-اگر از من بپرسید به عشق چی زندهای؟
حتما در جوابتون میگم بهتره بپرسید چرا نمیمیری؟
مردن برای رویایی که یک روز مدهآ باشم و فرزندی که از زهدان خودم خارج شده را زیر بارش مرگ بخیسانم و چندی بعد پتر استوکمان حیلهگر در شهرداری..
برای من بازی در تئاتر یک شغل نیست؛ تئاتر برای من یک سبک زندگی است. همچنین، تنها هنر بازیگری است که اجازه شلیک دارد و من همان سرباز وظیفهایم که شلیک میکند و تا تجربه لمس احساسات جدید را برای خود و مخاطبم تسهیل کنم.
هنر نمایش از دانشگاه هنر و معماری پارس برای من شروع شد و با آکادمی خلق (کلاسهای شخص استاد ابراهیمی) ادامه یافت.
اما هنر بیتای من رسیدن به نقشم در تئاتر “در انتظار مکبث” بود. نقشی که بدون نام، نامش را زنده نگه میدارد و میکوشد بندهای عروسکیاش را ببرد تا یکّه بماند؛ قدرت رشک برانگیزی دارد اما این مانع شیطنتهای زنانه و معشوقه بودنش نمیشود! “یاغی ِلوند” بیشتر از هر واژهای مناسبش است. رسیدن به این “من” نازنین با تمام نزدیکیاش به من واقعی، بسیار دشوار و قریب بود و مستلزم خودشناسی و دگرشناسی عمیقی بود؛ منِ پنهان در نیمهی تاریکم آن را به اثر هنری بدل کرد.
در نهایت “بیتا گرمابی” که بیتا بودن بی نام نقشش را مدیون بیتای هراسیده اما قدرتمند درونش است از شما دعوت میکند تا به تماشای اثری بنشینید
... دیدن ادامه ››
که در آن تمام نادیدهها و ماسکهها به اندازهی تک به تک لحظات قابل مشاهده برایتان حائز اهمیت است تا شما را نیز به لذت خودشناسی نزدیک کند و ذوق جست و جو در نیمهی پنهان درونتان تمام شما را برایتان تعریف کند.