یک نگاه «محمدیاسر موسیپور» به فیلم «ماهی و گربه»
چه کسی در حال نگاه کردن است؟
اگر قرار باشد که نگاه دوربین، نگاه کسی باشد، باید پرسید که نگاه چه کسی است که بدون بدن با شخصیتها به حرکت در میآید! این پرسش ناخودآگاه ما را به سمت سکوی دیگری برای توضیح فیلم میبرد: بیشک کسی که نگاه میکند در حال
... دیدن ادامه ››
خواب دیدن است!
یعنی دوربین نگاه فردی است که در خواب این رویدادها را تجربه میکند. اگر اینچنین باشد، ما یک کاندید خوب برای این نگاه داریم: مادر کامبیز.
این مادر کامبیز هست که در ابتدای فیلم خبر کذایی روزنامه را خوانده و در کمال دلنگرانی از بابت پسرش که به اردو رفته است، در حال تصویرسازی واقعیت ناملایم اجتماع و اطرافیان کامبیز در خواب است. چون او در حال خواب دیدن است به جای اینکه ما شاهد روایتی منسجم باشیم، شاهد پریشانی و بیقرار چرخیدن میان روایتها هستیم. نگاه مادر کامبیز در خواب پر از تشویش است و به هر که نگاه میکند او را مشکوک و دلهرهانگیز به تصویر میکشد.
این نگاه آسیبدیده گویی نگاه ترسان یک مادر ایرانی است، که فرزندش را تحت سایهی مخاطرات بیشماری میبیند. این نگاه سعی میکند در خواب تصور کند که در حال تماس با شوهرش هست تا بلکه کامبیز را منصرف کند یا او را تحت نظر بگیرد. وی پذیرفته که یک فاجعه در این اردو پنهان شده اما این فاجعه را کجا باید پیدا کند! از اینرو این نگاه آنقدر در پی یک فاجعه سرگردان میچرخد و از پرسپکتیوی به پرسپکتیو دیگری میغلطد تا بالاخره یک پرسپکتیو پیدا میکند که از آن فاجعهای بیرون بیاید و این خواب آزاردهنده را به پایان ببرد.
اتخاذ این زاویه در قبال فیلم، میتواند به سهم خود چیزهایی را توجیه نماید: فضای رعبآور فیلم، پریشانیها در زبان شخصیتها، حضور روح جمشید در برابر چشم ما، و متن ابتدای فیلم و ... اما بههرحال این هم تنها یک زاویه برای نگریستن به فیلم قابلی مانند ماهی و گربه است.
منبع : سایت «سلام سینما»