«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
بعنوان تماشاچی عام عرض میکنم که تیاتر سرگرم کننده و خوبی بود.متن شامل جملات پی در پی بانمک برای مخاطب آشنا در مورد مفاهیم و مضامین تکراری بود که البته عمقی نداشت. (طبق معمول نوعی روحوضی آپگرید شده) بازی متوسط (و شاید خوب) بازیگران دکور و نور مختصر و مفید و جذاب نمایش را در مجموع دلنشین کرده بود. پایان نمایش هم رنگ خاصی داشت و دوستداران آقای افشاری را دو چندان خشنود میکرد.
ارتباطات کلامی و تعاملات رفتاری بین آدمها که قاعدتاً باید همان که در دهه شصت بود، میبود، امروزینه شده بود. این عیب بصورت محو و مستمر در تمام مدت بود. فضای ارتباط بین آدمهای داستان شباهتی با آنچه که در دهه شصت بود نداشت. در دهه شصت مکالمات رفتارها تعارفات و حتی بگومگوها متفاوت بود با امروز. (شاید بخاطر سن نویسنده و کارگردان اینطور شده بود)
. و دیگر اینکه متن نمایش، از نظر فلسفی عمقی نداشت هر چند این دومی امروزه عیب به شمار نمی آید و شاید یک خصوصیت است که مورد پسند مخاطبان هم هست.
از اینها که بگذریم نویسنده و کارگردان خوش ذوق و صاحب قریحه، کاری خوش ساخت و جالب ارایه کرده بود و بازیها عموما خوب و جذاب بود. دیدنش را برای آنها که یک نمایش تمیز و دلچسب میخواهند توصیه میکنم که اجراهای پایانی است.
انگار قرار بود حس اعتراض و عدم انفعال به تماشاچی منتقل بشه. ولی جذابیت نمایشهای معمول رو نداشت. شاید در مقوله پرفورمنس آرت بود تا تئاتر.