعدی