نمایش رو دیشب به همراه طیفی از گروه های سنی مختلف دیدم . خواهرزاده ها و برادرزاده ها و دوستانم و چند تا کوچولوی دیگه 16نفری . یک ردیف کامل . به نظرم نمایش خیلی خوبی بود و حتی می تونم بگم عالی بود. اولا اینکه ما بچه ی 2ساله هم داشتیم و من همه ش نگران بودم که مباداد اون وسطای نمایش سرناسازگاری بذاره اما در کمال تعجب تمام مدت نشسته بود روی صندلی و زل زده بود به بازیگرا و حرکاتشون . موقع ترانه ها هم دس دسی می کرد .شاید مهم ترین ویژگی این نمایش برای این طیف سنی خاموشی نداشتن در تعویض صحنه ها و کل نمایش هست که باعث میشه بچه های کوچک با خیال راحت تا آخر نمایش محو لباس های رنگارنگ و موسیقی و دکور و بازی ها بشن. بقیه ی بچه هایی هم که همراهم بودند از 5 سال تا 14 سال بودند البته به اضافه ی خودمون که تا 35 سال هم بودیم . همه لذت بردیم . بچه ها هم بسته به گروه سنیشون برداشت های خودشون رو از نمایش داشتن. کوچکترا از بازی ها و فانتزی نقش ها به خصوص مبارک که خیلی خوب بازی می کرد خوششون اومده بود و بزرگترها از شیوه ی نمایش که تا جایی که خوندم و دیدم تلفیقی از نمایش خیمه شب بازی و سیاه بازیه . راستی عروسک مبارک تو خیمه رو همه دوست داشتن. به نظرم همه ی عوامل تو نمایش با هم و در خدمت هم و نمایش پیش می رفتن . دکورنمایش مکعب خیمه بود که با تعویض صحنه ها و باز و بسته شدن لته ها تغییر می کرد و فضا رو عوض می کرد . طراحی لباس ها که به نظرم بسیار مناسب و با سلیقه بود هم شکل سنتی داشت و هم طوری بود که ادم های امروزی هم خوششون می اومد. متن یه قصه ی ساده بود که به نظرم برای این شیوه ی نمایش بسیار منطقی به نظر می رسید. عروسی دختر پادشاه است و هیچ کس برای عروسی نمی اید و مبارک و مرشد و وزیران در پی آنندکه مردم را چگونه به جشن بیاورند و اتفاقاتی که سیر قصه را شکل می دهد. بازیگران و هدایت و انتخاب آنها به نظرم درست بود همه ی با اختلاف نه چندانی خوب و عالی بازی می کردند و بعضی خیلی بامزه بودند مثل داماد یا عروس . یک نکته ی دیگر درباره نمایش هم این بود که در قسمت دربار بازیگران زن مردپوش و بازیگران مرد زن پوش بودند. این ترفند هم برای ارتباط راحتتر بازیگران برای دربار پادشاه خیلی خوب بود و هم مسخره بودن و کاریکاتور بودن افراد دربار پادشاه ظالم را به خوبی نمایش میداد. از نکته های دیگر این نمایش که کارگردان هم در یادداشتی پشت بروشور به ان اشاره کرده بود عدم وجود شوخی های نامناسب که همیشه در تئاتر روحوضی و از این دست فروان است بود . تمام شوخی های مبارک و سایر نقش ها کاملا کودکانه بودندو از تکنیک های نمایش سیاه بازی که معمولا مبارک استفاده می
... دیدن ادامه ››
کند بهره جسته بودند اما با تغییر برای کودکان و نوجوانان و خب از این حیث که بدآموزی نداشت هم خوب بود. و در پایان به نظرم اینکه یک کارگردان حرفه یی تئاتر کودک و نوجوان که من 2 نمایش قبلی اورا هم دیده بودم این همه غول که پارسال یا کمی قبل تر در تالار هنر به روی صحنه رفت که ترکیب عجیبی از تکنیک آینه و نور و تصاویر پرژکشن بود و شاهکار دیگرش به نام قصه ی سیبی که پرواز کرد که هنوز فکرکردن درباره اش احساس خوبی را در من زنده می کند ، چقدر خوب است که تک بعدی نیست و هرکارش با کار دیگرش تفاوت دارد و هربار تجربه ی جدیدی را جستجو می کند و این بار هم تجربه ی ساختن نمایش برای کودکان و نوجونان آن هم از تلفیق دو سبک سیاه بازی و خیمه شب بازی که از نمایش های سنتی ایرانی ماست و کمبود آن برای بچه ها حس می شد. دوستان همگی خسته نباشید و به امید کارهای جدیدتر و زیبا تر :-)