«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
نمایش زمستان 66
از جمله نمایشهایی است که رنگ و بوی کارهای نعمت الله را می دهد . در مقام مقایسه میتوان زمستان 66 را با سریال وضعیت سفید مقایسه کرد.
محمد یعقوبی نویسنده کار می گوید :
""احساس ناامنی و ترس های زمستان 66 می دانم همیشه تا زنده ام با من است. آن احساس ناامنی و ناتوانی، آن روزهای انتظار مرگ و شرم از شادی زنده ماندن چون می دانستی دیگران مرده اند. من زنده ماندم پس باید درباره اش می نوشتم. (از گفت وگو با محمد یعقوبی، هفته نامه ی «شهروند امروز» شنبه 18 تیر 1390)"
کارگردان نمایش زمستان 66 توانسته با توجه به قابلیت های خاص بازیگران جوان و جویای نامش نمایشی را روی صحنه ببرد که بازیهای زیبای بازیگرانش مورد توجه منتقدین قرار گرفته و نوید معرفی چهر های جوان و نوظهوری را به عرصه ی حرفه ای بازیگری بدهد .
به امید موفقیت تمامی عزیزان هنرمند .
دیدن این نمایش به شدت پیشنهاد می شود .
نمایش کنسرت مرگ گرم
به نویسندگی و کارگردانی محمد رضا عطایی فر
نمایشی کامل با استفاده از عناصر مختلف نمایشی . بازیها زیبا و روان (در اپیزود اول بیان نامفهوم)که حاصل تلاش بی وقفه ی عطایی فر می باشد . بررسی دهه های گذشته با چاشنی جسارت و گاهاً با سیاست جهت گرفتن مجوز برای اجرا . به جرات می توان گفت کنسرت مرگ گرم توانسته به خوبی دهه های پیشین را آنگونه که سینه به سینه نقل می شود به رخ تاریخ نگاران بکشد . نه آنگونه که در کتب تاریخی نقش می بندد . استفاده از بازیگران جوان در اپیزد آخر کاریست بسیار جسورانه که عطایی فر به جوانان مهلت عرض اندام (هر چند در قالب پرفورمنس) داده تا در آینده شاهد نسلی از بازیگران جوان باشیم . برای این گروه آرزوی موفقیت دارم .
نمایش سگک به نویسندگی کهبد تاراج و کارگردانی رضا بهرامی .
نمایشی مستند وار از زندگی یکی از شهدای گرانقدر جنگ تحمیلی .
بازیها بسیار جذاب (مخصوصا مرجان قمری و تینو صالحی) کارگردانی خوب و طراحی صحنه ی بسیار عالی با شیوه ای خلاقانه و متنوع .
نمایش سگک با توجه به اینکه از جشنواره مقاومت می آید دارای متنی سفارشی و خاص می باشد . کهبد تاراج تمام سعی خود را نموده تا با نگارش صحنه هایی متفاوت جا پای فیلم اخراجی ها نگذارد، متن فاقد گره مناسب نمایشی می باشد . تنوع بازیهای حسی بسیار زیباست اما چون از یک هارمونی خاص پیروی نمی شود از تداوم خارج شده که هم بازیگر از انجام بازیهای آنی خسته می شود هم تماشاچی و در انتهای نمایش که زمان مناسبی برای انجام بازیهای حسی است تماشاچی دیگر رمقی برای دیدن ندارد .